۱- پس از واقعه تلخ عاشورا به هنگام ورود اسرا به کوفه بلافاصله جنگ روایتها آغاز شد . ابن زیاد در تفسیر و تحلیل واقعه کربلا در مواجهه با کاروان اسرا با کلام طعنهآمیز از حضرت زینب(س) سوال میکند، عمل خدا با برادرت و اهل بیتت را چگونه دیدی؟(۱)
پاسخ دندانشکن حضرت زینب(س) کوتاه ، گویا، مختصر و کوبنده این بود؛ «ما رأیت الاّ جمیلا»!
زیبایی چیست؟ وقتی میگوییم یک «نقاشی» زیباست یا یک «خط» زیباست یعنی چه؟
چگونه این زیبایی درک میشود؟
زیبایی را با نور عقل میتوان دید نه با حس و خیال ! زیبایی امری است که درک میشود اما توصیف نمیشود.
جمال ضد زشتی و قبح است. در قرآن کریم از مفهوم زیبایی به جمال و جمیل تعبیر شده است.
۲- زینب (س) زنی که داغ ۶ برادر ، ۲ فرزند و دهها نفر از بستگان و اصحاب باوفای برادر و پدرش را دیده بود اکنون به اسیری به سوی کوفه و شام میرود. او در جنگ روایتها چون شیر میغرد، چون طوفان میخروشد.خطبههای تکاندهنده و روشنگرانه او در کوفه و شام از مسائل حیرتانگیز فاجعه کربلاست. او چون مادرش زهرا (س) همانند یک ارتش یکنفره به جنگ منافقین و دشمنان اسلام رفت و در این میدان پیروز شد . او شجاعانه سر یزید فریاد کشید ؛ هر کاری می توانی بکن اما «نور» ما را نمیتوانی خاموش کنی! او ثابت کرد «نور» را با «نار» نمیتوان خاموش کرد. «نور» از جنس آگاهی است . ملک حقیقی انسان «آگاهی» است هیچ قدرت «ناری» نمیتواند به «نور آگاهی» غلبه کند.
راهبرد؛ «ما رأیت الاّ جمیلا» چکاچک شمشیرها و زوزه پرتاب نیزه ها و سنگها هلهله و شادی حرامیان را خاموش کرد. این راهبرد آوردگاه یکی از زیباییهای حماسه عاشورا بود که اساسا یک تعریف جدید از مفهوم پیروزی در جنگ را به دست داد. تا آن زمان همه فکر میکردند پیروزی یعنی غلبه نظامی! زینب (س) با غلبه روایت خود بر یزیدیان ثابت کرد، مظلومیت و شهادت خود نوعی پیروزی است.
حماسه عاشورا نشان داد که در اوج مظلومیت هم میتوان پیروز بود. مورخان واقعی و راستگو آن را فتح و پیروزی ثبت خواهند کرد.
۳- واقعه کربلا و حادثه عاشورا تجلیگاه کمال انسان ، ادب ، رضای الهی ، وفای به عهد ، اخلاص، شجاعت ، شهادت ، عزت نفس، شکوه معرفت، صبر ، مقاومت ،مقابله با ظالم و دفاع خونین از ارزشهای الهی و انسانی و معنویت بود.
این همه زیبایی در یک قاب نقاشی و خطاطی شده در هیچ مقطع تاریخ انسانی وجود ندارد. زینب (س) با مهارت کامل، با زبان علی (ع) در کام و روشنگری شجاعانه ۱۳۸۳ سال پیش طوری روایت عاشورا را بیان کرد که امروز ملت ما و بشریت زیباییهای این حادثه را درک میکنیم و جای جلاد و شهید را درست در محل استقرار خود میبینیم.
۴- دال مرکزی گفتمان و روایت ابن زیاد از واقعه کربلا این بود که همه فجایع و جنایاتی که خود و افسران میدانی او در روز عاشورا مرتکب شدند به گردن امام حسین (ع) و اهل بیت او و خواست خدا بیندازد. امروز آمریکا و سه کشور شرور اروپایی و ارتش رسانهای غرب علیه ملت ایران از راهبرد ابن زیاد پیروی میکنند. محور تبلیغات آنها این است که دولت ایران مسئول نابسامانیهاست. تحریمها ، تهدیدها، ترورها و جنایات بیشمار آمریکا قبل و بعد از انقلاب را لاپوشانی میکنند و همه خرابیها را به حساب انقلاب اسلامی فاکتور میکنند. ملت ایران دست آنها راخوانده با اجتماعات عظیم میلیونی پاسخ این روایتهای دروغین را داده است.
۵- دهه اول محرم نام و یاد امام حسین (ع) در ۵ قاره جهان پیچید و آزادگان جهان به نقش و بازخوانی او نه در سال ۶۱ هجری بلکه به تماشای نقش امام حسین (ع) و یاران امروزین او در عصر ما نشستند.
ایرانیان پرجمعیتترین ، پرحضورترین، حماسیترین و پرشورترین اجتماعات را برای تکریم، تعظیم و تعریف امام حسین(ع) و یاران باوفای او برگزار کردند.
تاسوعا و عاشورای امسال پرشورتر از همیشه در نقطه نقطه ایران اسلامی برگزار شد و مردم ایران خالصانه فریاد زدند «ما ملت امام حسینیم».
پینوشت :
۱- علامه مجلسی بحارالانوار ج ۴۵ ص ۱۱۵ باب ۳۹
ارسال نظرات