23 مرداد 1401 - 10:51

گنج یک تریلیون دلاری زیر پای طالبان

افغانستان که تاکنون به کشت خشخاش و تریاک در جهان معروف بود اما بررسی‌های جدید نشان می‌دهد که بیش از یک تریلیون دلار منابع معدنی باارزش در این کشور وجود دارد که در حال حاضر در دست طالبان قرار گرفته است
کد خبر : 12416

پایگاه رهنما:

در شرایطی که جامعه جهانی هنوز پس از گذشت یکسال از روی کار آمدن طالبالن در افغانستان، دولت موقت کابل را به رسمیت نشناخته و این اقدام را به تشکیل دولت فراگیر منوط کرده است اما جذابیتهای اقتصادی افغانستان برخی کشورها را بر سر دوراهی تعامل و تقابل با طالبان قرار داده است. هر چند افغانستان بیش از چهار دهه است که با ناامنی‌های فزاینده و جنگ داخلی روبروست و از این لحاظ در جهان مشهور است اما این کشور ذخایر عظیم معدنی و نفتی در اختیار دارد که تاکنون کشف نشده‌اند که بر اهمیت این کشور می‌افزاید.

 بررسی‌های هوایی جدید در افغانستان مقدار بسیار بیشتری از غنای معدنی را نسبت به تخمین‌های قبلی نشان می‌دهد. مقامات آمریکایی می‌گویند نزدیک به یک تریلیون دلار مواد معدنی دست نخورده شامل ذخایر آهن، مس، طلا، جواهرات نیمه قیمتی و فلزات صنعتی با ارزش مانند لیتیوم در افغانستان وجود دارد.

بر این اساس، اگر بخش منابع افغانستان توسعه داده شود، اقتصاد این کشور را می‌توان به طور اساسی تغییر داد و به طور بالقوه به نقش تجارت غیرقانونی تریاک به عنوان ستون اصلی اقتصاد پایان داد. ارزش این منابع تقریباً 300 برابر ارزش تریاک غیرقانونی صادر شده از افغانستان در یکسال است.

این منابع درحالی در افغانستان بدون هرگونه عملیات اکتشافی دست نخورده باقی مانده است که دولت موقت طالبان، با بحران اقتصادی گسترده‌ای مواجه است و نیاز به سرمایه مالی زیادی برای حل مشکلات مردم افغانستان دارد و در صورتی که این منابع غنی مورد بهره‌برداری قرار گیرند، به نوعی اقتصاد این کشور را زیر و رو خواهد کرد.  مقامات طالبان که به اهمیت این منابع پی برده‌اند، امیدوارند که با سرمایه‌گذاری خارجی مناسب، افغانستان در نهایت به یکی از مهمترین مراکز معدنی در جهان تبدیل شود.

 

هزینه‌های کلان سرمایه‌گذاری

باتوجه به اینکه هزینه‌های بهره‌برداری از این منابع بسیار زیاد است، بنابراین حتی اگر افغانستان با بحرانهای امنیتی در داخل مواجه نبود باز هم سال‌ها طول می‌کشد تا زیرساخت‌های صنعتی ایجاد شود تا این کشور بتواند ا از منابع معدنی خود به طور کامل بهره‌برداری کند. به گفته مراجع آمریکایی، برای دسترسی به میدان‌های معدنی برای وسایل نقلیه و ماشین آلات سنگین و همچنین برای انتقال منابع معدنی به بازارهای بین‌المللی، باید اتصالات جاده‌ای و راه‌آهن ساخته شود.

بر اساس گزارشهایی که پیشتر از سوی پنتاگون منتشر شده بود افغانستان می‌تواند به "عربستان سعودی لیتیوم" در جهان تبدیل شود. تقاضا برای لیتیوم که در ساخت باتری‌ خودروهای برقی، گوشی‌‌های همراه و لپ‌تاپ استفاده می‌شود، قابل مقایسه با قبل نیست و تقاضای لیتیوم در سطح جهان در حال حاضر سالانه ۲۰ درصد افزایش می‌یابد؛ در سال‌های گذشته این نرخ، ۵ تا ۶ درصد بود. بنابراین، در صورت بهره‌برداری از منابع لیتیوم افغانستان، این کشور می‌تواند نبض بازار اقتصادی در این حوزه را به دست بگیرد.

بر اساس بررسی‌های انجام شده، منابع مس و سنگ آهن بیشترین پتانسیل برای استخراج در افغانستان را دارند. همچنین منابع شناخته شده و بالقوه کشف نشده کبالت، کروم، نقره، باریت، گوگرد، تالک، منیزیم، نمک، میکا، مرمر، یاقوت، زمرد و لاجورد را یافت. همچنین ذخایر شناخته شده آزبست، جیوه، سرب، روی، فلورسپار، بوکسیت، بریلیم و لیتیوم نیز وجود دارد. در صورتی که این منابع به طور کامل مورد بهره‌بردرای قرار گیرند، می‌تواند نیازهای منطقه را به راحتی تامین کند.

بر اساس آمارها، بیش از یک‌چهارم از ثروت برآوردشده‌ آینده افغانستان در حوزه معدن و منابع، می‌تواند با  بهره‌برداری از منابع مس به حقیقت بپیوندد. با این وجود، می‌توان گفت که طالبان روی گنجی از منابع باارزش خوابیده است و در صورتی که بتواند نظر مساعد کشورها را جلب کند، افق روشنی را برای اقتصاد افغانستان می‌توان ترسیم کرد.  

 

چین امید افغانها را زنده می‌کند

از آنجا که غربی‌ها پس از یک دوره طولانی‌مدت بیست ساله از اشغالگری ، مجبور به فرار از خاک افغانستان شدند و در بین افغانها نیز منفور هستند، بنابراین برخی قدرت‌های منطقه‌ای از خلاء قدرت استفاده کرده و تلاش می‌کنند بازار منابع افغانستان را تحت کنترل خود بگیرند. چین که بزرگترین سرمایه‌گذار خارجی در کشورهای درحال توسعه و به ویژه آسیای مرکزی است، به منابع افغانستان بیش از دیگران چشم دوخته است و تلاش دارد با حضور فعال در این کشور، بخشی از نیازهای معدنی و انرژی خود را از افغاسنتان تامین کند.

با توجه به اینکه عملیات استخراج از منابع معدنی در افغانستان به مقادیر زیادی انرژی برق نیاز دارد، نیروگاه‌های برق باید به اندازه کافی نزدیک به میادین معدنی موردنظر ساخته شوند تا به راحتی بتوان از آنها بهره‌برداری کرد. باتوجه به اینکه ناامنی‌ها پس از اشغال افغانستان توسط ناتو اجازه ساخت چنین نیروگاه‌های را نداده است، بنابراین با برقراری امنیت نسبی در این کشور می‌توان به چنین منابع غنی دست پیدا کرد. ا

ز اینرو، چین نقطه ضعف افغانستان را درک کرده و نسبت به سرمایه‌گذاری در بخش برق این کشور ابراز تمایل کرده است. سخنگوی طالبان در روزهای اخیر اعلام کرده که تفاهم‌نامه ساخت نیروگاه برق با ظرفیت 300 مگاوات و همچنین اکتشاف و توسعه میدان گازی در شبرقان با یک شرکت چینی امضا شده است. پیشتر نیز وزارت دارایی دولت موقت طالبان نیز اعلام کرده بود که قرارداد استخراج نفت قوشقره به یک شرکت چینی واگذار شده است.

آمارهای دولتی نشان می‌دهد که با وجود هزینه های هنگفت برق وارداتی، تنها 35 درصد افغان ها به برق دسترسی دارند. افغانستان که به شدت به منابع برق نیاز دارد سالانه 240 تا 280 میلیون دلار برای واردات برق از ایران، ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان پرداخت می‌کند. به همین خاطر، این کشور به انرژی برق به شدت نیاز دارد تا علاوه بر اینکه نیازهای داخلی را تامین کند، برای بهره‌برداری از منابع زیرزمینی و معدنی نیز از آن استفاده کند.

کارشناسان می‌گویند اگر طالبان بتواند شرایط و ایمنی پایداری را برای فعالیت شرکت‌های‌ چینی فراهم کند، به این ترتیب استخراج مس به ‌تنهایی می‌تواند درآمد ده‌ها میلیارد دلاری نصیب این کشور کند و در نتیجه استخراج دیگر مواد معدنی در این کشور را هم امکان‌پذیر سازد.

شرکت متالوژی چین یکی از بزرگترین شرکت‌های دولتی چینی در زمینه استخراج معدن، پیش از این قراردادی ۳۰ ساله برای بهره‌برداری از معادن افغانستان در ولایت «لوگر» افغانستان بسته بود اما به دلیل ناامنی‌هایی که در این کشور وجود داشت، تاکنون دستاوردهای این قراردادها موفقیت آمیز نبوده است. اکنون که طالبان قدرت را به دست گرفته است، چینی‌ها بار دیگر دست بکار شده‌اند تا از این فرصت برای حضور فعالانه در اقتصاد افغانستان استفاده کنند. از آنجا که طالبان نیز دید مثبتی به چین دارد، بنابراین این کشور مانع جدی برای بهره‌برداری از این منابع نخواهد داشت.

چین که به شدت به منابع زیرزمینی و منابع معدنی برای اقتصاد رو به رشد خود نیاز دارد، لذا افغانستان را که در حال حاضر هیچ کشوری حاضر به ورود به بازار آن نیست با دقت انتخاب کرده تا قدرت اقتصادی خود را در رقابت با آمریکا افزایش دهد. چین در یک دهه گذشته تلاش کرده تا جاده ابریشم جدید خود را تاسیس کند و به همین منظور به افغانستان نیز به عنوان شاهراه این کمربند امنیتی می‌نگرد و دنبال برقراری امنیت در افغانستان است تا بتواند پروژه‌های جهانی خود را عملی کند. زیرا سرایت خشونت و درگیری‌ها از افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی و خطوط و شبکه‌های آنها می‌تواند تأمین نفت و گاز چین را به خطر بیندازد.

 

مزایای دو طرفه مشارکت ایران در بهره‌برداری از منابع افغانستان

از سوی دیگر، وجود منابع غنی دست نخورده در افغانستان که به حضور فعالانه کشورهای دیگر نیاز دارد، برای ایران نیز فرصت مناسبی فراهم می‌کند تا بتواند با استفاده از تجارب خود به افغانها کمک کند.

باتوجه به اینکه افغانستان بخشی از برق مورد نیاز خود را از ایران تامین می‌کند و به ساخت نیروگاه‌ها برای تامین برق مصرف داخلی و بهره‌برداری از منابع کشف نشده نیاز مبرمی دارد، لذا ایران می‌تواند در ساخت نیروگاه‌ها به دولت طالبان خدمات زیادی ارائه دهد. یکی از راهکارها این است که شرکت‌های ایرانی که در این زمینه فعالیت کرده‌اند وارد همکاری با افغانستان شوند و نقش مهمی در این عرصه ایفا کنند.

همچنین، افغانستان منابع نفت و گاز فراوانی در خود جای داده است و با توجه به تجربه چند دهه‌ای ایران در استخراج از این منابع، ایران با هزینه کمتری در این مسیر نیز می‌تواند در افغانستان خدمات‌رسانی کند و این همکاری به نفع دو کشور همسایه است و به گسترش تعاملات دوجانبه کمک می‌کند.

از سوی دیگر، در حوزه سنگ آهن، ایران و افغانستان مخزن مشترکی دارد که بیش از نیمی از آن در افغانستان قرار دارد و می‌تواند زمینه همکاری دو کشور باشد. اگرچه ظرفیت بخش خصوصی ایران چه در حوزه بازرگانی و تجاری و چه در حوزه معادن در مقایسه با کشورهای دیگر مانند ترکیه و چین، قدرت رقابت ندارد اما با فعال کردن زیرساختهای اقتصادی و همکاریهای مشترک با چین، ایران نیز می‌تواند در سرمایه‌گذاری منابع افغانستان سهم به سزایی داشته باشد. به گفته برخی کارشناسان، با توجه به مرزهای مشترک گسترده بین ایران و افغانستان و ظرفیتهای بالقوه برای مبادلات اقتصادی، دولت ایران ضرورت دارد با هر دولت و حکومتی که در افغانستان مستقر می‌شود تعامل داشته باشد تا حداقل منافع خود را حفظ کند و اگر این مذاکرات در چارچوب عدم شناسایی طالبان باشد، مطلوب ارزیابی می‌شود.

درحالی که قدرت گیری طالبان در افغانستان، به عامل دافعه در این کشور تبدیل شده است اما منابع عظیم یک تریلیون دلاری افغانستان، برای قدرتهای بزرگ وسوسه برانگیز شده است. بنابراین، با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، نفوذ چین در این کشور افزایش خواهد یافت و با داشتن مرزهای مشترک دو کشور، معادن افغانستان از عوامل مهم حضور چین در تحولات داخلی و سیاست خارجی افغانستان خواهد بود.

منبع: الوقت

ارسال نظرات