جنگ ترکیبی دارای عمق و دامنه اقدامات، ابزارها و رفتارهای متعددی است. واکاوی رفتارهای عامل تصمیم ساز دارای اهمیت راهبردی است زیرا کنشگر اصلی با شناخت از محیط اطراف و توانمندی های خویش برای ضربه به منابع حیاتی نقش آفرینی میکند. بدین منظور برای واکاوی ابعاد تهدیدساز دشمن و رفتارشناسی آن و در نهایت ارایه تمهیدات برای خنثی سازی آن است. در همین راستا مهمترین منبع آشکار برای تحلیل روشمند تکاپوی دشمنان، بررسی اندیشکده های غربی است تا در این روند فراگرد رفتاری دشمن در جنگ ترکیبی مشهود گردد.
روایت از پیشنهاد جدید
دستیار ویژه رونالد ریگان رئیس جمهور پیشین آمریکا که شعار فروپاشی دیوار برلین را درباره شوروی دنبال میکرد، تصریح کرد باعنایت به کارنامه منفی آمریکا در اقداماتی از قبیل حمایت از حکومت شاه و سرنگونی دولت دکتر مصدق و پشتیبانی از تجاوز صدام به ایران، دولت آمریکا نباید به صورت فعالانه در اعتراضهای ایران مداخله کند بلکه گزینههای دیگر باید به کار گرفته شود. گزینههایی که بدون حمایت آشکار آمریکا از معترضین، با مهندسی اجتماعی در ایران، نتایج مطلوب این دولت را فراهم کند.
به گزارش پایگاه اینترنتی اندیشکده کیتو Cato در آمریکا، داگ باندو (Doug Bandow) کارشناس ارشد موسسه پژوهشی کیتو در تحلیلی با عنوان «آمریکا برای کمک به معترضان باید چه کار کند؟» به بررسی جریان آشوب پرداخت. او در دوران رونالد ریگان رئیس جمهور پیشین آمریکا که اوج دوران جنگ سرد و تاکید بر شعار فروپاشی دیوار برلین برای نابودی شوروی سابق و راهکار فروپاشی از درون بود، مشاور ارشد دولت جمهوریخواه ریگان بود. در این گزارش به بخشی از یادداشت داگ باندو میپردازیم.
آشوبهای فعلی، حمایت لازم برای فروپاشی را ندارد
قبلاً نیز تظاهرات گسترده در ایران برپاشده است که شاخصترین آن تظاهرات سال ۲۰۰۹ در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بود. با آنکه جنبش جاری در ایران تاکنون فاقد گستردگی حمایتهای لازم برای سرنگونی است، همین تظاهرات چالشی بسیار بزرگ برای نظام حاکم است. گروه بینالمللی بحران در گزارشی تصریح کرده است «به سختی میتوان در سالهای اخیر دورانی را به یاد آورد که جمهوری اسلامی تا این اندازه شاهد جنبش پایدار در داخل کشور و فشارهای دیپلماتیک منسجم از خارج از کشور بوده باشد. تظاهراتی که پس از فوت مهسا امینی در ماه سپتامبر شروع شد، با یک سری رویدادهای قوی و محکم همراه شد که حکومت با برخوردهای شدید و تند به دنبال مدیریت رفتار بود. این درحالی است که این رفتارهای تند با واکنشهای بین المللی همراه بوده است، آنهم درحالیکه ایران لجاجت هستهای نشان میدهد و با روسیه همکاری نظامی دارد. این سه مسئله به صورت همزمان سبب شده است حکومت ایران در عرصه بینالمللی به شدت تحت فشار قرار بگیرد.» این کارشناس در میانه گزارش به مسئله چگونگی کمک آمریکا به معترضین میپردازد و راهکارهایی ارائه میکند: «رئیس جمهور بایدن قول داده است که «ایران آزاد خواهد شد». اما سوال مطرح این است که چگونه این هدف محقق می شود؟ ایالات متحده و دیگر کشورهای همفکر برای کمک به این اعتراضها باید چه کارهایی انجام دهند؟»
دولت بایدن به موضع معمول آمریکا یعنی اعمال تحریمها روی آورده است. وزارت خزانهداری آمریکا در اواخر ماه نوامبر، سه مقام محلی را در مناطق کردنشین تحریم کرد. وزارت خزانهداری که ظاهراً از این اقدام خودش راضی بود، به توان تاثیرگذاری این تحریمها اشاره دارد و میگوید هدف از این تحریمها، رقم زدن تغییر مثبت در رفتار ایران است. اما مشکل اینجا است که بیتردید این اقدامات نمیتواند رفتار ایران را تغییر دهد یا اینکه ایران را تنبیه کند. سه مقام ایرانی که تحریم شدند عبارت بودند از استاندار کردستان، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی انتظامی ایران. این افراد بعید است در داخل آمریکا، دارایی یا با آمریکاییها مراودات اقتصادی یا با بانکهایی مبادلات مالی داشته باشند که با موسسات مالی آمریکا تعامل دارند. با این اوصاف، تحریم این افراد، هیچ تاثیر عملی نخواهد داشت. بایدن تحریمهای خودش را اعمال کرده است. اما چند دهه جنگ اقتصادی، تغییر چندانی در رفتار ایران به ارمغان نیاورده است. جمهوری اسلامی در طول این مدت، تاب آور شده است. ایران روابط تجاری غیرقانونی خارجی بوجود آورده است و اقتصاد خودش را با محدودیتهای اعمال شده ازجانب آمریکا منطبق کرده است. ایران به صورت فعالانه در عراق، یمن و سوریه به مداخله پرداخته و خودش را بیش از پیش به دستیابی به موقعیت آستانه هسته ای شدن، نزدیکتر کرده است.
جنگ با ایران، ابلهانه است
پس میبینیم که این اقدامات آمریکا نتوانست ایران را مرعوب کند. اگر تحریمها نتوانست این کار را انجام دهد، چه گزینه دیگری وجود دارد؟ جنگ میتواند گزینه ای دهشتناک باشد؛ زیرا ایران کشوری باستانی است و نه اینکه یک کشور ساخته شده جدید باشد. جمعیت ایران سه برابر جمعیت عراق است. ایران دارای این توانایی است که درقالب اقدامات نامتقارن به حملات ما پاسخ دهد و کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس را بیثابت کند. درصورت وقوع هرگونه حمله احتمالی آمریکا، مردم ایران در حمایت از حکومت موضع خواهند گرفت. نکته مهمتر از همه اینکه، آمریکایی ها از جنگهای ابلهانه و غیرضروری خسته شدهاند که جان آمریکاییها را میگیرد و پول آمریکا را تلف میکند و این دلزدگی نیز درست است.
دخالت آمریکا سم است؛ مهندسی اجتماعی از روشهای دیگر
تلاشهای آمریکا برای مهندسی اجتماعی در جهان از طریق جنگ یا سرنگونی دولتها یا اشغال کشورها، فاجعه بار بوده است. آمریکا باید بپذیرد که مردم ایران تنها کسانی هستند که میتوانند آینده سیاسی خودشان را رقم بزنند. ایالات متحده بود که در کودتای ۱۹۵۳ از کودتا برای سرنگونی دموکراسی در ایران حمایت کرد و سبب تثبیت حکومت استبدادی شاه برای ربع قرن شد.
آمریکا بود که از تجاوز مرگبار صدام حسین به ایران حمایت کرد. چه کسی می تواند تصویر معروف دست دادن دونالد رامسفلد وزیر دفاع پیشین آمریکا با صدام حسین را در بغداد فراموش کند! ناو آمریکا بود که یک فروند هواپیمای مسافربری ایران را سرنگون کرد. آمریکا بوده که تا همین امروز حامی رقبای منطقهای ایران بویژه رژیم عربستان سعودی و امارات و بحرین بوده است که دیکتاتوری هستند. آمریکا از این رژیمها حمایت کرده است فارغ از اینکه آنها تا چه اندازه اقدامات جنایتکارانه مرتکب شدهاند. کارنامه دموکراسی خواهی آمریکا در منطقه خاورمیانه نیز ضعیف است. حکومتهای پادشاهی حوزه خلیج فارس و همچنین مصر، حکومتهایی به شدت سرکوبگر هستند. درواقع، عربستان سعودی و بحرین وضعیت بدی دارند. به ادعاهای حقوق بشری آمریکا به چشم ترفندهای سیاسی نگریسته میشود و نه باورهای اصولی. اذعان آمریکا به اشتباههایش میتواند سبب ایجاد اعتبار بیشتر به تلاشهایش شود.
ارسال نظرات