اخیراً محمد اسلامی –رئیس سازمان انرژی اتمی ایران- اعلام کرده است که این سازمان به دنبال ساخت یک راکتور ۱۰۰ درصد ایرانی است. او همچین گفت که سازمان انرژی اتمی، «سند توسعه برق اتمی برای 10 هزار مگاوات» را نیز تدوین کرده است. این خبر شاید در میان انبوهی از اخبار مثبت و منفی، گم شد و آن را نشنیدیم. اما اگر به فکر توسعهی کشور هستیم، توجه به این دو خبر مهم، بسیار اهمیت دارد. اما چرا!؟ در فضای مجازی از سعید حجاریان تا پدرام سلطانی، ادعا میکنند که «انرژی هستهای» مانعی پیش روی تجارت و توسعهی ایران است. در این یادداشت توضیح داده میشود چرا این ادعاها غیر علمی است و اتفاقاً توسعهی صنعت هستهای از ضرورتهایی است که اثرات ملموسی بر بهبود معیشت ما ایرانیان خواهد داشت.
اصلیترین ضرورت توسعهی انرژی هستهای، نیاز کشور به تامین برق است. ایران، کشوری کم آب است و ما نمیتوانیم روی توسعهی نیروگاههای آبی برای تامین برق، حساب کنیم. اتفاقاً کشور با مشکل گاز نیز مواجه است و نمیتوان روی تامین برق از طریق گاز در آینده حساب باز کرد. بر خلاف اینکه گاه ادعا میشود که منابع گازی کشور، تا 100 سال آینده باقی خواهند ماند، اما ادعای مسئولان گاز کشور این است که اکنون میدان پارس جنوبی با افت فشار مواجه شده است و تولید گاز از این میدان در 20 سال آینده شاید به نصف برسد. نتیجه آنکه در 20 سال آینده مصرف برق کشور بیشتر خواهد شد (به دلیل افزایش جمعیت، رشد تکنولوژی و ...) ولی منابع گازی ما کمتر میشوند. نتیجه آنکه برای تامین برق در آینده باید از هر راه ممکن –از جمله انرژی هستهای، انرژی خورشیدی، انرژی بادی و ... بهره بگیریم. برخی ادعا میکنند که چرا باید بر انرژی هستهای تاکید کرد!؟ دیگر منابع انرژی پاک (مثل خورشیدی، بادی، زمین گرمایی و ...) مگر چه ایرادی دارند!؟
روند در دنیا
پاسخ این است که آن منابع، کافی نیستند. به همین دلیل است که آژانس بینالمللی انرژی در برنامهای تاکید کرده که تا سال 2050 باید تولید برق از صنعت هستهای، 75 درصد بیشتر شود. در دنیا در سال 2019 تولید برق از انرژی هستهای بیش از 10 درصد و تولید برق از مجموع انرژیهای بادی، خورشیدی و زمینگرمایی تقریباً معادل 8 درصد بوده است. این موارد نشان میدهند که نمیتوان صرفاً به انرژیهای فسیلی تاکید کرد و توجهی به انرژی هستهای نداشت. در دنیای فردا، انرژی هستهای نقشی کلیدی ایفا میکند. جالب آنکه اخیراً بوریس جانسون –نخستوزیر بریتانیا- گفته است که این کشور سالانه یک راکتور هستهای خواهد ساخت. در سال 2000، انرژی هستهای تنها 9.4 درصد از انرژی بریتانیا را تامین میکرد. این رقم در سال 2020 به 21 درصد افزایش یافت. همچنین دولت بریتانیا برنامه دارد تا سال 2050 تولید برق هستهای را به 24 گیگاوات برساند که برآورد میشود، آن روز 25 درصد تقاضای برق این کشور باشد.
بنابراین دنیا فهمیده است که رفتن به سوی انرژی هستهای، برای آینده ضروری است. ایران نیز این مسئله را به خوبی میداند. به همین دلیل برنامهی سازمان انرژی اتمی این است که به تولید ده هزار مگاوات برق اتمی برسیم. اکنون مصرف برق در کشور ما بین 60 تا 70 هزار مگاوات است. تولید برق هستهای ایران اما کمتر از هزار مگاوات است؛ تقریباً 1.2 درصد برق کشور از طریق هستهای تامین میشود. این در حالی است که این میزان در فرانسه نزدیک به ۷۱ درصد، در اوکراین و اسلواکی هرکدام نزدیک به ۵۴ درصد، در مجارستان حدود ۴۹ درصد، در بلژیک نزدیک به ۴۸ درصد و در مجموع بین ۳۱ کشور، ایران رتبه ۳۰ را با کمترین سهم برق هستهای از کل تولید برق دارد. جالب آنکه تولید برق هستهای در دنیا بیش از 8 برابر کل مصرف برق در ایران است. بنابراین ما با نقطهی مطلوب خود، فاصلهی زیادی داریم.
اما چرا اینکه خودمان داریم یک نیروگاه 100 درصد ایرانی میسازیم، مهم است!؟ پاسخ این است که اولاً هزینهی تمامشدهی آن بسیار کمتر از حالتی است که خارجیها برایمان بسازند. در ثانی، وقتی مانند نیروگاه بوشهر، روسها برای ما راکتور بسازند، معمولاً به دلایل فنی سوختش را نیز آنها باید تامین کنند. این در حالی است که ایران، خود توان غنیسازی دارد. ذخایر اورانیوم بسیار خوبی هم دارد. پس اگر ما بتوانیم خودمان راکتور بسازیم، میتوانیم با سرعت بهتر و هزینهی کمتر، صنعت هستهای را توسعه دهیم و از سوخت تولیدشده در ایران نیز استفاده کنیم. هزینهی اصلی صنعت هستهای، ساخت راکتور است. نگهداری آن زیاد هزینه ندارد. بنابراین بومی شدن توان ساخت راکتور را باید نقطهی عطفی در صنعت هستهای کشورمان حساب کرد.
ارسال نظرات