پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
12 تير 1402 - 06:02
واکاوی وضعیت جریان ضدانقلاب

تکرار شکست

جریان استکبار در آشوب­های پاییز ۱۴۰۱ خواهان فعال سازی تمام ظرفیت­ها و امکانات راهبردی و تاکتیکی برای براندازی جمهوری اسلامی ایران بود و در این میان اقدام به ایجاد پیوندها ساختاری در قالب ائتلاف­های سیاسی نمود.
کد خبر : 14551

پایگاه رهنما:

جریان استکبار در آشوب­های پاییز ۱۴۰۱ خواهان فعال سازی تمام ظرفیت­ها و امکانات راهبردی و تاکتیکی برای براندازی جمهوری اسلامی ایران بود و در این میان اقدام به ایجاد پیوندها ساختاری در قالب ائتلاف­های سیاسی نمود. سردار سرتیپ محمد کاظمی، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در همین راستا به چگونگی راهبری ضدانقلاب از سوی جریان استکباری پرداخت و اظهار داشت: «در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ در نشست هماهنگی سیا با عناصر ضدانقلاب، با اشاره به نارضایتی‌های عمومی در کشور به عنوان فرصت مناسبی جهت بهره‌برداری طی ماه‌های آتی؛ پیرامون سازماندهی اعتراضات راه‌کنش‌های زیر مطرح می‌شود: ۱) تأکید بر لزوم تعیین مسئولین اجرایی و شورای پروژه، ۲) تشکیل اتاق جنگ داخلی علیه نظام، ارائه طرح‌های تامینی جهت حفاظت از نفرات و لیدرهای میدانی، ۳) لزوم ارتباط‌گیری سلولی با لیدرها جهت افزایش امنیت آنان و راهکارهایی جهت ساخت مواد منفجره، ۴) تولید تنفر با خبرسازی‌های احساسی، ۵) سلب امنیت از مردم و اقشار مذهبی هوادار نظام، ۶)یافتن راه حل‌هایی مثل نقاط کور جهت فرار از دوربین‌های شهری.»

فروپاشی منشور همبستگی

«منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی» یا به اختصار «مهسا»، در روز ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ توسط رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مصی علینژاد، نازنین بنیادی، شیرین عبادی و عبدالله مهتدی همزمان با نشستی در دانشگاه جورج تاون واشنگتن امضا شد. آن‌ها اعلام کردند که راه گذار از جمهوری اسلامی ایران، سه عامل همبستگی، سازماندهی و مبارزه‌ی مستمر است. اما جدای از آنکه این ادعا توهمی بیش نیست، در این میان هیچ کدام از این سه عامل دیده نمی‌شود؛ به ویژه همبستگی. در همین حال؛ رسانه‌های معاند با تکرار پُر حجم کلیدواژه‌هایی چون «اتحاد بی‌سابقه»، «اتحاد سراسری»، «اتحاد گسترده» و... کوشیدند با ترکیب دو تکنیک «دروغ بزرگ» و «تکرار زیاد»، مخاطب را در جنگ ادراکی به پذیرش حقیقی و موثر بودن اتحاد مذکور مجاب کنند. سرانجام منشور همبستگی به کاروان شکست خورده­ها بدل شد؛ نازنین بنیادی با علی نژاد به اختلاف خوردند و عبدالله مهتدی دبیرکل کومله هم طی سخنانی با ابراز نارضایتی از آنچه در این منشور آمده، بی‌توجهی به فدرالیسم را زمینه‌ساز کم‌رنگ شدن نقش خود در این منشور عنوان کرد و سرانجام  حامد اسماعیلیون در توییتر خود نوشت: «از ابتدا مشکلات و موانع در راه سازماندهی و طراحی و اجرای طرح‌های عملی در گروه همبستگی سر بر آوردند» و اعتراف کرده که عملا هیچگاه همبستگی شکل نگرفت که حال بخواهد فرو بپاشد. او همچنین خوشبینی به این منشور را بی‌فایده توصیف کرد و از شعله ور شدن آتش دعواها خبر داد.»

ضربات متوالی به منافقین

منافقین، مهم‌ترین جریان التقاطی در جبهه ضدانقلاب به شمار می‌روند که همواره به عنوان یک «فرقه تروریستی» فعالیت می‌کنند و این درحالی است که از سوی نظام سلطه، تلاش ویژه‌ای صورت می‌گیرد تا این گروهک را به عنوان آلترناتیوی دموکراتیک برای نظام جمهوری اسلامی در نظر گرفته شود. این گروه تروریستی از گروه‌های اصلی مشارکت‌کننده در جریان آشوب‌های «زن، زندگی، آزادی» بودند و انتظار داشتند مورد حمایت غربی‌ها قرار بگیرند اما خانه امن آنان در قلب اروپا به لرزه افتاده است. از یک سو، پلیس آلبانی با حمله به مقر منافقین در شهر دورس، دست به بازداشت گسترده اعضای این گروهک زده که منجر به درگیری با اسلحه گرم بین طرفین شد که به مرگ یکی از منافقین انجامید؛ از سوی دیگر، پلیس فرانسه با برگزاری تجمع سالانه منافقین در ویلپنت فرانسه مخالفت کرد. در همین حال نشریه فرانسوی لوموند تاکید کرد: برخورد غرب با سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، برای کاهش تنش با ایران است. فشارهای جاری علیه سازمان، همزمان است با تلاش کشورهای اروپایی و آمریکا برای کاستن از تنش‌های جاری در مناسبات خود با ایران است. برخی از نمایندگان پارلمان، دولت فرانسه را به دو دوزه‌بازی متهم کرده‌ و مدعی شده‌اند که تصمیم مقامات پاریس مبنی بر جلوگیری از برگزاری تظاهرات سازمان مجاهدین، بعضاً با هدایت مقامات ایرانی صورت گرفته است.

کومله ناکام

پیشتر در سال ۲۰۰۸ حزب «زحمتکشان کردستان» با «کردستان ایران» به رهبری «مهتدی» که هر دو تحت لوای «کومله» فعالیت می‌کردند، در پی یک اختلاف درون گروهی از یکدیگر جدا شده بودند و «کومله زحمتکشان کردستان» جداگانه اعلام موجودیت کرد. این دو حزب پس از نزدیک به ۱۵ سال باهم ادغام شدند و درچارچوب حزب «کومله کردستان ایران» به فعالیت خود ذیل هدف چند پاره‌سازی و تلاش برای از میان بردن یکپارچگی سرزمینی به جای تمامیت ارضی ایران ادامه دادند. در نتیجه اتحاد ۲ گروه حزب کومله، اعضای رهبری دو طرف تلفیق شدند و قرار بود ارگان‌های حزبی نیز مرحله به مرحله در هم ادغام شوند و با برگزاری یک کنگره مشترک، رهبری جدید حزب متحد را انتخاب کنند. با این حال عبدالله مهتدی با معرفی خود به عنوان رئیس کومله و شرکت در نشست‌ها و ائتلاف‌هایی که با حضور دیکتاتورزاده پهلوی انجام می‌شد، این اتحاد را پیش از سرانجام، نابود کرد؛ این موضوعی است که گروه زحمتکشان کردستان نیز به آن اذعان دارد. شبکه «السومریه نیوز» به‌نقل از یک مقام پیش‌مرگۀ اقلیم کردستان عراق از درگیری شدید مسلحانه میان ۲ گروهک تجزیه‌طلب کُرد مخالف ایران در روستایی نزدیک مرز ایران خبر داد که طی آن ۲ کشته و ۲ زخمی برجای گذاشت. این درگیری پس‌از آن رخ داد که ۲ گروهک تروریستی «زحمت‌کشان کردستان» و «زحمت‌کشان انقلابی کردستان» اعلام کردند پس‌از هفت ماه، به اتحاد میان خود پایان داده‌اند. کومله زحمتکشان کردستان اعلام کرد اعضای حزب کومله کردستان ایران به رهبری عبدالله مهتدی ۲۱ ژوئن به خانه عمر ایلخانی‌زاده (سرکرده کومله زحمتکشان کردستان) رفته و او را بازداشت کرده بودند که با دخالت نیروهای امنیتی کردستان عراق اوضاع آرام شد اما روز بعد درگیری‌ها از سر گرفته شد که منجر به کشته شدن ۲ عضو گروه تجزیه‌طلب زحمتکشان کردستان شد. در همین رابطه کمیته مرکزی گروهک «کومله زحمتکشان کردستان» با صدور بیانیه‌ای از حمله عناصر گروهک «کومله زحمتکشان انقلابی کردستان» به مراکز آموزش و اردوگاه‌های خود خبر داد. در این بیانیه آمده است که کومله جناح عبدالله مهتدی با تک‌تیرانداز به سمت عناصر این گروهک شلیک کرده و طی آن 2 نفر به نام‌های «سامان ابراهیمی» و «هیوا صادقی» کشته شده‌اند.

چشم انداز تحلیلی

با رویدادهای اخیر در بدنه ضدانقلاب می­توان لایه­های تحلیلی  ذیل را مطرح کرد:

  • هرگونه روند وحدت بخش برای امر آشوب در داخل کشور از سوی گروهک­ها و افراد ضدانقلاب با وجود تسهیل­گر آشوب های ۱۴۰۱ با شکست جدی مواجه شده است. این درحالی است که راهبری آنان برعهده سرویس­های جاسوسی دشمن بوده است.
  • برخلاف ادعای ضدانقلاب هرگونه تحرک آنان در داخل کشور با بازخود همراه نبوده است و آنان نسبت به فقدان بدنه حامی برای ایجاد هرگونه آشوب به قطعیت رسیدند.
  • یکی از اضلاع جنگ ترکیبی، جنگ اطلاعاتی و امنیتی علیه منافع و امنیت ملی ایران است. دستگاه‌های اطلاعاتی، دستگاه‌های رسانه‌ای، فضای مجازی و گروه‌های تروریستی بازیگران محوری جنگ اطلاعاتی امنیتی برای بی‌ثبات‌سازی و مهار جمهوری اسلامی ایران هستند. در این راستا هرگونه ظرفیت بالقوه مانند کومله و پژاک در مناطق شمال غرب و جیش العدل در جنوب شرق فعال شدند ولی در امر بی ثبات سازی ناکام بودند. بنابراین هسته مرکزی هدایت ضدانقلاب نیازمند بازیابی ساختاری و تشکیلاتی است. به نظر می رسد با هشدارهای جدی جمهوری اسلامی ایران به دولتمردان اقلیم کردستان این پروسه به شکست ختم خواهد شد.
  • ضدانقلاب به خوبی نسبت به وضعیت بغرنج سرمایه اجتماعی افراد مخالف جمهوری اسلامی آگاه است و درک عینی یافت که یافتن رهبر استیلابخش در بدنه نحیف ضدانقلاب امری غیر ممکن و ابدی است.   مانده میرهادی

ارسال نظرات