سکوت آنان شکسته شد؛ نه برای دفاع از انقلاب اسلامی و نه برای پاسخ به کارنامه عملکرد دوران صدارت بلکه برای نیش و کنایه به دولت سیزدهم. پس از سکوت طولانی کلیددار پاستور در دولت یازدهم و دوازدهم، او پس از آشوب در برخی از مناطق کشور، فعالیت خود را آغاز کرد.
همیشه طلبکار
حسن روحانی در دیدار جمعی از استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم با بیان اینکه در دولت دوازدهم تلاش کردیم بهترین مسیر را برای دولت بعد آماده کنیم، تصریح کرد: «تلاش کردیم برجام را به نتیجه برسانیم. با اینکه میدانستیم اجرایی شدن برجام به دولت بعد میرسد و پول آن در دولت بعد به خزانه کشور واریز میشود، اگر برخی موانع پیش نمیآمد ما میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم.» وی با بیان اینکه در گزارش رسمی که وزارت خارجه به مجلس داد روشن است که ما در مذاکرات، به چه رسیده بودیم، خاطرنشان کرد: «برخلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چند صد میلیون دلار تحویل گرفتیم، ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم. برای خرید ۲۰۰ میلیون دوز واکسن کرونا اقدام کردیم و وقتی دولت را تحویل میدادیم، جریان ورود واکسنهای خریداری شده، شروع شده بود که در ماههای بعد ادامه یافت.» رئیسجمهور سابق با بیان اینکه در دولت دوازدهم برجام را در مقابل حملات فراوان نگه داشتیم، لازم بود فریز شود تا زنده بماند، ابراز داشت: «دولت سیزدهم اگر میخواست، میتوانست از اجرایی شدن برجام به خوبی استفاده کند. اگر بخواهند در مسائل اقتصادی تحول رخ دهد یک شرط آن احیای برجام است. تا تحریم برداشته نشود و رابطه با دنیا بهبود نیابد، سختیهای اقتصادی برطرف نمیشود. برخی فکر میکنند با تعامل، نفوذ خارجی ایجاد میشود، اما این انزواست که نفوذ ایجاد میکند.» و پس از ایشان نوبت به معاون اول رسید. اسحاق جهانگیری اظهار داشت:«حل مسائل کشور نیازمند حل مشکلات معیشتی و بهبود وضعیت رفاهی مردم ایران است. لازمه حل مشکلات معیشتی نیز تمرکز بر مسائل اقتصادی، و این یعنی اقتصادی به مسئله اصلی ایران تبدیل شود.»
نیاز به یادآوری
درباره این اظهارات، یادآوری چند واقعیت ضروری است. اولا، برجام اگر قابلیت اجرای مجدد داشت، باید در همان دولت آقای روحانی به اجرا در میآمد، نه این که به ادعای وی، آن را فریز کنند تا زنده بماند! روحانی در حالی که وعده داده بود همه تحریمها در روز اجرای برجام (دی ماه 94) بالمره و یکجا لغو شود و امکان ندارد تحریمها بر گردد، به چشم خود دید که تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا در دولت اوباما و سپس تحریمهای کاتسا به اجرا درآمد و پس از آن هم دولت ترامپ با اطمینان یافتن از این که حتی در صورت توقف کامل تعهدات آمریکا، دولت روحانی به تعطیلی برنامه هستهای ادامه میدهد، اقدام به خروج از برجام کرد. بدین ترتیب تعداد تحریمها در این روند معیوب به بیش از 1700 فقره رسید و صادرات نفت به زیر دویست هزار بشکه کاهش یافت. این روند در دوره بایدن هم ادامه پیدا کرد و دولت آمریکا حاضر نشد برای عدم تکرار عهد شکنی و تشدید تحریمهای خلاف برجام، تعهد و تضمین معتبری ارائه کند. با همه اینها آقای روحانی ادعا میکند که دولت جدید اگر میخواست، میتوانست از اجرایی شدن برجام به خوبی استفاده کند(!) او همچنین مدعی است، خزانه را پر تحویل داده و حال آن که میراث دولت وی، 480 هزار میلیارد تومان کسری به علاوه 500 هزار میلیارد تومان بدهی و سود اوراق (برای چهار سال/ هر ماه به طور متوسط 12 تا 15 هزار میلیارد تومان) بود؛ تا جایی که بودجه ارزی کل سال 1400 در همان چهار ماه اول تماما هزینه شده و اعضای دولت وی به رئیسجمهور جدید گزارش داده بودند که دولت قادر به پرداخت حقوق کارمندان در مرداد 1400 نیست. همچنین باید اشاره کرد که دولت سیزدهم ظرف یک سال و نیم فقط 110 هزار میلیارد تومان از بدهیهای دولت آقای روحانی را تسویه کرده. در زمینه ادعای تامین واکسن فقط باید ادعای آقایان روحانی و ربیعی سخنگوی دولت را یادآور شد که در مقابل انتظار عمومی برای واکسیناسیون کرونا، میگفتند: «واکسن، سوهان قم نیست» و «بدون حل مشکل FATF نمیتوان واکسن وارد کرد». آمار قربانیان روزانه کرونا با همین ادعاها به ۷۰۹ نفر در اوایل شهریور 1400 رسید. در زمینه ادعای تلاش برای تبدیل مخالف به موافق، آقای روحانی را به این ادبیات وی درباره صاحب نظران منتقد ارجاع میدهیم: «بیسواد، حسود، بیدین، افراطی، کاسب تحریم، بیشناسنامه، مزدور، جیب بر، بیکار، متوهم، دیننشناس، بزدل، مستضعف فکری، به جهنم که می لرزید، مفسد، عقب مانده، مخلوقات ترسو، لرزان، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، کودکصفت و...»! و نهایتا درباره بخش آخر سخنان آقای روحانی، باید به ایشان یادآور شد که سوءمدیریت فاحش وی و برخی دولتمردان، نقش مهمی در سرخورده کردن مردم داشت. در این زمینه میتوان به این واقعیت استناد کرد که رئیسبانک مرکزی روحانی در انتخابات سال گذشته، با وجود حمایت روحانی و 16 حزب اصلاحطلب فقط دو میلیون و چهارصد هزار رأی به دست آورد. طبیعی است که دولتی با میراث تورم 60 درصدی و تحمیل تورم هفت تا ده برابری اقلام مختلف ظرف هشت سال، نمیتواند مدعی کمک به جمهوریت باشد بلکه آسیبهای جدی را در این زمینه وارد کرده است.
چشم انداز تحلیلی
در راستای رفتارشناسی بانیان وضع موجود می توان به دو رویکرد اشاره نمود؛ که عبارتند از:
ارسال نظرات