روی زمین، آنچه مردم میبینند بحران گاز است. بحرانی که برخی مدارس و ادارات را تعطیل کرد و گاز واحدهای مسکونی برخی مناطق (خصوصاً در خراسان رضوی و خراسان جنوبی) قطع شد. اما چرا این اتفاق رخ داد!؟ تفسیرهای درست و غلطی در این خصوص ارائه شده است. گفته میشود ما دومین ذخایر گاز جهان را داریم، پس چرا زمستانها با بحران گاز مواجهیم!؟ برخی ادعا میکنند به این دلیل که بخش مهمی از منابع گازی را به کشورهایی مثل چین و روسیه فروختهایم و حجم قابل توجهی گاز را هم به کشوری مانند لبنان هدیه کردهایم! برخی نیز ادعا میکنند که چون سیاست خارجی قویای نداریم، نتوانستهایم سرمایهی خارجی جذب کنیم و روی اکتشاف و استخراج سرمایهگذاری کنیم تا امروز با این بحران مواجه نشویم. همهی این روایتها اما بخشهای نادرستی دارد. برخی هم معتقدند ایران اگر چه بهنسبت سایر کشورها، ذخایر گاز خوبی دارد، اما در مورد اندازهی آن اغراق میشود. ضمناً برخی کمکاریها (مثل عدم تلاش برای متنوعسازی سبد انرژی یا تقویت شرکت ذخیرهسازی گاز) اگر نبود، امسال با چنین بحرانی مواجه نبودیم. در این یادداشت به راستیآزمایی روایتهای موجود پرداختهایم.
ممکن است اکتشافات آتی، مسیر انرژی در ایران را عوض کند اما امروز بزرگترین میدان گازی ما «پارس جنوبی» است که حجم عمدهی گاز کشور از آن تامین میشود. این میدان 24 فاز دارد و اکنون با مشکل افت فشار گاز مواجه است. اگر چه جذب سرمایه برای نصب سکوی تقویت فشار میتواند تا حدی مشکل افت فشار این میدان را کم کند، اما مسئله گاز در کشور را حل نخواهد کرد. هر سکوی تقویت فشار تقریباً 2 میلیارد و 500 میلیون دلار هزینه دارد. برای 24 فاز پارس جنوبی، این رقم به 60 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد. برای آنکه تصویری از اندازهی این رقم داشته باشیم، خوب است بدانیم برآورد مرکز پژوهشهای مجلس از کل درآمد نفتی ایران در سال 1402، تقریباً 41 میلیارد دلار است. تازه با این وجود، برآورد دکتر مسعود درخشان این است که اگر این سرمایهگذاری انجام شود، باز هم نسبت به امروز با کاهش تولید روزانهی 350 میلیون متر مکعب گاز خواهیم داشت. یعنی از تقریباً 850 میلیون متر مکعب در روز به 500 میلیون متر مکعب میرسیم. این در حالی است که احتمالاً آن روز نیاز مصرفی کشور به 1 میلیارد و 200 متر مکعب در روز (برای فصل سرد سال) میرسد. بنابراین باید بپذیریم که ذخایر ما به نسبت مصرفمان محدود است و باید برای آینده چارهای بیندیشیم.
ماجرای فروش میدان گازی چالوس در قالب قرارداد 20 ساله به روسیه و قرارداد 25 ساله به چین نیز افسانهای بیش نیست؛ چون اساساً میدان گازی چالوس فعلاً در حد حرف و احتمال اکتشاف است و اصلاً روی زمین، چیزی نیست که بخواهد به کسی فروخته شود! همچنین قرارداد 20 ساله با روسیه و قرارداد 25 ساله با چین، هنوز به مرحلهی جزئیات نرسیده است و اگر هم برسد، چیز پنهانی ندارد و حتماً باید در مجلس به رای گذاشته شود. دیگر شایعه و دروغ شاخدار، هدیهی گاز رایگان به لبنان بود! اصلاً چنین چیزی در کار نیست. ایران به دنبال ارسال گازوئیل و بنزین به لبنان است؛ تازه آن هم در ازای دریافت پول. همچنین وزیر خارجه کشورمان از ساخت نیروگاه برق در این کشور صحبت کرده است که آن هم اولاً ربطی به گاز ایران ندارد و در ثانی، در قالب صادرات خدمات فنی و مهندسی انجام خواهد شد.
جذب سرمایه و تکنولوژی خارجی اگر چه مطلوب است، اما همانطور که گفتیم چارهی ناترازی گاز ما در دو دهه آتی نخواهد بود و تنها مقداری مشکل را تخفیف میدهد. همچنین ممکن است ایران نیاز پیدا کند که با شرکتهای روسی و چینی قرارداد امضا کند و غربیها حاضر نباشند در ایران سرمایهگذاری کنند. در چنان شرایطی، نباید برخی افکار عمومی را تحریک کنند و سخن از فروش کشور به میان آورند. چطور اگر شیل و توتال به ایران بیایند، فروش کشور به غرب مطرح نمیشود اما اگر شرکت چینی بیاید، اسمش فروش کشور به چین خواهد شد!؟ راه حل مشکل ما، در کنار جذب سرمایههای خارجی، در درجهی اول تنوعبخشی به منابع انرژی است اکنون به گاز خیلی وابسته هستیم و در حالی که مثلاً 30 درصد از نفت و مشتقات، 30 درصد از ذغال سنگ، 10 درصد از انرژیهای تجدید پذیر استفاده میشود و گاز طبیعی تنها 26 درصد ماجراست، ما در ایران 71.2 درصد انرژی خود را به گاز طبیعی وابسته کردهایم.
احیای شرکت ذخیرهسازی گاز نیز راهکار دوم است. این شرکت در دولتهای نهم و دهم تشکیل شد و در دولتهای یازدهم و دوازدهم منحل شد! کار این شرکت آن بود که گاز را در ماههای گرم سال ذخیره میکرد تا در سالهای سرد سال از آن استفاده شده و مشکل ناترازی حل شود. متاسفانه در دوران وزارت زنگنه، منحل شد. از دیگر اقدامات ضروری، افزایش قیمت پلکانی گاز (هم برای مهار مصرف پرمصرفها و هم برای درآمدزایی بیشتر) است. از ما به التفاوت قیمت نیز باید برای سرمایهگذاری در صنعت گاز استفاده کرد. با این مجموعه اقدامات و همچنین سرمایهگذاری بلندمدت روی منابع تجدیدپذیر، خصوصاً صنعت هستهای میتوان طوری مدیریت منابع انرژی داشت که در دهههای آتی هیچگاه با قطع گاز مواجه نشویم و صنایع نیز مجبور نباشند کار خود را به دلیل این نقص، تعطیل کنند.
ارسال نظرات