با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامى و سى و هشت سال از آغاز جنگ تحمیلى عراق علیه ایران تحلیلهاى بسیارى در خصوص انقلاب اسلامى و مهمترین رویدادهاى تاریخى آن ازجمله دفاع مقدس صورتگرفته است. بخشى از این رویدادها در انقلاب اسلامى، رویدادهایى هستند که قابل انفکاک از موجودیت گفتمان شکلگرفته در انقلاب اسلامى نیست. با توجه و تمرکز بر اینکه انقلاب اسلامى اساسا امرى ایستا نبوده و از گفتمانى پویا برخوردار است، گفتمان آن همواره از فراروایتهایى همچون دفاع مقدس شکلگرفته است. بههمیندلیل، دستاوردهاى دفاع مقدس را مىتوان امرى حیاتى براى تداوم فلسفه این انقلاب عنوان کرده و بیان این دستاوردها را عاملى براى تحکیم موقعیت مردمى انقلاب، مبارزه با نظام سلطه و استکبار جهانى و حتى تحکیم موقعیت و توان استراتژیک ایران در حوزه منطقهاى و فرامنطقهاى و در پرتو عمق انقلاب، براى توان لجستیک ایران اسلامى در جغرافیاى جهان اسلام و بلکه فراتر از آن برشمرد. از همین روست که هرگاه با پدیدههاى نوظهورى در منطقه همچون حزبالله لبنان، حشدالشعبى عراق، حماس و جهاد اسلامى فلسطین، انصارالله یمن، لشکرهاى زینبیون و فاطمیون افغانستان و پاکستان و حتى مقاومت جانانه سربازان سورى در مقابل تروریستهاى تکفیرى و... مواجه مىشویم، تازه مىفهمیم که دفاع مقدس ۸ ساله ملت ایران چه برکات بزرگى داشته است که امروز جغرافیایى به وسعت منطقه غرب آسیا را پوشش داده است که همه اینها که برشمرده شد قسمت کوچکى از کوه بزرگ یخى است که از دریاى پر تلاطم جهان امروز بیرون زده و خودنمایى مىکند که بخش زیادى از این کوه بزرگ در عمق دریاى انقلاب خمینى کبیر پنهان است و همین باعث ترس و وحشت آمریکا و رژیم صهیونیستى که حیات خود را در خطر مىبینند، شده است.
* دفاع مقدس و مسأله نظام سلطه
یکى از مهمترین ارمغانهاى دفاع مقدس، ایجاد فاصله و حد و مرز با نظام سلطه و استکبار جهانى بوده است. از استکبار جهانى معانى متعددى تحصیل شده است که مصداق کامل آنرا مىتوان در نگاه فرودستانهاى که آمریکا نسبت به سایر کشورها داشته است، تاویل کرد. در این فضا، نگاه آمریکایىها نسبت به ملت ایران را مىتوان یکى از نکاتى دانست که در طول انقلاب اسلامى خود را با نگاه تحقیرآمیز نسبت به انقلاب اسلامى، بىتوجهى به خواست مردم ایران در مبارزه با نظام طاغوت و نهایتا تلاش براى غلبه عراق بر ایران در قالب جنگ تحمیلى عنوان کرد.
در طول دفاع مقدس علائم بسیارى وجود داشت که مصداقى براى حمایت آمریکا از عراق و متعاقبا تلاش این کشور و سایر کشورهاى غربى براى شکست ایران قلمداد شده است. دفاع مقدس نشان داد که ایران بهلحاظ استراتژیک نبایستى براى تداوم وضعیت انقلابى خود، دل به کشورى خاص بسته و باید بر روى زانوهاى خود بایستد.
بعد از جنگ تحمیلى بود که ایران به درستى الگوى دوستى و دشمنى خود را تعریف کرده و تلاش داشت تا مرز بین دوستان و دشمنان خود را مشخص کند. براى ایران معین شد که دولتى به نام ایالات متحده آمریکا نه تنها نمىتواند دوستى براى ایران و انقلاب اسلامى باشد، بلکه به جهت آنکه از نگاه منطقهاى ایران هراسان است، تا جایى که بتواند مانع از تداوم حیات انقلاب اسلامى مىشود.
* دفاع مقدس و استفاده از ظرفیت ملی
یکى از علل پیروزىهاى ایران در جنگ (علیه عراقى که توسط یک ارتش چند ملیتى حمایت مىشد) این بود که ایران صحنه نبرد را صرفا به ارتش منظم دولتى محدود نکرد و توانست صحنه را به حوزه مردمى و مدل غیر ارتشى از جنگ نامنظم سوق دهد. این مسأله در آن زمان توانست نیروهاى بسیارى از مردم را بهعنوان یارى براى ارتش منظم ایران تعریف کرده و سرنوشت جنگ تحمیلى را به نفع ایران و مردم ایران تغییر دهد. اما این دستاورد تنها در آن زمان قابل تعریف نبود و تنها در سىواندى سال بعد که ایران توانست این مدل نبرد را در صحنه منطقهاى و در دل نبردهاى چریکى علیه نظام سلطه منتقل کند، بهعنوان یک دستاورد مهم معرفى شد.
جنگ سال ۲۰۰۰ میلادى لبنان علیه صهیونیستها، جنگ ۳۳ روزه، نبرد ۵۵ روزه، جنگ علیه داعش چند ملیتى و جنگ یمنىها علیه ارتشهاى چند ملیتى که توسط سعودى اجیر شدهاند (که یک نمونه آن سازمان مخوف بلک واتر آمریکا در یمن است)، همه و همه صحنههایى بودهاند که با تجربیات گرانسنگ ایران در زمینه نبرد چریکى پیش رفتهاند.
علت بسیارى از هراسهاى نظام سلطه از ایران همین مدل نبرد ایران است. اگرچه ایران در این چهل سال توانسته توان و ظرفیتهاى منظم خود را افزایش دهد و ارتش خود را کارآمدتر کند، اما این بُعد ناشناخته از ظرفیت ایران بیشتر هراس دشمن را به همراه داشته است.
انتقال تجربیات همین مدل به سایر کشورها و خصوصا به کشورهایى که در محور مقاومت هستند، موضوعى است که در بیست سال اخیر و خصوصا در یک دهه گذشته سرنوشت بسیارى از نبردهاى غیرمنظم را تغییر داده است که یک نمونه آن شکست داعش است.
* دفاع مقدس و مسأله منطقه گرایى ایران
بى توجهى نظام سلطه نسبت به فجایع دولت صدام علیه ایران، یارگیرى عراق از دولتهاى بزرگ آن زمان و ممانعت کشورهاى غربى از پذیرش مجروحان ایرانى جنگ عراق علیه ایران، همه و همه مصادیقى بودند که سبب شدند مدل «هویت گراى خود اتکا» و متعاقبا «مدل منطقهاى ایران» بهتدریج نظم و نسق یابد. اینک جمهورى اسلامى به راحتى مى تواند از معرفى یک «مدل منطقهاى منحصر به فرد خود» در سطح بینالمللى سخن بگوید.
* منظور از مدل منطقهاى منحصر به فرد ایران چیست؟
یکى از مسائلى که کمتر توسط تحلیل گران مورد توجه قرار گرفته است، نوع نگاه منطقهاى ایران است. مدل منطقهایران را مىتوان منحصر به فردترین مدل منطقهاى دنیا معرفى کرد. بدین گونه که معیار ایران براى منطقهگرایى نه عامل اقتصاد و نه حتى عامل امنیت بوده است؛ بلکه مدل ایران در منطقهگرایى تنها مدل هویتگرایانه است. هویتى که مىتوان آنرا پیامدى از گفتمان اصیل و معنادار انقلاب اسلامى، الگوهاى دفاع مقدس براى دوستى و دشمنى و.. . عنوان کرد.
از سال ۲۰۰۰ میلادى و بهخصوص از زمانى که ملت لبنان در تلاش بود تا اراضى خود را از دست رژیم غاصب صهیونیستى خارج کند، ایران بهدنبال این بود تا با مدل هویت گراى خود، حس عزت ملى و اعتماد به نفس ملى را به ملت لبنان تزریق کرده و آنها را به سمت تشکیل واحد سیاسى به نام لبنان با تمامیت ارضى و استقلال سیاسى که اینک شاهد آن هستیم و منشور سازمان ملل نیز آنرا به رسمیت شناخته است، برساند. در آن زمان، نظام سلطه همان رفتارى را از خود نشان داد که در قبال جنگ تحمیلى عراق علیه ایران، آنرا انجام داده بود. نظام سلطه با تمام توان خود به میدان آمد تا صهیونیستها را مبسوط الید معرفى کند. اما جمهورى اسلامى با رهبرى حکیمانه حضرت آیتالله خامنهاى همان الگویى را که در دفاع مقدس در برابر این نظام پیاده کرد، در قبال لبنان هم عملیاتى کرد و لبنانىها را به جایگاهى رساند که خود را بهعنوان یک «ملت» معرفى کرده و صهیونیستها را از جنوب خارج کرده و همان مدل در جنگهاى سى و سه روزه نیز توسط لبنانىها اتفاق افتاد و مدل مبارزه با نظام سلطه با تکیه صرف بر توان داخلى مورد توجه قرار گرفت.
اتفاق بعدى در جنگهایى بود که علیه ملت مظلوم فلسطین افتاد، دقیقا همان سناریوى عزتآفرینى که در جنگهاى صهیونیستها علیه لبنانىها به نیروهاى مردمى لبنان منتقل شد، به فلسطینىها نیز منتقل شد، تا جایى که بسیارى از مردم فلسطین نه تنها در نواز غزه، بلکه در کرانه باخترى به این نتیجه رسیدند که راه حل مسأله فلسطین نه از طریق میز مذاکره و با تئورىهاى منسوخ و دیکته شدهاى که نظام سلطه به جنبش فتح دیکته کرده بود، است، بلکه دستیابى به اهداف با منطق مبارزه و مقاومت محقق مىشود.
* مقاومت بهعنوان مهمترین معیار الگوى منطقهاى ایران
دفاع مقدس یکى از مهمترین مولفههاى عینى است که مفهوم عینى - عملى مقاومت را شکل داده است. نظام جمهورى اسلامى زمانى توانست قدرت غالب عراق صدام را از بین ببرد که «مقاومت» را بهعنوان مدل عملى سیاستورزى خود تعریف کرد. در قالب آن مدل مفهومى، ایران حتى از بازیگرانى که در داخل عراق نسبت به دولت وقت عراق ناراضى بودند نیز یارگیرى کرد و این منطق فرادولتى مدل عینى - عملى مقاومت بود که پیاده شد. بیتردید مدل مقاومت از دل دگرسازى انقلاب اسلامى نسبت به نظام سلطه شکلگرفته و به علت تداوم وضعیت یارگیرى ایران در سطح منطقهاى و بینالمللى و در سطحى فراتر، معیار تعریف یک بازیگر قدرتمند منطقهاى و سیستم منطقه گرایى شده است. اگر تمام جنگ تحمیلى در یک خرده گفتمان خلاصه شود، آن خرده گفتمان «مقاومت» است. خرده گفتمانى که اینک بسیارى از تحولات منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا وابسته به آن است. اینک نه تنها مقاومت یک مفهوم انتزاعى و ذهنى نیست، بلکه تبدیل به یک دکترین استراتژیک نیز شده است که بسیارى از معادلات را تعریف مى کند و محدودیتهایى را براى توان منطقهاى و بینالمللى نظام سلطه و بازیگران اصلى که در آن قرار دارند، ایجاد کرده است. مقاومت یک مفهوم اساسى، حیاتى و تعیینکننده است که صهیونیستها در بسیارى از مناسباتى که بناست آنرا طراحى کنند، به آن توجه مىکنند و آنرا معیارى براى رفتار و نوع مواجهه با بازیگرانى که در این محور و ذیل آن مفهوم قرار دارند، مىدانند. یمن، عراق، لبنان، سوریه همه بازیگرانى هستند که در درون مدل منطقهمقاومت قرار مىگیرندو مبدع و مبتکر آن ایران اسلامى و امامان انقلاب بودهاند.
- جنگ سال ۲۰۰۰ میلادى لبنان علیه صهیونیستها، جنگ ۳۳ روزه، نبرد ۵۵ روزه، جنگ علیه داعش چند ملیتى و جنگ یمنىها علیه ارتشهاى چند ملیتى که توسط سعودى اجیر شدهاند (که یک نمونه آن سازمان مخوف بلک واتر آمریکا در یمن است)، همه و همه صحنههایى بودهاند که با تجربیات گرانسنگ ایران در زمینه نبرد چریکى پیش رفتهاند.
- معیار ایران براى منطقهگرایى نه عامل اقتصاد و نه حتى عامل امنیت بوده است؛ بلکه مدل ایران در منطقهگرایى تنها مدل هویتگرایانه است. هویتى که مىتوان آنرا پیامدى از گفتمان اصیل و معنادار انقلاب اسلامى، الگوهاى دفاع مقدس براى دوستى و دشمنى و.. . عنوان کرد.
ارسال نظرات