در حال حاضر حدود یک ماه از درگذشت مرحومه امینی میگذرد. در این مدت علیرغم صرف هزینه های مالی عظیم، تلاش فراوان و تبلیغات گستردهای که دشمنان به نام خونخواهی از مهسا امینی و در واقع با هدف کاسبی از خون او در رسانه های رسمی، شبکه های اجتماعی و حتی فضای عینی به راه انداختند، تجمعات خیابانی در هیچ کدام از شهرهای کشور با استقبال عمومی مواجه نگردید. در این مدت جریان برانداز برای تولید محتوای آموزشی در خصوص آشوبهای خیابانی، شبکه سازی و تیمسازی، تعریف پروژه های مالی و خرابکارانه از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و پس از فرسایشی شدن اعتراضات حالا در هفته های اخیر پروژه اعتصابات سراسری را تبلیغ میکند و این هشتگ را به ترند شبکه های اجتماعی تبدیل کرده است. اما این اقدامات چه در فضای عینی و چه در فضای مجازی نه به صورت اعتصابات سراسری، بلکه به شکلی محدود آن هم به صورت اجباری اجرا شده است که حاکی از منش دیکتاتورمابانه براندازان و دروغ بافی آنها میباشد.
در فضای عینی و میدانی این جریان با آشوبهای خیابانی و ایجاد ترس و دلهره عمومی، باعث بستن مغازهها و تعطیلی کسبه میشدند. همانند آنچه که در بازار تهران پیش آمد و کسبه بازار برای حفظ سرمایه از گزند خرابکاری و آسیبها، به اجبار مغازه های خود را تعطیل کردند. با این حال این احتیاط و ترس از آسیب دیدگی در رسانه های جریان برانداز تحت عنوان پیوستن کسبه بازار به اعتصابات سراسری و تعطیلی بازار برای پیوستن به اعتراضات توصیف گردید.
اما این اعتصابات ساختگی و اجباری محدود به فضای میدانی و کف خیابان نبود و در فضای مجازی نیز الگوی مشابهی پیاده سازی گردید. نزدیک یک ماه است که فضای اینستاگرام توسط کاربران مزدور و برانداز در خفقان کامل قرار گرفته است و هر گونه پست و استوری از سوی بلاگرها و سلبریتیها تا آنلاینشاپها و...که در ارتباط با موضوع عادی صفحات باشد و در ضدیت با نظام قرار نگیرد با فحاشی رکیک و تهدید به بلاک و ریپورت همراه میگردد. در کنار این، هفته های اخیر برخی رسانه های داخلی با اطلاع از وضعیت کشور و نقشآفرینی پلتفرمهایی همچون اینستاگرام و واتساپ برای دامن زدن به اغتشاشات، تلاش کردند آمارهایی از ضررهای اقتصادی وارد شده به کسب و کارهای کوچک و آنلاینها شاپها منتشر نمایند و ریشه این ضررها را فیلترینگ معرفی نمایند. هرچند در شرایط فعلی عدم دسترسی عمومی به این اپلیکیشنها مانع تداوم فعالیت کنشگرهای فعال در آنها شده است، اما موضوعی که این رسانهها به آن نپرداختند آن بود که پیش از آنکه اینستاگرام فیلتر گردد و دسترسی به آن از سوی نهادهای داخلی محدود گردد، هیچ کدام از فعالان اینستاگرام حق و اجازه فعالیتهای خود را طبق روال عادی نداشتند و تحت هجمه رکیک کاربران برانداز قرار گرفته بودند. این کاربران تنها چند ساعت پس از اعلام درگذشت خانم امینی و تبدیل شدن اسمش به رمز آشوب، فعالیت گسترده خود را پای صفحات و پستهای فعالان اینستاگرامی آغاز گردند و اجازه هیچ گونه فعالیتی را ندادند. این هجمه و فشار روانی که گاهی با تهدید برای آنفالو کردن صفحات و بلاک و ریپورت صورت گرفت باعث شد بسیاری از آنلاین شاپها و بلاگرها همانند کسبه بازار تهران برای در امان ماندن از ترولها و اوباش مجازی جریان برانداز، کار خود را تعطیل نمایند و براندازان هم این تعطیلی را به نام اعتصابات سراسری در رسانه ها مخابره نمایند. اما اوباش برانداز به تعطیلی مشاغل مجازی و یا سکوت اینفلونسرها قانع نبودند و با فشار روانی سعی کردند همه اینفلوئنسرها را مجاب کنند که با تبلیغ در صفحات شخصی خود هر صفحه را به تریبون جریان برانداز تبدیل کنند و دنبال کنندگانشان را به واکنش رادیکال، توهین نسبت به نظام و دعوت به خیابان دعوت نمایند.
این فشار برای پیوستن مردم به اعتصابات علاوه بر ضررهای مالی برای مشاغل خرد و کوچک در شرایط تحریم و فشار اقتصادی یک رسوایی بزرگ برای جریانی بود که به نام زن، در طول یک ماه زندگی و آزادی را از مردم سلب کردند.
ارسال نظرات