چرا جنگ نخواهد شد؟

پایگاه رهنما :

در چند سال اخیر به تناوب، برخی از رسانه های غربی و دنباله روهای داخلی آنان و یا حتی بعضی از ناظران تحولات غرب آسیا در تحلیل های خود از احتمال لشکرکشی آمریکا به منطقه با هدف تسخير ايران سخن به میان می آورند. آنان در پیش بینی خود به مواردی از قبیل اینکه: «بسيار اتفاق افتاده که سیاستمداران آمریکا براي مقابله با بحران اقتصادی شدید و جبران کسري بودجه خود ، دست به برپایی جنگی می‌زنند تا بلکه بتوانند از طریق غارت و چپاول کشور مورد یورش، مشکلات اقتصادي خود را سروسامان بدهند» يا « جهت جبران شکست های راهبردی آمریکا در غرب آسیا در سال های اخیر و پیروزی های جمهوری اسلامی ایران و گسترش عمق راهبردی انقلاب اسلامی و البته رهايي از تشدید مشکلات امنیتی برای رژیم اشغالگر صهیونیستی ، اقدام به ايجاد يک جنگ بين المللي مي کند». در مقابل این نگاه برخی کارشناسان روابط بین الملل و مسائل منطقه ای بر این باورند که اتفاقا به دلیل همین شکست های راهبردی ایالات متحده خصوص در منطقه غرب آسیا که هزینه های سرسام آوری را بر اقتصاد آمریکا تحمیل کرده است _که به کرات در مناظره های تبلیغاتی رئیس جمهور کنونی آمریکا دونالد ترامپ و هم در دوران ریاست جمهوری بر زبان او جاری شده که هفت تریلیون دلار در غرب آسیا هزینه شده و عایدی نداشته است_ بعید است که آمریکا بخواهد یکبار دیگر آزموده را بیازماید. از طرف دیگر آنچه گزینه نظامی آمریکا در برخورد با ایران را گزینه ای صرفا تبلیغاتی و در راستای عملیات روانی برای تشدید جنگ اقتصادی در شرايط کنونی برآورد می کند این است که آمریکايي‌ها برای تصمیم تهاجم به ایران نیازمند به دریافت پاسخ واقعی به سه سؤال راهبردی می باشند که تاکنون هیچ یک از سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و موسسات پژوهشی و کارشناسان خبره در غرب قادر به ارائه پاسخ قانع کننده اي به آن نبوده اند. اولين سؤال این است که اگرقوای نظامی آمریکا ، ایران را با سلاح ها و تجهیزات پیشرفته خود با حجم و بازه زمانی مشخص، مورد حمله قرار دهند به چه میزان می توانند زیرساخت ها و توان دفاعی ایران را تخریب و از توان مقابله ايران کم کنند؟ تا کنون برای این سئوال پاسخی که ذهن آن ها را قانع کند دریافت نکرده اند. سؤال دوم اینکه اولین اقدام نیروهای مسلح در پاسخ به تجاوز دشمن از حیث نوع هدف ، نوع تجهیزات و سلاح های بکارگیری و کمیت آن چگونه خواهد بود؟پاسخ این سؤال تعیین کننده نیز برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران نامشخص است. اما سوال سوم که پاسخ آن برای هرقدرت مهاجم و به ویژه آمریکاي ها مهم و حیاتی است این است که در صورت تهاجم به ایران واکنش مردم ایران چه خواهد بود، به عبارت دیگر چند درصد از مردم ایران بر مقابله با متجاوزان و برای دفاع از نظام مقدس اسلامی حمیت و غیرت به خرج خواهند داد؟ واقعیت این است که علی رغم پالس هایی که از طرف برخی از جریان های سیاسی و افراد وابسته در داخل و تلاش هایی که از طرف ضد انقلاب و گروهک های ملحد و منافق در خصوص دلسرد شدن و عدم همراهی مردم با نظام اسلامی به دشمنان غربی القاء می شود بايد به يقين گفت، مردم ايران از حمايت و پشتيباني نظام و دفاع از کشورشان کوتاه نخواهند آمد، کمااينکه اين مسئله را با شرکت در مناسبت هاي مهمي مانند 22بهمن و روز قدس نشان داده اند. نبايد فراموش کرد که تحريک مردم عليه حاکميت اسلامي بود که ترامپ رئیس جمهور آمریکا را وادار به خروج زودتر از موعد از برجام نمود و انتظار داشت با تحریم های نیمه مرداد، «تابستان داغ» را برای ایران رقم بزند.

توهمي که تا این زمان که روزهای پایانی تابستان 97را شاهد هستیم محقق نشده است و مردم مسلمان و انقلابی ایران با وجود مشکلات اقتصادی و گله مندی که از سوء مدیریت و بی عملی برخی مسئولان دارند نشان داده اند که به خوبی از توطئه دشمنان خارجی و فرا منطقه‌ای ایران خصوصا مثلث شرارت آمریکائی، صهیونیستی، انگلیسی و نوکران منطقه‌ای آگاه هستند و این ملت بزرگ آمادگی کامل دارد که به یاری خداوند متعال و توجهات حضرت ولی عصر(عج) و رهبری خردمندانه و شجاعانه مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) با بصیرت و روحیه انقلابی از انقلاب اسلامی و منافع ملی و امنیت ملی ایران دفاع کنند و یکبار دیگر برگ زرینی را در دفتر ایستادگی و مقاومت و ایثار یک ملت انقلابی و مجاهد در راه خدا ثبت نمایند.