19 آبان 1401 - 11:44

طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» می‌سازد

طائب‌، کارشناس مسائل زنان معتقد است زن ایرانی امروز در وجوه متعددی نسبت به میراث‌داران خود رشد کرده و حسب توانایی‌هایش علاقه‌مند به کنشگری اجتماعی است. فهم نکردن این زن مستعد وعدم تغییر محیط برای استقبال از فعال شدن او چالش‌های زیادی به‌وجود می‌آورد.
کد خبر : 12972

پایگاه رهنما:

با تغییر جایگاه زنان در جوامع مختلف و افزایش اثرگذاری این بخش از جمعیت دهکده جهانی در رویدادها و سیاست‌گذاری‌های مختلف رفته رفته اهمیت توجه به مسئله زنان در جامعه بیش از پیش خودنمایی کرد تاجایی که نادیده گرفتن این گروه در تصمیم‌گیری‌ها ناممکن شد.

این روند که در واقع فارغ از مرزهای جغرافیایی در سراسر جهان اثرگذاری‌های متفاوتی داشته است ایران را هم از اواسط دهه 40 شمسی تحت تأثیر خود قرار داد تاجایی که امروز شاید لازم است از خودمان بپرسیم؛ واقعاً مهمترین مسئله زنان در جامعه کشورمان چیست و  سیاست‌گذاران،‌ برنامه‌ریزان، مدیران اجرایی، پژوهشگران و محققان مسایل زنان چه چیز یا چیزهایی را می‌بایست در اولویت و خط اصلی کارهایشان قرار دهند؟  سؤال‌هایی که بدون تردید پاسخ به آنها می‌تواند راه‌گشای مهمی برای ایران باشد و به‌نوعی منجر به تثبیت جایگاه بانوان خواهد شد.

این درحالی است که کیفیت زندگی بانوان ایران‌زمین در 4 دهه گذشته با توجه به  افزایش سطح تحصیلات  در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی  رشد قابل‌توجهی داشته است؛ هرچند افزایش آگاهی، مطالباتی را هم برای این بخش از جامعه  ایجاد کرده است که بسیاری از آنها به‌عنوان خواسته طبیعی بانوان محسوب می‌شود و عاملی شده تا امروز با زنی متفاوت از گذشته یا نوعی «زن اجتماعی جدید» مواجه باشیم؛ زنی که خواستار و علاقمند به حضور اجتماعی و کنشگری در سطوح گوناگون جامعه است .

خبرگزاری تسنیم در این رابطه گفت‌وگویی با دکتر حمیده طائب، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس مسائل زنان انجام داده  که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

زن امروز ما خواستار مشارکت اجتماعی بوده و عطش زیادی برای تحصیل، اشتغال و حضور اجتماعی دارد. میل فزاینده زنان به تحرک اجتماعی را چگونه تحلیل می‌کنید و نیروهای تقویت‌کننده این اشتیاق را چه می‌دانید؟

حضور اجتماعی زنان را اسلام خواسته است. طبق پژوهش انجام‌شده با بررسی آیات قرآن، حدود 94 درصد آیات خطاب انسانی دارد و حدود 6 درصد آیات موضوعات جنسیتی و زنان را مطرح کرده است. خطاب انسانی به زن و مرد مورد نظر است. احکام اجتماعی اسلام تصریح داد که زنان باید در جامعه حضور داشته باشند.

حتی در بحث حجاب یک نکته پنهانی وجود دارد، مبنی بر اینکه وقتی در جامعه حضور پیدا می‌کنید، باید آداب پوشش را رعایت کنید. یعنی فرض و مسلم اسلام بر این قرار گرفته که زنان در جامعه حضور فعال دارند. منتها پاسخ اینکه چطور حضور پیدا کنند را طبق آداب حرف زدن و آداب پوشش و قانون، تعیین می‌کند.

در 40 سالی که از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد، طبق بیان امام خمینی(ره) که  اسلام ناب را مطرح کردند، این نوع قرائت از اسلام مورد توجه قرار گرفته و زنان مورد توجه قرار گرفتند تا حضور اجتماعی پیدا کنند. به لحاظ تاریخی هم این ستم به زنان شده که حضور اجتماعی نداشتند و بر زن سنت‌محور و نگاه‌هایی که ریشه در سنت‌های قدیم دارد؛ در ادبیات نظری تصریح می‌شود.

در دوران قبل از اسلام و تاریخ غیر انبیای الهی، جوامع، زن را در حاشیه و به تعبیری جنس دوم می‌دانستند. در واقع رویکرد غیرتوحیدی نمی‌خواست زن را در متن و مرکز بداند. به زبان امروز ما می‌گوییم که دوگانه‌ای وجود داشته، یا رویکرد عروسک‌محوری بوده یعنی نگاه مادی و ابزاری به زن وجود داشت و یا تعبیر جاهلی بوده که اصلاً زن را مایه خفت و خاری می‌دانست و به مثابه نیروی مؤثر اجتماعی به او نگاه نمی‌شد.

بیشتر بخوانید
 
دشمن وظیفه براندازی‌اش را پیش می‌برد ولی روی خلأهای ما اقدام می‌کند. وقتی که ما زنان را به لحاظ معرفتی آگاه و توانمند کردیم، اطراف او نیز باید با تغییرات دچار تحول شود. مثلاً اگر به زن گفتیم برو تحصیل کن باید فکر مادری و همسری او را می‌کردیم. یعنی زن عین مرد تحصیل می‌کند، اما باید برای آقایان و خانم‌ها قوانین نوینی تدوین کنیم.
 

رویکرد انقلاب اسلامی به شخصیت زن در بعد اجتماعی چگونه بود و چه تغییراتی در این رویکرد ایجاد شد؟

بحث انقلاب اسلامی این بود که اساساً مدل دیگری از زن را به جامعه معرفی کند: زن در متن و مرکز که در عین حال با آداب اسلامی حرکت می‌کند و اهداف جامعه اسلامی که قیام لِلّه و حکومت عدل توحیدی و جهانی است را پیش ببرد. با این حساب یک مطالبه مهم زنان در بحث انقلاب اسلامی همین حضور اجتماعی مؤثر برای تمدن‌سازی اسلامی و گسترش جامعه جهانی است.

منتها جای گفت‌وگو دارد که چه شد سرعت ما جاهایی کم شده است. هرچند که اقدام‌های مثبت خیلی زیاد دیدیم و دستاوردهای انقلاب اسلامی در موضوع زنان زیاد است، در زمینه‌های تحصیلات و بهداشت آمارها وجود دارد و در گزارش 40 سالگی انقلاب هم عنوان شد که انقلاب اسلامی در چه عرصه‌هایی به زنان خدمت کرده است.

تسنیم , خانواده ,

به ضرورت حضور زنان در تمدن‌سازی اسلامی اشاره کردید. وقتی زنان می‌توانند این نقش را درست ایفا کنند که تمام نقش‌ها را در بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی در نظر داشته باشند و فقط به یک مقوله نپردازند. یکی از موضوعاتی که فعالیت اجتماعی زنان و کنشگری فرهنگی سیاسی آنها را در پی داشته، این است که به هرحال زنان مثل مردان نیاز به حل مسائل اقتصادی و نیز رشد و پیشرفت دارند. اما در کنار این یک مسئله، به نظر می‌رسد تجربه تاریخی زنان ما از چند دهه قبل و کم‌ارزش شمردن زیست مادرانه یا همسرانه آنها و مظلوم واقع شدنشان در روابط خانوادگی به دلیل نداشتن قدرت اقتصادی بر این نگرش‌ها و نیاز به حضور اجتماعیِ بیشتر آنها تأثیر داشته است. چقدر این اتفاق را در نیاز فزاینده زنان به حضور اجتماعی مؤثر می‌دانید؟

ما در تمام شاخص‌ها بعد از انقلاب رشد داشتیم، اما در بحث خانواده آسیب دیدیم. این موضوع قابلیت گفت‌وگو دارد که چه می‌شود ما در عرصه حضور اجتماعی، علم‌آموزی و تحصیلات به خوبی پیشرفت کردیم ولی در بحث خانواده آن‌طور که باید، خوب عمل نکردیم. یعنی بنیان خانواده مقداری سست شده است، هم به جهت افزایش آمار طلاق و هم کاهش ازدواج و نابسامانی‌هایی که در نهاد خانواده با آن مواجهیم.

وقتی بررسی می‌کنیم مشاهده می‌شود انقلاب اسلامی برای زنان دستاورد زیادی داشته و آنها را متحول کرده است. حقیقتاً این جمله‌ای که امام خمینی(ره) هم در بیاناتشان دارند که خانم‌ها متحول شدند، اتفاق افتاده است. بررسی تاریخی ما هم همین را نشان می‌دهد. شما دوران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را به لحاظ سینما، مطبوعات و آثار فرهنگی و هنری که تولید شده و حضور زنان در این عرصه‌ها بررسی کمی و کیفی کنید، می‌بینید زنان واقعاً دچار تغییر و تحول شدند. آن زن تک‌بعدی خانه‌نشین به تعبیری که قرار است چندبعدی باشد و حضور اجتماعی داشته باشد، اتفاق افتاده است.

در چنین شرایطی آیا ساختارهای اداری و فرهنگی و نیز نظام فکری فرهنگی ما برای طرف مقابل زن که مردان جامعه هستند، چنین تغییری را ایجاد کرده است؟

ما تعادل معرفتی جامعه را در حوزه زن و خانواده به هم ریختیم. وقتی زنان را رشد دادید و آنها را به لحاظ آگاهی و معرفتی ارتقا داده و حتی فرصت‌های اجتماعی در اختیارشان گذاشتید، باید به حواشی آن هم توجه کنید. زن که تنها زندگی نمی‌کند، بلکه در نظام ارتباطی زندگی می‌کند. وقتی یک طرف ارتباط تغییر می‌کند، طرف دوم را باید متناسب با تغییر این سو تغییر دهید. اگر چنین تغییری ایجاد نشود، بین این‌ها چالش پیش می‌آید.

در این شرایط دشمن وظیفه‌اش را انجام می‌دهد که دشمنی است. او وظیفه براندازی‌اش را پیش می‌برد ولی روی خلأهای ما اقدام می‌کند. وقتی که ما زنان را به لحاظ معرفتی آگاه و توانمند کردیم، اطراف او نیز باید با تغییرات دچار تحول شود. مثلاً اگر به زن گفتیم برو تحصیل کن باید فکر مادری و همسری او را می‌کردیم. یعنی زن عین مرد تحصیل می‌کند، اما باید برای آقایان و خانم‌ها قوانین نوینی تدوین کنیم.

نمی‌توان با رویکرد قدیمی که داشتید و دانشگاه را اداره می‌کردید، پیش بروید. چون در نهایت همه بار روی دوش زن یا مرد گذاشته می‌شود، آسیبی که گاهی حس می‌کنیم ایجاد شده و مرد را هم در نقطه مقابل به کارت بانکی تقلیل داده است، اما معلوم نیست چقدر در خانه حضور فرهنگی دارد و با خانواده در ارتباط است.

در واقع زن را در بُعد اجتماعی و علمی رشد دادیم ولی در اطراف او رشد لازم را ایجاد نکردیم، چه به لحاظ معرفتی و چه به لحاظ ساختاری. چون نگاه سیستمی نداریم و هنوز تک بعدی حرکت می‌کنیم. نقشه جامع فرهنگی داشتن و مهندسی فرهنگی کردن نیاز امروز ما است. وقتی یک طرف را تغییر دادید باید تغییرات پیرامونی‌اش را در نظر بگیرید. به هر حال یا این تغییر اساساً غلط است و باید از اول تغییر بدهیم که این‌طور نیست و در مورد زن می‌گوییم باید در همه ساحت‌ها رشد کند و یک زن چند بعدی است. اگر این کار را کردیم باید متناسب با او، شرایط را برایش فراهم کنیم که بهترین بازدهی و کمترین فشار و هزینه‌دهی را داشته باشد.

از طرف دیگر چنین موضوعی نشان می‌دهد که علوم انسانی ما متناسب با چنین زنی تعریف نشده است. گفتمان در علوم انسانی گفتمان توحیدی نیست، چون با اضافه کردن چند حدیث و روایت، علوم انسانی ما اسلامی نمی‌شود و اصلاً بافت این علم، بافت اومانیستی و انسان‌گرایانه است و نگاه توحیدی و خط انبیا در این علم وجود ندارد. این یک نگاه ریشه‌ای است که ما در علوم انسانی دچار مشکلیم. افرادی که با فرمول‌های گفتمان غیرتوحیدی رشد می‌کنند و در جامعه توحیدی می‌خواهند زیست کنند و طبیعی است که هدف توحیدی هم دارند به تعارض می‌خورند و این نوع تعارضات خود را در بستر اجتماع هم نشان می‌دهد.

به اعتقاد شما برای حل چنین مشکلی چه باید کرد تا علوم انسانی ما به حقیقت آمیخته با اسلام و آموزه‌های دینی ما باشد؟

در این دوره گذار یک نسلی باید برای بقیه متحمل سختی شوند و فشاری را تحمل کنند. ما باید در علوم انسانی واقعاً از حالت شعاری خارج شویم و اسلامی کردن علوم انسانی دغدغه شود. این یک گام مهم است که رخ نداده. یک شعارزدگی پیش آمده، سمینار و نشست برگزار می‌شود ولی عملاً اتفاقی نمی‌افتد.

در این شبکه فرهنگی، باید کار را از آموزش و پرورش شروع می‌کردیم، که این کار را هم نکردیم. یعنی حفظ‌محوری همچنان وجود دارد و آن تفکری که باید، هنوز وجود ندارد. حتی گزینه‌هایی که به لحاظ درسی برای تفکر لازم است، خیلی محدود است و به آن خط سیر توحیدی نمی‌رسد. شما تاریخ را در کتاب‌های درسی دبستان بررسی کنید، ببینید تاریخ انبیا هست یا نه، یا حتی تاریخ ایران چقدر متفکرانه یا حتی انتقادی بررسی می‌شود؟ یعنی این نقشه ایران در طی دورانی کوچک شده است. این موضوع را چقدر نوجوان متوجه می‌شود که  این نقشه چطور کوچک شد؟  اگر بگوییم همه شاهان مقتدر بودند و خوبی‌ها را نشان بدهیم و بگوییم تو پیشینه خوبی داری، واقعیت را برای او بیان نکردیم باید نقاط منفی‌ را هم ببینیم.

این نوع تک‌قطبی نگاه کردن یا اساساً تنها مثبت‌ها را دیدن و منفی‌ها را نادیده گرفتن، منجر به نگاه متفکرانه فرهنگی در نسل‌های بعدی نمی‌شود. همان فردی که هیچ وقت یاد نگرفته متفکرانه با متن مواجهه داشته باشد، بعدها به دانشگاه می‌آید و همین روند در مورد او ادامه دارد.

در نهایت زن رشدیافته‌ای داریم که سطح توقع او از خودش بالا رفته، چون با اسلام آشنا شده است. یعنی اسلام نابی که امام و رهبری آن را معرفی کرده‌اند و الگوی سوم را ارائه داده‌اند. حتی توقع جامعه را نسبت به این زن بالا می‌برد. وقتی شما این همه توقع دارید و در عین حال نمی‌خواهید هیچ تغییری در ساختارها ایجاد کنید، مشکلات و چالش‌های اساسی پیش می‌آید.

 
نمی‌توان با رویکرد قدیمی که داشتید و دانشگاه را اداره می‌کردید، پیش بروید. چون در نهایت همه بار روی دوش زن یا مرد گذاشته می‌شود، آسیبی که گاهی حس می‌کنیم ایجاد شده و مرد را هم به کارت بانکی تقلیل داده است، اما معلوم نیست چقدر در خانه حضور فرهنگی دارد و با خانواده در ارتباط است.
 
 
اظهارات جدید انسیه خزعلی درباره "وضعیت زنان در ایران"

پس باید مثلاً در ساختار دانشگاهی هم مدل‌های غیر حضوری برای زنان تعریف کنیم که اگر شرایط حضوری نداشت، بدون اینکه تحت فشار روحی بابت قواعد دانشگاه قرار بگیرد، بتواند  هم درس بخواند و هم وظایف مادری و همسری‌اش را انجام دهد. یا اصلاً لازم نیست همه در مدت 4 سال مدرک کارشناسی بگیرند و تخفیفاتی برای زنان قائل شویم.

وقتی این کارها را نکردیم، نتیجه این می‌شود که ساختار به زن فشار می‌آورد و او می‌خواهد از قافله عقب نماند و وقتی همه جلو می‌روند نمی‌خواهد عقب بماند. در نتیجه سن ازدواج بالا می‌رود، میل به فرزندآوری کم می‌شود و مسائل دیگری در بطن خانواده بروز پیدا می‌کند. از لحاظ گفتمانی هم وظایف مادر در ارتباط با تربیت فرزند تبیین شده و اگر این موضوع حضور اجتماعی درک نشود، در نهایت یک مادر متهم شکل می‌دهید که هر کوتاهی در بچه می‌بینید گردن مادر می‌افتد.

ادامه دارد...

منبع: تسنیم

ارسال نظرات