در یک هفته اخیر موضوع مسمومیت ها در صدر توجه کاربران فضای مجازی قرار داشت. اوایل آذرماه بود که روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان قم اعلام کرد که 18 دانش آموز هنرستان دخترانه نور به دلیل مسمومیت در بیمارستان بستری شده اند. این اتفاق نقطه شروع حوادث مسمومیت سرپایی بود که مهمترین سوژه این روزهای فضای مجازی شده است و جریان های سیاسی رسانه ای واکنش های مختلفی در این فضا نسبت به آن داشته اند. وجود ابهام در عوامل حادثه و اظهارات مختلف و گاها ضد و نقیض نوعی سردرگمی را در افکار عمومی ایجاد کرده است. افزون بر این، اظهارات غیرکارشناسانه و غرض ورزیهای برخی چهرهها وخواص سیاسی نیز مزید بر علت شد و در سطحی پایین تر بستری برای نشر اخبار جعلی و شایعات بیاساس فراهم کرد و البته منجر به آن گردید که یک خط رسانه ای برای حمله به حاکمیت از سوی جریان های داخلی به اپوزیسیون خارج نشین معرفی گردد. ابتدا برخی چهره های سیاسی اصلاح طلب از جمله فاضل میبدی، شهیندخت مولاوردی، معصومه ابتکار، محمدعلی ابطحی، آذر منصوری و ..... با انتشار توییت هایی چنین القاء کردند که متهم اصلی مسمومیت های اخیر، گروه های تندرو داخلی حاکمیت و یا جریان های مذهبی افراطی می باشند که با این اقدام سعی در جلوگیری از ادامه آموزش دختران در مدارس دارند. آنها برای اثبات این موضوع حوادث اخیر را با حادثه اسیدپاشی در اصفهان و همچنین دیگاه های طالبانی در جلوگیری از تحصیل دختران مقایسه کردند. در حالیکه جریان اپوزیسیون با نقش آفرینی پررنگ منافقین تلاش می کرد در مسمومیت های اخیر انگشت اتهام را به سوی حاکمیت ببرد، طرح این اظهارات بی مبنا از سوی چهره های اصلاح طلب، بهترین کمک برای این تهاجم رسانه ای بود.
در این میان، جریان های رسانه ای معاند از همان ابتدا تلاش کرد مسمومیت های اخیر را به نظام و حاکمیت پیوند دهد و این ماجرا را به سوژه ای برای القای ناامنی در ایران تبدیل کند. در ادامه با فراگیر شدن مسمومیت ها و افزایش شدت واکنش ها و حساسیت افکار عمومی، رهبران برانداز اقدام به تبلیغ برای اعتصاب دانش آموزان، تشویق والدین برای ممانعت از حضور فرزندان در مدارس و همچنین تشویق به تجمع مقابل مدارس و طرح شعارهای ساختارشکنانه کردند تا بدین وسیله بار دیگر آتش اعتراضات و اغتشاشات خیابانی را شعلهور کنند. در این میان علیرغم تداوم محدودیت ها بر شبکههای اجتماعی همچون واتس آپ و اینستاگرام همچنان برخی سلبریتی هاو بلاگرها با اتخاذ رویکردی غیرمسئولانه به دامن زدن به شایعات در این خصوص پرداختند و با طرح موضوعات بی مبنا موجب تشویش اذهان عمومی شدند.
اما علیرغم همه آنچه که از فضاسازیهای اخیر مطرح شد، پرونده مسمومیت های اخیر هم به زودی بسته خواهد شد، اما در این خصوص توجه به نکاتی حائز اهمیت می باشد:
اول آنکه در جریان اخیر نیز مانند بسیاری از بحرانهای دیگر، با خلاء اطلاعرسانی واحد و سخنگوی بحران روبهرو بودهایم. درخصوص این ماجرا نیز لازم بود از همان ابتدا و پیش از فراگیر شدن و تشدید نگرانیهای عمومی، همانند بحران کرونا، یک سخنگوی واحد به نمایندگی از تمام نهادهایی همچون وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش درخصوص اخبار و گزارشها اطلاعرسانی کند و مانع ترویج شایعات گردد.
قوه قضائیه باید نسبت به خواص و افراد صاحب تریبون از جمله چهرههای سیاسی، فعالان رسانهای، سلبریتیها و .... درخصوص طرح اظهارات بی مبنا با صلابت بیشتری برخورد کند و با درخواست بررسی ارائه سند ادعاهایشان، ضمن تشکیل پرونده های حقوقی و قضایی برای شایعه پردازان، با اطلاعرسانی عمومی درخصوص بی اساس بودن این اظهارات، اعتبار واقعی این افراد را به مردم نشان دهد.
در هر صورت با بررسی رفتار رسانهای جریان برانداز در ماجرای مسمومیت دانشآموزان می توان چنین نتیجه گرفت که این ماجرا نیز ادامه طراحی دشمنان از چند ماه گذشته پس از آشوبهای خیابانی و جنگ ارزی قابل تعریف میباشد و ماجرای مسمومیت دانش آموزان جنایت بزرگی است که میتوان ریشه آن را در دو کلید واژه براندازان در طول آشوب های اخیر از جمله خرابکاری شرافتمندانه یا همان بیشرمانه و اعتصابات سراسری یا همان اعتصابات اجباری جست و جو کرد و هدف آن القای نا امنی در ایران، به میان کشیدن پای دولتهای خارجی و نهادهای حقوق بشری برای بحران و افزایش فاصله و بی اعتمادی میان مردم و مسئولان میباشد.
ارسال نظرات