نرخ ارز در یک سال گذشته روند صعودی را طی کرد و از کانال ۲۷ هزار تومان در خردادماه سال گذشته به بیش از ۵۵ هزار تومن در اردیبهشتماه سال جاری نیز رسید. از نیمهی اردیبهشت به این سو البته روند قیمت نزولی شد و تا روزهای پایانی هفته گذشته به کانال ۴۸ هزار تومان نیز رسید. طلا نیز همزمان با ارز روند کاهشی به خود گرفت؛ چرا که معمولاً این فلز زرد از دو مولفهی قیمت جهانی و نرخ ارز تبعیت میکند. هفته گذشته قیمت سکهی امامی در کانال ۲۶ میلیون تومانی قرار گرفت و سکه بهار آزادی نیز به ۲۳ میلیون رسید. با التهابات ارزی یک سال گذشته، ادبیات شبهعلمی در این حوزه نیز اوج گرفت. برخی ادعا میکردند دولت میتواند و باید برای ثبات در بازار ارز، نرخ ارز را بهطور دستوری روی یک قیمت زیر ۲۰ هزار تومان تثبیت کند و به نرخ بازار آزاد کاری نداشته باشد. اکنون، اما شاهد آن هستیم که دولت توانسته ثبات را اتفاقاً در بازار غیر رسمی که لنگر انتظارات است، ایجاد کند. اما چگونه؟! در این یادداشت به بررسی ریشههای این ثبات ارزی پرداخته شده است.
معنای لنگر انتظارات
طرفداران ایدهی تثبیت نرخ ارز ادعا میکنند اگر دولت تمام ارز حاصل از صادرات را در اختیار خودش بگیرد و آن را به برخی تقاضاهای خاص (عمدتاً واردات کالاهای اساسی و مواد اولیهی مورد نیاز تولید) تخصیص دهد، تورم کنترل میشود، اما توجه ندارند که انتظارات فعالان اقتصادی، اساساً با نرخ ارز رسمی دولت که فقط به برخی اختصاص داده میشود، تنظیم نمیشود بلکه فعالان اقتصادی وقتی میبینند نرخ ارز در بازار غیر رسمی از کنترل خارج شده، نرخ اجناس خود را نیز بالا میبرند، چون انتظار دارند به زودی هزینههایشان به تناسب نرخ ارز در بازار غیر رسمی بالا برود. در ادبیات اقتصادی، وقتی نرخ ارز بازار غیر رسمی در چنین شرایطی قرار میگیرد اصطلاحاً میگویند این نرخ تبدیل به لنگر انتظارات شده. یعنی فضای ذهنی آحاد اقتصادی را شکل میدهد. در ماه اخیر که شاهد کاهش نرخ ارز بودیم، دیدیم که ترمز رشد قیمت در سایر بازارها نیز کشیده شد. این پدیده که به عینه شاهدش بودیم، دقیقاً معنای لنگر انتظارات است!
عوامل ثبات
بنابراین برای آنکه تورم در کوتاهمدت مهار شود، باید نرخ ارز در بازار رسمی مهار شود. البته در بلندمدت ماجرا متفاوت است و حتماً باید از یک سو کسری بودجه کنترل شود و از دیگر سو عملکرد نظام بانکی اصلاح شود تا شاهد رشد بیرویهی نقدینگی نباشیم. چرا که در بلندمدت رشد نقدینگی ارتباط مستقیم با تورم دارد. حال سوال اینجاست که در کوتاهمدت برای بهبود وضعیت در بازار غیر رسمی ارز چه باید کرد؟! پاسخ اینکه اولاً دولت باید با دیپلماسی فعال، منابع ارزی جدید به اقتصاد تزریق کند. ما در اقتصاد یک نشت داریم و یک تزریق. وقتی کالا و خدماتی به خارج از کشور صادر میکنیم، چیزی از اقتصاد ما به بیرون نشت کرده است. اگر در ازای آن، چیزی به اقتصاد تزریق نشود، ناترازی رخ داده و باعث جهش در نرخ ارز میشود؛ بنابراین ضروری است ارز حاصل از صادرات به کشور برگردد. اما چگونه؟! یکی از راهها انعقاد پیمانهای پولی دوجانبه بین کشورهاست تا دیگر اساساً نقش دلار در اقتصاد ما کاهش یابد و عملاً تحریمپذیری ما از بین برود. تا زمانی که این مطلوب حاصل شود نیز دیپلماسی فعال منطقهای میتواند به بازگشت دلار ناشی از صادرات ما کمک کند.
دیپلماسی فعال
یکی از اتفاقاتی که در یک ماه اخیر افتاد، خبرهای خوب از دیپلماسی فعال منطقهای بود. از سفر سلطان عمان به ایران گرفته تا همکاری با عراق بر سر آزاد کردن ارزهای بلوکه در این کشور. یحیی آل اسحق -رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق- هفتهی پیش توضیح داد که ۳ میلیارد دلار از ارزهای بلوکه ما در عراق آزاد شده و این تازه ابتدای راه است. دیپلماسی دولت جواب داده و سایر ارزهای بلوکه نیز به مرور آزاد میشوند. او همچنین توضیح داد که قرار است بخشی از آن ۳ میلیارد دلار ارز آزاد شده به زائران خانهی خدا اختصاص پیدا کند و بخش دیگر آن صرف خرید کالاهای اساسی شود. روشن است که در این صورت، دست دولت برای مداخله در بازار ارز نیز بازتر میشود؛ بنابراین دلیل اول ثبات اخیر در بازار ارز را باید در گشایشهای ارزی حاصل از دیپلماسی فعال دانست. بخش دیگر آن، اما بدون شک حاصل هوشمندی بانک مرکزی در مدیریت ذخایر ارزی است.
مداخلهی هوشمند
اگر قرار بود دولت این ارزها با قمیتهای نامعقول -مثلاً ارقام زیر ۲۰ هزار تومان- میفروخت، عملاً از یک سو رانت ایجاد شده میان نرخ ارز رسمی و نرخ بازار آزاد، فساد گسترده ایجاد میکرد و تورم را نیز مهار نمیکرد و از دیگر سو، چون توان دولت برای مداخله در بازار غیر رسمی کاهش پیدا میکرد، نرخ ارز غیر رسمی نیز سر به فلک میکشید و عملاً، چون این نرخ لنگر انتظارات است، شاهد تشدید تورم میبودیم؛ بنابراین همینکه دولت و بانک مرکزی، کاملاً هوشمندانه جلوی ایدههای غیر علمی در خصوص مدیریت بازار ارز ایستادند، جای تقدیر دارد. در ادامه برای حفظ ثبات در بازار ارز نیز باید چند اتفاق بهطور همزمان صورت گیرد: ۱. مهار رشد نقدینگی ۲. تلاش برای تقویت پیمانهای پولی دو جانبه و دلارزدایی ۳. تقویت دیپلماسی اقتصادی خصوصاً با کشورهای منطقه و ۴. مداخلهی هوشمند در بازار ارز (نه ارزپاشی ارزان و توزیع رانت یا فروش ارز در زیر قیمت بازار غیر رسمی که منجر به مهار قیمت نمیشود). دانیال داودی
ارسال نظرات