اخیراً آمارهای بینالمللی حاکی از آن هستند که فروش نفت ما بالا رفته، رکورد زده و درآمدش نیز به طرقی به کشور وارد میشود. این خبر از سوی مقامات دولت سیزدهم نیز تایید شدهاست. رسانههای همسو با دولت از این خبر نتیجه میگیرند که دولت سیزدهم توانسته به رغم وجود تحریمها و حل نشدن مشکلات با FATF، مشکل صادرات نفت را حل کند. از این گزاره نیز دو نتیجه میگیرند: یکی اینکه دولت توانمند و کارآمد است و دیگری اینکه تحریمها در دولت قبل، بهانهی خوبی برای ضعف در صادرات نفت نبودند. با این حال منتقدان دولت، سوال دیگری دارند و آن اینکه اگر واقعاً صادرات نفت ما رکورد زده است و چنین موفقیتی حاصل شده، پس چرا اثر آن را در زندگی مردم نمیبینیم!؟ در این گزارش، با بررسی مصارف درآمدهای نفتی، به پاسخ این پرسش مهم پرداختهایم.
رسانههای معتبر بینالمللی از افزایش رشد صادرات نفت ایران خبر میدهند. بهطور مثال خبرگزاری رویترز از صادرات حدود 2 میلیون بشکه نفت ایران در روز خبر داده است. همچنین سرمایهگذاری خارجی در دولت سیزدهم که در مقایسه با مدت مشابه فعالیت دولت قبل حدود 85 درصد رشد داشته، تقریباً 2 برابر دوران اوج برجام بود. خبرگزاری بلومبرگ نیز گزارش کرده است که ایران در حال حاضر بیشترین میزان نفت خام در 5 سال گذشته را صادر میکند. رویترز همچنین با استناد به مؤسسهی مشورتی SVB انرژی اعلام کرده که صادرات نفت ایران در ماه مِی یا همان اردیبهشت، به یک میلیون و 930 هزار بشکه در روز رسیده است. همچنین براساس دادههای کشتیرانی، در شرایط محدودیت تولید برخی کشورها، تولید و صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۳ رکوردهای جدیدی را شکسته است.
دیگر منبع آماری موید این ادعا نیز اطلاعات شرکت کپلر (یک مؤسسه ردیابی نفتکشها) است که نشان میدهد صادرات نفت خام ایران در ماه مِی (اردیبهشت) از سال ۲۰۱۸ تاکنون بیسابقه است. میزان صادرات نفت خام ایران در سال ۲۰۱۸ و پیش از خروج آمریکا از برجام، دو و نیم میلیون بشکه بود. تحلیلگران رویترز، میزان تولید نفت خام ایران را بیش از سه میلیون بشکه در روز دانستند و براساس آمار سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، اعلام کردند میزان نفت تولیدی ایران در ماه مِی یا اردیبهشت، سه درصد از نفت تولیدی در جهان است و تولید این مقدار نفت در روز، از سال ۲۰۱۸ تاکنون بیسابقه است.
علاوه بر آمار رسانهها و موسسات بینالمللی، مسئولان مربوطه در داخل نیز افزایش تولید و صادرات نفت ایران را تایید میکنند. بهطور مثال جواد اوجی وزیر نفت در افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی نفت در اردیبهشت سال جاری گفت: روند تولید در صنعت نفت ایران با روی کار آمدن دولت سیزدهم افزایشی است. اکنون تولید نفت ایران به بیش از 3 میلیون بشکه افزایش یافته است و صادرات نفت ایران نسبت به ابتدای دولت 2 برابر شده است. همچنین محسن خجستهمهر مدیرعامل شرکت ملی نفت نیز در این نمایشگاه گفت: در سال گذشته 630 هزار بشکه به تولید نفت کشور افزوده شد که تمامی آن را برای صادرات اختصاص دادیم. همچنین وی در بازدید از جزیره خارک اعلام کرد که با اقدامهای مؤثر، صادرات نفت در دولت سیزدهم 2 برابر شده است.
جالب آنکه این افزایش صادرات فقط محدود به فروش نفت خام نیست و در حوزه صادرات میعانات گازی نیز تحولات خوبی رقم خورده است. هفته گذشته جواد اوجی وزیر نفت، بعد از گذشت 20 ماه از عمر دولت سیزدهم از به صفر رسیدن میعانات گازی سرگردان ایران روی آب خبر داد و گفت: متأسفانه در دولت گذشته در حوزه دیپلماسی انرژی دچار مشکل بودیم و صادرات نفت ما خوب نبود و 87 میلیون بشکه میعانات نیز روی دریا داشتیم و در زمستان سال 99 نیز بهدلیل ناترازی گاز با خاموشیهای پرشمار روبهرو بودیم. بنابراین شکی نیست که تولید و صادرات نفت و میعانات گازی، اکنون از وضعیت مطلوبی برخوردار است. در چنین شرایطی، این پرسش مهم مطرح میشود که پس چرا این گشایشها هنوز خودشان را در سفرهی مردم منعکس نکردهاند و شاهد ثبات در بازار نیستیم!؟
محمدطاهر رحیمی -کارشناس اقتصادی- در پاسخ به این سوال گفت: فرض کنید ما روزانه دو میلیون بشکه نفت صادر میکنیم؛ یعنی تحریمی وجود ندارد و ایران جایگاه خود را در بازارهای بین المللی به دست آورده است. با فرض اینکه هر بشکه نفت ۶۵ دلار باشد و به همه ارز حاصل از صادرات نفت نیز دسترسی باشد و در شرایطی که ۳۶۵ روز نفت بفروشیم کمتر از ۵۰ میلیارد دلار درآمد ارزی خواهیم داشت. با احتساب تمام این شرایط ۴۰ درصد از ارز حاصل از صادرات سهم صندوق توسعه ملی است که صرف توسعه کشور میشود، ۱۴.۵ درصد به وزارت نفت تخصیص مییابد تا صرف مخارج شرکت ملی نفت و گاز و سرمایه گذاری در این حوزه شود تا به صورت پایدار از درآمدهای نفتی در آینده برخوردار شویم. اگر این تخصیص اعتبارها به درستی انجام شود تا زمانی که اثر آن بر سفره مردم ملموس باشد زمان طولانی نیاز است. ۲۳ و ۲۲ میلیارد دلار باقی مانده از صادرات نفت باید ۲۰ میلیارد دلار برای ارزهای ترجیحی تخصیص یابد که دوباره سبد مصرفی مردم دچار جهش قیمت نشود. عملا در خوشبینانهترین حالت درآمدهای حاصل از صادرات نفت که برای دولت باقی میماند ۲ تا ۳ میلیارد دلار است.
بنابراین برای آنکه درآمدهای نفتی خودشان را در معیشت مردم نشان دهند، معمولاً یکی دو سال زمان لازم است. اگر سرمایهگذاری دولت و بودجهی عمرانی درست انجام شود، با تبدیل این سرمایهگذاری به رشد اقتصادی در سالهای آتی، وضع عموم مردم نیز بهبود پیدا میکند. اساساً میان اقتصاددانان مرسوم است که رشد اقتصادی غیر نفتی، متوازنتر، عادلانهتر و زودتر تخصیص پیدا میکند اما درآمدهای نفتی اینطور نیستند. اگر درست خرج شوند، چند سالی زمان نیاز است تا اثرشان بر سفرهی مردم نمایان شود. دولت سیزدهم در آغاز به کار خود با کسری ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی مواجه بود که باید این کسری جبران میشد و منبعی جز ارزهای نفتی باقی نمیماند. همچنین هر ساله یک بودجه عمرانی نیز تصویب میشد که از سال ۸۴ تقریبا هیچ سال ۱۰۰ درصد این بودجه تخصیص نیافت و در سال ۹۶ تنها ۶۱ درصد، سال ۹۵ نیز ۷۳ درصد و در سال بعد از آن ۵۸ درصد بودجه عمرانی تخصیص یافت اما در سال گذشته ۱۰۵ درصد اعتبارات عمرانی اختصاص یافت و اثر آن را در کشور شاهد هستیم. اکنون شاهد تاثیر کمکاریهای گذشته هستیم اما سرمایهگذاری عمرانی این سالها حتماً اثرشان را در رشد اقتصادی سالهای پیش رو نشان خواهند داد.
ارسال نظرات