توئیت مشترکی که رضا پهلوی به همراه علی کریمی، مصی علینژاد، نازنین بنیادی و حامد اسماعیلیون به مناسبت آغاز سال نو میلادی منتشر کرد و تلاش برای برگزاری یک نشست از سوی گروه «هفت آبان»، از جمله تکاپوهای ضدانقلاب برای ائتلاف است.
شبکه تلویزیونی اینترنشنال وابسته به عربستان سعودی نیز در یک ماه اخیر تلاش داشته تا در برنامهها و گفتگوهایش بر موضوع «ائتلاف» تاکید کند. آن شبکه حتی یک پا فراتر گذاشت و در برنامه چشمانداز با اجرای سیما ثابت و حضور شهریار آهی که هر دو گرایشهای تجزیهطلبانه دارند، بر ضرورت رهبری براندازی تاکید کردند.
این تلاشها و اقدامات سیاسی و رسانهای ضدانقلاب نشان میدهد که براندازی برای آنها دور از دسترس است و برخلاف آنچه در گذشته تصور میکردند، سر عقل آمده و در حال خروج تدریجی از یک توهم هستند.
آنها در ابتدا تصور میکردند که براندازی در دسترس و قریبالوقوع است. به گونهای که شاهین نجفی خواننده هتاک به مقدسات دینی در تجمع ضدانقلاب در لس آنجلس فریاد زد: «نپرسید کی انقلاب میشه! نپرسید کِی رژیم سقوط میکنه! الان رژیم سقوط کرده! ما وسط انقلابیم!»
دامنه این حرفها در برخی تجمعات اغتشاشی داخل کشور نیز شنیده و همان توهمات تکرار شد. «بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب» و «به آبان سلام، به پایان سلام» از جمله این شعارها بودند. یا اینکه در آغاز ناآرامیها میگفتند یک هفتهای یا یک ماهه و در نهایت تا پایان سال نظام جمهوری اسلامی سقوط میکند.
همین توهم نیز موجب شد که فکر کنند فردای پس از براندازی و مشغول تقسیم غنائم هستند که به جان هم افتادند. نمونه آن درگیری و بیانیهدهی اینترنشنال و بیبیسی فارسی علیه یکدیگر بود. یا اینکه در یکی از تجمعات خارج از کشور میکروفون از دست هم کشیدند و یکی از آنها گفت: من ناموس نیستم!
اما به نظر میرسد اکنون در حال خروج از توهم هستند و به این باور رسیدند که براندازی در آینده نزدیک در دسترس نیست. علی افشاری از جمله اپوزیسیونهای خارج از کشور به تازگی در گفتگو با اینترنشنال گفت: «هنوز تا شرایطی که سقوط جمهوری اسلامی را گریزناپذیر و اجتنابناپذیر بدانیم، فاصله وجود دارد.»
چرا ضدانقلاب نمیتواند ائتلاف کند؟
افراد و گروههای ضدانقلاب هرچند در تکاپو برای ایجاد ائتلاف هستند، اما به دلایل متعددی موفق نخواهند شد.
نخست اینکه گروههای ضدانقلاب اختلافات عمیقی با یکدیگر دارند و حتی نمیتوانند همدیگر را تحمل کنند. این اختلافات در گفتگوی حمید فرخنژاد با تلویزیون اینترنشنال بیش از گذشته به چشم آمد. گفتگوی او موجب تشدید اختلاف بین ضدانقلاب شد؛ به گونهای که برخی عنوان کردند فرخنژاد پول گرفته است. خودش هم از این میزان اختلاف اظهار تعجب کرد.
در یک مقیاس اگر احزاب مخالف جمهوری اسلامی که با عنوان کردستان فعالیت میکنند را بررسی کنیم، این اختلافات نمودار است. کومله و دمکرات که بیش از بقیه مورد توجه دشمنان هستند، اختلافات عمیق و دیرینهای دارند. همانطور که در گزارش مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه به آن اشاره شده بود، آمریکا از آنها خواست تا اختلافات خود را به هر شکل شده فعلاً کنار بگذارند و وارد مبارزه جدی و فعال با نظام جمهوری اسلامی شوند.
اما در این راستا موفق نشدند و عبدالله مهتدی دبیرکل کومله چندی پیش در گفتگویی در حالی که سعی میکرد بگوید بین احزاب ضدانقلاب کُرد اختلافی وجود ندارد، ولی در پایان اذعان کرد که گروههای مخالف همراه و همدل نیستند و برخلاف هواداران نظام، دچار اختلافات بسیار جدی هستند.
این اختلافات حتی در بین کوملهایها هم وجود دارد؛ به گونهای که چندی پیش سند لو رفته مربوط به مهتدی از سایت جناح رقیب آن سر بر آورد.
دوم اینکه بخشی از گروههای ضدانقلاب از جمله سازمان مجاهدین خلق که در ایران به منافقین مشهور هستند، به دنبال براندازی نیستند و بلکه کاسب براندازی هستند. آنها در دهه 60 که بهترین موقعیت را در ایران داشتند و خیال میکردند که با ترور سران نظام جمهوری اسلامی میتوانند نظام را ساقط کنند، کاری از پیش نبردند.
منافقین پس از شکست سنگینی که در عملیات مرصاد متحمل شدند، تمام باورهایشان فرو ریخت و از آن دوره به بعد رویکردشان را از براندازی به کاسبی در براندازی تغییر دادند و بیشتر به دنبال بقای خود هستند. منافقین در همین راستا و برای حفظ حیات در عراق، با صدام همکاری کردند و به کشتار مردم کُرد عراق پرداختند. پس از آن و در دوره کنونی با معرفی خود به عنوان آلترناتیو جدی نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال جذب بودجه بیشتری از دولتهای خارجی و متخاصم هستند.
ارسال نظرات