«ما مشکلات اقتصادی داریم»؛ این جمله را رهبر معظم انقلاب در آخرین سخنرانی خود (دیدار با مردم اصفهان – 28/8/1401) چند بار تکرار کردند. البته حرف جدیدی هم نیست. بیش از یک دهه است که رهبر معظم انقلاب، شعار سالها را اقتصادی انتخاب میکنند. اکنون نیز که در میانه یک «جنگ ترکیبی» هستیم، ایشان از یک سو تاکید میکنند که ما با پیشرفتهای زیادی مواجه بودهایم؛ حتی در همین چند هفته که در خیابانها، برخی شرارت میکردند. با این حال، تاکید میکنند که واقعیت آن است که ما مشکلات اقتصادی داریم و باید برای حل این مشکلات، چاره بیندیشیم. ایشان همچنین یک دهه تحریم را نیز از عوامل مشکلات اقتصادی امروز میدانند. اما برای حل مشکلات اقتصادی چه باید کرد و مهمتر اینکه چه نباید کرد!؟
پیشرفتهایم
اولاً که پیشرفت ملت ایران، غیر قابل انکار است. اگر کسی بهخاطر کینه از جمهوری اسلامی، پیشرفتهای ملت ایران را نادیده بگیرد، به نخبگان ایرانی جفا کرده است. مروری بر اخبار نشان میدهد که در همین چند هفته اخیر دانشمندان ایرانی به راه جدیدی برای درمان سرطان خون دست یافتند. یک دستگاه کلیدی برای چاههای نفت و گاز بومیسازی شد. خط آن بخش مهمی از بلوچستان افتتاح شد. این در حالی است که دشمن سعی میکند مسئولان را نسبت به پیشرفت استان سیستان و بلوچستان، بیتفاوت نشان دهد اما میبینیم که برای تکمیل کریدور شمال-جنوب، نظام اول بخش بلوچستان را افتتاح کرده است و هنوز بخش رشت-آستارا نیاز به سرمایهگذاری بیشتر برای تکمیل شدن دارد. از شش نیروگاه برق در همین چند ماه اخیر رونمایی کردیم. قرارداد سرمایهگذاری بیش از 50 میلیون دلاری با چینیها منعقد کردیم و کار در سرخس شروع شده است. چند کارخانه راه افتاد و یکی از بزرگترین تلسکوپهای جهان به دست جوانان ایرانی ساخته شد.
با وجود همه این پیشرفتها در بخشهای مختلف، رهبرمعظم انقلاب بخش اقتصاد را مستثنی کردهاند و معتقدند واقعیت این است که در این حوزه، مشکلات زیادی وجود دارد. البته بخشی از مثالهایی که از موفقیت ایران ذکر شد، مربوط به اقتصاد میشود اما بهنظر میرسد منظور رهبر معظم انقلاب بهطور مشخص بهبود وضع معیشت مردم باشد. اما برای بهبود وضع معیشتی و سفرههای مردم چه باید کرد!؟ نخست آنکه فریبخوردگان وقایع اخیر از طریق گفتوگو باید متوجه بشوند که آشوبهای اخیر، نهتنها به پیشرفت ایران کمک نکردند، بلکه سرعت پیشرفت ما را نیز کند کردند. واقعیت این است که آمریکاییها دوست ندارند ایران پیشرفت کنند. یک دلیل آن است که «جمهوری اسلامی» نسخهی بدیل «لیبرال دموکراسی» است و موفقیت ایران، میتواند این نسخه را تکثیر کرده و منافع آمریکا در کشورهای اسلامی را به صفر برساند. دومین دلیل نیز آنکه ایران در نظم جدید بینالملل جایگاهی مهم دارد و آمریکا برای کاهش سرعت افول اقتصادی خود در مقابل چین، نیاز دارد جلوی پیشرفت ایران را بگیرد. پیشروی ناتو، جنگ اوکراین و روسیه را درست کرد و از این طریق، مسیر لاجورد جاده ابریشم ضربه خورد. اکنون آمریکا به دنبال آسیب زدن به «شاهراه پارسی» این ابر پروژه است.
با توضیحاتی که ذکر شد، فریبخوردگان داخلی هر قدر آگاهتر شوند و در زمین آمریکا بازی نکنند، ایران به پیشرفت اقتصادی نزدیکتر میشود. علاوه بر این، دولت باید برای بهبود وضع اقتصادی ما، اقداماتی ایجابی نیز انجام دهد. در بلندمدت این اقدامات ایجابی باید به جانمایی نقش ایران در نظم جدید اقتصاد بینالملل کمک کند و در کوتاهمدت نیز باید با «بازتوزیع درآمد و ثروت»، طبقات مستضعف، توانمند شوند. کارگران، معلمان، مستمریبگیران و سایر طبقات درآمدی باید سیستماتیک تقویت شوند. در یک دههای که با تشدید تحریمها مواجه بودیم، چهار دهک پایین درآمدی بیشترین آسیب را دیدند. بنابراین ضروری است که نظام توزیع رانت اقتصادی در کشور، بهنفع طبقات پایین درآمدی بازتعریف شود. البته بدیهی است که این برای کوتاهمدت است و در بلندمدت باید به فکر جانمایی جدید برای اقتصاد ایران در اقتصاد بینالملل بود. در بلندمدت ایران باید به فکر تصاحب هر چه بیشتر بازارهای منطقهای و حتی ابر بازارهای چین و هند باشد.
در میانمدت (5 سال آینده) نیز باید مردم ببینند که دولت جمهوری اسلامی میتواند تعهدات مشخصی ارائه داده و آن را روی زمین عملی کند. مثلاً ساختن 4 میلیون مسکن در 4 سال، از همان ابتدا برداشتن سنگ بزرگ بود که علامت نزدن است! اکنون اما دولت میتواند با تعریف چند پروژهی 10 هزار واحدی در اطراف کلانشهرها –با دسترسی ریلی خوب به شهر- و اجرای آن، نشان دهد که توانمند است. این اقدام علاوه بر آنکه میتواند برای گام نخست خوب باشد، به مردم این علامت مثبت را میدهد که دولت توانمند است و روی زمین میتواند اقداماتی برای بهبود وضع رفاه و معیشت انجام دهد. این مجموعه پروژههای کوچک مشخص (به عنوان گام نخست)، موتور محرکه گامهای بعدی خواهند بود. بهطور مشخص پذیرش استعفای وزیر مسکن توسط رئیس جمهور، نقطهی شروع خوبی است. بهشرط آنکه وزیری توانمند، خوشفکر و با انگیزه جایگزین شود و از تهدیدها و کمبود امکانات، فرصت بسازد.
ارسال نظرات