پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
12 تير 1401 - 13:57

ابعاد و روش­های جنگ ترکیبی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران

ساختار جنگ ترکیبی در یک بستر شناختی به جهت شناخت و مدیریت اذهان بازیگران رقم می‌خورد.
نویسنده :
هادی راجی
کد خبر : 12135

پایگاه رهنما:

ساختار جنگ ترکیبی در یک بستر شناختی به جهت شناخت و مدیریت اذهان بازیگران رقم می‌خورد. به عبارت دیگر در جنگ ترکیبی طیفی از ابزار نظامی پیشرفته در کنار فناوری پیشرفته ارتباطی وجود دارد تا بتواند بیشترین تاثیر را بر ذهن و اراده بازیگر هدف اعمال کند. مدلی که روسیه در سال ۲۰۰۸ علیه گرجستان و در سال ۲۰۱۴ علیه اوکراین به کار گرفت، جنگ ترکیبی نام داشت البته روس­ها این سبک جنگ را با نام بومی جنگ غیر خطی معرفی کرده­اند. هدف فوری جنگ ترکیبی برای روس­ها، به عنوان بازیگری دولتی، ممکن است ایجاد ممانعت از تهدید آمریکا و ناتو و هدایت آنان به نقطه درگیری مستقیم باشد، اما بعد از طی این مرحله با اتخاذ رویکرد جدیدی از «آستانه خطر و جنگ» عقب‌نشینی می‌کنند. ساختار جنگ ترکیبی به این نحو است که در هر زمان ممکن از شکاف­های دفاعی رقیب، در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی با استفاده از انواع مختلف حملات یا تهدیدهای پشت سرهم و یا حتی همزمان استفاده شود. با این وجود آنچه که جنگ ترکیبی را نسبت به جنگ­های سنتی یا جنگ های آشکارتر خطرناک کرده است،این است که در این جنگ اقدامات پنهانی و غیر قانونی وجود دارد که غالباً درصد تحریک و آغاز عمدی سایر منازعات پیرامونی است.

 در این میان از سویی برای شناخت ساختار جنگ ترکیبی می توان به اهمیت بعد پنجم جنگ که همان مولفه ذهن در کنار ۴ بعد دیگر زمین، آب، هوا و فضا ست و از سوی دیگر به کارکرد ترکیبی جنگ که جامعه نسل‌های گذشته است اشاره کرد.

  • مولفه های جنگ ترکیبی

این نوع جنگ ترکیبی از توانمندی‌های نظامی متداول و متعارف، ظرفیت­های شورش و آشوب، تروریسم و افراط‌گرایی، جنگ های چریکی و نامتقارن یا محدود، دیپلماسی جنگ­های سایبری و فناوری­های پیشرفته نظامی جنگ­های روانی و تبلیغاتی است.

  • الف. فعالیت نظامی متعارف و غیرمتعارف

فعالیت­های نظامی در دو گروه متعارف و غیرمتعارف قابل دسته بندی هستند. متعارف بودن یا غیرمتعارف بودن فعالیت نیزطبق معیارهای مختلفی قابل تقسیم بندی است. برای مثال حق در برابر مهاجمی در عرف بین الملل یک فعالیت نظامی است و استفاده از سلاح های کشتارجمعی یک اقدام نامتعارف است. جنگ ترکیبی شامل ابعاد متنوع منازعه و برای اهداف متفاوت است که نه تنها شامل تعداد کثیری از مخالفان احتمالی (پارتیزان‌های متفاوت ضددولتی، کشورهای پیرامونی کم قدرت­تر، قدرت‌های منطقه‌ای و قدرت­های بزرگ) بلکه همچنین شامل طیف گسترده­ای از تاکتیک (متعارف، غیر متعارف و غیر نظامی) نیز می­شود.

ب. شورش و ناآرامی اجتماعی

 افزایش آگاهی‌ها و ارتباطات اجتماعی شهروندان در جوامع مختلف و پیدایش نیاز و خواسته­های متنوع و ترکیبی برای جامعه و بعضا باعث فشارهایی بر سازمان دولت در کشورهای مختلف شده است. با توجه به محدود بودن امکانات پاسخگویی و افزایش انتظارات و وجود نارسایی­های مختلف، امکان پاسخگویی همه جانبه به این انتظارات وجود ندارد؛ لذا این امر در مواقعی به پیدایش اعتراضات و اغتشاشات در جوامع منجر می‌شود. استفاده از شورش‌ها و ناآرامی‌های اجتماعی به عنوان یک عامل ایجاد بی‌ثباتی نقش مهمی در جنگ ترکیبی ایفا می‌کند. نوآوری جنگ ترکیبی این است که نیروی های منظم و نامنظم می توانند هم­زمان وارد یک درگیری فعال اجتماعی دستکاری شده یا اجباری علیه یک جمعیت مشخص شوند. درعین حال انواع اقدامات از جمله تغییر رژیم و مهندسی دموکراسی همواره با استفاده ابزاری از موضوع صلح می­توانند برای دستیابی به اهداف اجتماعی و سیاسی استفاده شوند. از این نظر جنگ ترکیبی غالباً از روش‌های قانونی و غیرقانونی و هم اقدامات نظامی و هم غیر نظامی استفاده می کند که به طور مستقیم بر جمعیت هدف تاثیر گذاشته و وارد منازعه با آن می‌شوند.

 ج.تروریسم

اقدامات سیاسی به دو نوع متعارف و غیرمتعارف تقسیم می شوند. اشمید از تحلیلگران برجسته مطالعات تروریسم مدعی است که باید اقدامات سیاسی را به دو دسته متعارف و نامتعارف تقسیم شود. در اقدامات سیاسی نامتعارف یک دسته بندی دو طبقه ای یعنی «اقدامات سیاسی نامتعارف غیر خشونت آمیز» و « اقدامات سیاسی نامتعارف خشونت آمیز» را جای می دهد. در حوزه اقدامات سیاسی نامتعارف خشونت آمیز در طرف دولتی آن تروریسم دولتی، ترور، جنگ داخلی، قتل عام، نسل کشی، سرکوب خشونت آمیز و در طرف غیر دولتی آن تخریب فیزیکی، ترور، تروریسم، جنگ چریکی،قتل عام، شورش و انقلاب‌های خشونت با جای می­گیرد‌. ترور را می توان به دو نوع سرخ و سیاه تقسیم کرد. 1. ترور سرخ؛ دفاع غیر کلاسیک (به عنوان نمونه عملیات مسلحانه مخفی) در برابر سرکوب کلاسیک است. (استفاده از نیروهای نظامی، انتظامی، زندان، شکنجه و...) 2.  ترور سیاه؛ سرکوب غیر کلاسیک «ترور دولتی» در برابر دفاع کلاسیک (همچون اعتراضات عمومی و تشکیلاتی است.

عمل تروریستی به عنوان یکی از شیوه‌های مبارزه اجتماعی همیشه در تاریخ بشر بوده و جایگاه مهمی در جنگ ترکیبی به خود اختصاص داده است. برای مثال روسیه در اوکراین از انواع نیروها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرد؛ این نیروها شامل نیروهایی مانند نیروهای ویژه متعلق به سرویس اطلاعاتی ارتش روسیه، شبه نظامیان روس متشکل از سربازان سابق تحت قرارداد، شبه نظامیان قزاق، افراد محلی هوادار مسکو بودند.

  • جنگ روانی و اطلاعات

جنگ روانی در دایرة المعارف بریتانیکا اینگونه تعریف شده است:‌ «فرایند بهره‌برداری صحیح و طراحی شده از تبلیغات با اتکا به ابزارهای نظامی، اقتصادی یا سیاسی که هدف اصلی آن نفوذ در عقاید، احساسات،عواطف، تمایلات و رفتار مخاطبان (افراد دشمن، بی­طرف، هم­پیمان و دوست) و تاثیرگذاری بر آنان به منظور پیروزی در جنگ و تسلیم کامل نیروهای دشمن و تضعیف روحیه آنان است.» و همچنین «تجاوز غیر به حریم اطلاعاتی خودی را که باعث جدال و به خطر انداختن منافع ملی شود، جنگ اطلاعات می گویند. این جنگ هرگونه حمله به یک عملیات اطلاعاتی، یا محافظت از عملکردهای اطلاعاتی بدون توجه به ابزار حمله را شامل می‌شود. در این تعریف، جنگ اطلاعاتی در این حقیقت تاکید دارد که اطلاعات و فناوری­های مرتبط برای امنیت ملی و دفاع، اهمیت حیاتی دارد و جبهه­ای که از ابزار، دانش، تکنیک­ها و تاکتیک­های جنگ اطلاعاتی برخوردار است به نسبت برتری و تسلط بر جبهه مقابل غالب است. در این جنگ مختصات ذهنی جوامع هدف اهمیت مشابه مختصات سرزمینی در نسل­های گذشته جنگ پیدا کرده است. اطلاعات در جنگ ترکیبی شناخت مبنا به عنوان گلوله استفاده می شود، همانطور که شبکه‌های اجتماعی به مثابه سلاح پرتاب آن استفاده می شوند.

جنگ سایبری

موضوع سایبری یکی از مهمترین زمینه­هایی است که از دیدگاه جوزف نای پراکنش و انتشار قدرت در جهان را نشان می­دهد. کربرز از دیگر تحلیلگران جنگ سایبری معتقد است که این جنگ زیرمجموعه ای از جنگ اطلاعاتی است و شامل اقداماتی می شود که در فضای سایبر رخ می­دهد. بنابراین می­توان جنگ سایبر را یک داستان نامتعارف هشداردهنده دانست که معمولا بیشتر از آنچه که ارتباط نزدیکی با سیاست عمومی داشته باشد، با فضای مجازی فناورانه مرتبط می­باشد.

خرابکاری سایبری، جنبه جدیدی از جنگ ترکیبی است که باعث ایجاد بی اعتمادی بیشتری بین رقبا می­شود مانند جنگ پرچم­های دروغین، مأموریت‌های انتحاری، آدم‌ربایی هواپیماهای تجاری به عنوان سلاح جنگ و استفاده از کمک­های بشردوستانه برای قاچاق مواد اسلحه و... هم­اکنون ستیزه­جویان سایبری می توانند اطلاعات ارزشمندی را از بخش خصوصی و دولتی سرقت و ارتباطات را مختل کرده یا زیرساخت‌های حیاتی را از بین ببرند و غیر فعال کنند. به عنوان شکلی از خرابکاری سایبری بد افزار استاکس نت توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات هسته ای نطنز ایران مورد استفاده قرار گرفت.

 

ارسال نظرات