یکی از نکاتی که رئیس جمهور محترم در بیست و ششمین همایش سراسری فرماندهان، معاونین، روسا و مدیران انتظامی تاکید کرد، «اعتماد ارکان نظام و آحاد جامعه به فراجا و ضرورت تلاش برای افزایش این سرمایه بزرگ بود» که در این مجال کوتاه به بررسی آن میپردازیم.
شکل گیری اعتماد در جامعه از جمله ضروریات پیشرفت و موفقیت است. اعتماد متقابل میان دولت و ملت از مهمترین مولفههای اقتدار و صلابت محسوب میشود. اعتماد متقابل را باید یکی از مهمترین صفات لازم در رابطه میان حاکمان و مردم به حساب آورد که ریشه عمیقی در فرهنگ اسلامی و سیره سیاسی معصومین (ع) دارد.
اعتماد یکی از عناصر بنیادین تعامل اجتماعی و تسهیل کننده مبادلات در فضای اجتماعی است که در همه ابعاد زندگی انسان نقش داشته و جزء جدایی ناپذیر از زندگی انسانها میباشد؛ بنابراین اعتماد از ابعاد و ارکان نظم اجتماعی است و بدون آن، نظم اجتماعی برقرار نخواهد شد. اعتماد اجتماعی یکی از ارکان سرمایه اجتماعی و چه بسا مهمترین رکن و دستاورد آن است.
اگر اعتماد اجتماعی در سطح پایینی باشد، نتیجة قطعی اش این است که جامعه از حیث سرمایه اجتماعی دچار فقراست و بالعکس جامعهای که بتواند اعتماد اجتماعی را در خودش پرورش دهد و میزان فردی و گروهی آن راتقویت کند، قادر خواهد بودکه پشتوانههای اجتماعی و سرمایههای اجتماعی خودش را تقویت کند. چنین جامعهای از انسجام بالاتری برخوردار خواهد بود و همبستگی بین بافتها و ارکان آن جامعه بیشتر و هزینه فعالیتها و مدیریت در آن کمتر خواهد بود.
حال سؤال این است که اعتماد ارکان نظام و آحاد جامعه به فراجا چگونه تقویت میشود؟
۱. به دستگاه و نهادی میتوان اعتماد کرد که در انجام وظایف خود مقتدر باشد. مجموعه ضعیف حتی نزد دوستان و همفکران نیز قابل اعتماد نیست. افزایش و تحکیم اقتدار مجموعه انتظامی، موضوعی مهم و دارای فوریت است. این اقتدار در همه زمینهها و میدانهای عمل پلیس باید دیده شود. اقتدار درعینحال باید با عدالت، مروّت و دلسوزی منطقی همراه باشد تا نتیجه مطلوب محقق شود. البته تحقق آن مستلزم الزامات درون سازمانی و برون سازمانی گستردهای است که با هم افزایی مناسب تمام دستگاهها در سطح قوای سه گانه و سایر دستگاهها باید صورت گیرد.
۲. هیچ چیز مثل عمل به وعدهها در رفتار و خدمت صادقانه نمیتواند اعتماد مردم را افزایش دهد. تحقق وعدههای پلیس به مردم در برقراری امنیت و آرامش از یک سو نیازمند ارادهای قوی و پیگیریهای مستمر و خستگیناپذیر است که در عموم فرماندهان و بدنه کارکنان خدوم انتظامی قابل مشاهده است و از سوی دیگر نیاز به حمایتهای عملی و جدی قوای سه گانه از پلیس در راستای وظایف قانونی خود دارد.
۳. مسئله مهم دیگراین است که میگویند «لا یَنْتَشِرُ الْهُدی الاَّ مِنْ حَیثُ اِنْتَشَرَ الضَّلال؛ یعنی از همان جا که گمراهی انتشار یافته است، باید هدایت انتشار یابد. لازمه این امر، درک عمیق رسانه ای، ارتباط موثر رسانهای و اقدام رسانهای بهنگام و بیان روایت اول توسط پلیس است. شایعه یک رابطه مستقیمی با کمبود اطلاعات و نیازمندی مردم به اطلاعات دارد. وقتی که اطلاعات را به هنگام به مردم ندهیم و مردم نیاز به آن اطلاعات هم داشته باشند، این اطلاعات را از طرق دیگر از منابع غیر معتبر و غیرموثق تهیه میکنند و این زمینهای میشود برای گسترش شایعه و اخبار غیر مطمئن. بدیهی است تمام رسانههای نوشتاری، دیداری وشنیداری بخصوص رسانه ملی و دست اندرکاران فرهنگ و هنر و فضای مجازی نیز مسئولیت عمدهای در این زمینه بر دوش دارند.
۴. سه مولفه «ارتباط»، «انسجام» و «اقناع» را باید از مهمترین ویژگیها در تولید و افزایش «اعتماد» به عنوان یک سرمایه اجتماعی دانست. بر این اساس ضرورت دارد پلیس بصورت هدفمند با نخبگان، اندیشمندان، اقشار مختلف و هنرمندان جامعه که نقشی مهم در روند افزایش اعتماد ارکان نظام و آحاد جامعه به فراجا دارند، پیوند نزدیک و مستمر داشته باشد. رابطه صمیمی و منسجم با نخبگان و اندیشمندان و اقشار گوناگون مردم و بهره گرفتن از نظرات و تجارب آنها، یک راهکار موثر و مهم در این زمینه است که طبعا اقناع آنها و به تبع آن افکار عمومی را به دنبال خواهد داشت.
۵. صیانت سازمانی و حفظ سلامت پلیس از محورهای اساسی است. هر سازمانی که رسالت اجتماعی دارد برای موفقیت در ماموریت خود ابتدا باید از استحکام و سلامت درونی برخوردار باشد. اگر در درون سازمان، این صیانتِ لازم انجام بگیرد طبعاً به بیرون منعکس خواهد شد. بدون شک یکی از پیچیدهترین و سختترین وظیفهها در جامعه، ماموریتهای متعدد پلیس است، چون کارهای پلیس در ارتباط گسترده روزمره با زندگی مردم است. انجام وظیفه توأم با نشان دادن اقتدار و صلابت قانون در کنار رعایت محبت و نشان دادن رحمت؛ یک راه باریک و حساسی است که با همت و برنامه ریزی هوشمندانه قابل دستیابی خواهد بود.
فرمانده معظم کل قوا در سالهای ابتدایی رهبری خود خواهان شکل گیری پلیس اسلامیبا همکاری عقیدتی سیاسی بودند و یکی از ویژگیهای این پلیس را مأمن مردم بودن دانسته اند: «یکایک افسران و درجه داران و پاسبانها و عناصر پلیس از بالا تا پایین باید به کمک آقایان محترم عقیدتی سیاسی این مجاهدت را داشته باشند که پلیس را به سطح پلیس اسلامی کامل برسانند یعنی همان مأمن مردم تا اگر کسی به کسی دست درازی کرد و بدزبانی باز کرد و ... بگوید میروم به پلیس میگویم یعنی مردم احساس کنند مرکزی که پلیس در آنجا نشسته مأمن آنهاست. وقتی هم که به آنجا رفتند، آسوده خاطر برگردند و احساس کنند که کارشان راه افتاده است. این معنای پلیس است.»
ارسال نظرات