خداوند در آیهی ۵۸ از سورهی مبارکهی ذاریات در قرآن کریم میفرماید: «ان اللّه هو الرزاق ذو القوه المتین»؛ رزاق یعنی کسی که «بسیار روزیدهنده» است، ذوالقوه نیز به معنای «مقتدر» و متین نیز به معنای «نیرومندی است که هیچ کاری از توانش نمیکاهد».
پایگاه رهنما :
خداوند در آیهی ۵۸ از سورهی مبارکهی ذاریات در قرآن کریم میفرماید: «ان اللّه هو الرزاق ذو القوه المتین»؛ رزاق یعنی کسی که «بسیار روزیدهنده» است، ذوالقوه نیز به معنای «مقتدر» و متین نیز به معنای «نیرومندی است که هیچ کاری از توانش نمیکاهد». الف. و لامهایی که در آیهی شریفه بر سر این صفات خداوند آمده نیز بر استغراق دلالت دارند؛ یعنی رزاق در نظام هستی فقط اوست، مقتدر تنها اوست و متین نیز مطلقاً حق متعال است و اگر موجودی دارای این صفات بود، حتماً گوشهای از این صفات حضرت حق در او تجلی یافته است. با این تفاسیر، آیهی شریفهی فوق را میتوان اینطور معنا کرد: «قطعاً خدا تنها روزیدهندهی مقتدر و نیرومند هستی است؛ رزاق مقتدر و نیرومندی که هر چه روزی میدهد از قدرتش کاسته نمیشود». این معنا برای اندیشمندان بر اساس مبانی دقیق فلسفی حکمت متعالیهی حضرت صدرالمتالهین شیرازی مبرهن است؛ مطالعهی کتاب شریف تفسیر سورهی حمد حضرت امام (قدس سره) نیز برای روشن شدن مبانی استدلالی بحث، بسیار مفید است. اما در این نوشته، به اقتضای بحث، از استدلال فلسفی برای آیهی شریفه میگذریم و دلالتهای اقتصادی قابل استخراج از آن را مورد واکاوی قرار میدهیم. مشتقات عبارت «رزق»، ۱۱۶ بار در قرآن کریم تکرار شده است که ۷ مورد آن مربوط به عبارت «رزقنکم» است که به طور مستقیم اشاره به آن دارد که خداوند به ما روزی داده است. همچنین، چون عبارت با ضمیر «نا» آمده است، باید آن را اینطور معنا کرد که: «ما به شما روزی دادیم». مفسرین معتقدند هر خداوند از ضمیر متکلم معالغیر استفاده کرده است، این بدان معناست که خدا به وسیلهی اسباب و علل، آن فعل را انجام داده است. در مورد رزق نیز چنین است و خداوند روزی خلقالله را به وسیلهی یکدیگر تامین میکند. اما این بدان معنا نیست که اگر خدا روزی ما را به واسطهی شخص دیگری تامین کرد، پس آن شخص در روزیدهی به ما از استقلال وجودی برخوردار است. چرا که بر اساس آیهی مورد بحث در یادداشت، تنها روزی دهندهی هستی خداست و سایرین تنها زمانی میتوانند به بندگان روزیدهی کنند که ارادهشان در طول ارادهی حق متعال قرار گیرد. با این مقدمه میتوان نتیجه گرفت که انسانهایی که خوی استکباری دارند، یا کشورهای استکباری نمیتوانند وسیلهی روزیرسانی خداوند به خلقالله باشند؛ چرا که برای خود در عرض ارادهی خدا، استقلال وجودی قائل هستند و سیاستهایی را پیگیری میکنند که خلاف ارادهی خداست. مظهر اسماء و صفات الهی شدن، لیاقت و قابلیت میخواهد و کشورهای استکباری، چون دستشان به خون ملتها آغشته است و برای حداکثر کردن سود مادی خود از هیچ ظلمی به هیچ مخلوقی دریغ نمیکنند، اساساً قابلیت آن را ندارند که مظهر اسم رزاق حق متعال شوند. دادههای تجربی نیز این مسئله را تایید میکنند. به طور مثال در مورد ایران، اخیراً مایک پومپئو، وزیر خارجهی امریکا گفته است در صورتی تحریمها علیه ایران را برمیدارند که ایران تنها یک کشور عادی باشد. حقیقت این است که کشورهای مستکبر، هیچ کشوری را توسعهیافته و قوی نمیخواهند. آنها دوست دارند تنها خود صاحب ثروت و قدرت باشند و سایر کشورها همه در مقابل آنان، کشوری عادی باشند. تجربهی کشور ترکیه مصداقی دیگر برای اثبات این مدعاست. امریکاییها این کشور را نیز، یک کشور عادی –و نه توسعه یافته- میخواهند؛ لذا برای اینکه جلوی رشد اقتصادی ترکیه را بگیرند اخیراً به بهانههای حقوق بشری، دست به تحریم این کشور زدهاند؛ تحریمهایی که منجر به افزایش روز افزون نرخ ارز و تورم در این کشور شده است و آیندهی اقتصادی این کشور را با ابهام مواجه کرده است. همچنین چین نیز مصاقی دیگر است که ادعای نگارنده را تایید میکند. چینیها نیز از توطئهی امریکا در امان نماندند و از طریق اعمال تعرفه بر کالاهای ساخت کشورشان در امریکا، ناخواسته درگیر یک جنگ اقتصادی با امریکاییها شدند. اگر حجم اقتصاد چین کوچکتر بود و امریکاییها توان لازم را داشتند، چین را نیز دقیقاً مانند ایران به بهانههای مشابه تحریم میکردند. حقیقت این است که نه تنها امریکاییها نمیخواهند، بلکه نمیتوانند برای ملتهای دنیا واسطهی رزق باشند؛ چرا که خوی استکباری زرسالاران اقتدارطلب در این کشور، لیاقت مظهر اسم رزاق حق متعال شدن را از آنها گرفته است. به همین دلیل، امید بستن به مذاکرات ایرانی - امریکایی امیدی واهی است. راه نجات اقتصاد ایران، اعتماد به رزاقیتِ تنها رزاق مقتدر و نیرومند هستی و تکیه به استعدادها و قابلیتهایی است که «او» که فیاض علیالاطلاق است به ایران اسلامی افاضه کرده است.
ارسال نظرات