01 تير 1401 - 12:35

اروپا قاره سبز یا جنگ خیز!

از گذشته تاکنون وقتی می خواستند اروپا را معرفی کنند اولین چیزی که از این قاره آن را برجسته می کردند این بود که اروپا قاره ای سرسبز، با آب و هوایی کاملا معتدل ، صنعتی پیشرفته و مدرن و ده ها ویژگی مثبت دیگر بود.
نویسنده :
محسن پاک طینت
کد خبر : 12043

پایگاه رهنما:

از گذشته تاکنون وقتی می خواستند اروپا را معرفی کنند اولین چیزی که  از این قاره آن را برجسته می کردند این بود که اروپا قاره ای سرسبز، با آب و هوایی کاملا معتدل ، صنعتی پیشرفته و مدرن و ده ها ویژگی مثبت دیگر بود و همیشه دانش آموزی که با توصیف این ویژگی ها مواجه می شد، در حسرت این بود که آینده در این سرزمین سکونت کند و حتی خانواده ها برای تشویق فرزندان خود به گوش آنها می خواندند که خوب درس بخوان تا در آینده برای ادامه تحصیلات و زندگی دریکی از کشورهای اروپایی اقامت داشته باشی. اما این همه تاریخ این قاره سبز نبود و حداقل تا مقاطع بالای تحصیلی کمتر آموزشی به دانش آموزان داده می شد که همین قاره سبز چه جنایت هایی را به خود ندیده و یا چه جنایت ها و نسل کشی هایی را در دیگر قاره ها انجام نداده است. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در هفتم خرداد ۱۴۰۱، در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمودند: «اروپا جزو جنگ‌خیزترین مناطق دنیا است. بنده حالا با تتبّعات خودم ــ که شاید این تتبّعات کامل نباشد ــ در دنیا هیچ نقطه‌ای را با قواره‌ی اروپا ــ یعنی با عرض و طول اروپا ــ سراغ ندارم که به‌قدری که در اروپا جنگ واقع شده، در آنجاها جنگ واقع شده باشد؛ در هیچ نقطه‌ی دنیا؛ اروپا اصلاً یک نقطه‌ی جنگ‌خیز است.»

برای تبیین این موضوع و درک درست از این فراز فرمایش امام خامنه ای عزیز(مدظله العالی) به برخی اتفاقات و جنگ هایی که در این قاره سبز در طول دههاقرن اتفاق افتاده ، به اختصار می پردازیم.

 

  • ۱۲قرن جنگ و خونریزی در جنگخیزترین قاره جهان

 

درباره سابقه جنگ‌های اروپایی، تجاوز یونان به ایران در عصر هخامنشیان را اگرچه می‌توان یک جنگ اروپایی-آسیایی دانست، اما بخش مهم و قابل توجهی از جنگ‌های امپراتوری روم در سال‌های ۸۰۰ تا ۱۰۵۰ میلادی به‌مدت سه قرن در اروپا شکل گرفت. هرچند مسلمانان شام و بین‌النهرین هم از تبعات جنگ‌افروزی‌های روم شرقی در امان نبودند. خیزش جنگ در اروپا از آن زمان با دو هدف اصلیِ کشورگشایی و ترویج مسیحیت آغاز شد.

در سال ۱۳۳۷ میلادی، ادوارد سوم، پادشاه انگلستان با هدف کشورگشایی به فیلیپ ششم، پادشاه فرانسه، اعلام جنگ کرد. ادوارد معتقد بود که مالک حکومت فرانسه است و به همین دلیل جنگ‌های ۱۱۶ساله بین دو کشور اروپایی آغاز شد. در این جنگ طولانی، انگلیسی‌ها در مناطق کرسی، پواتیه و آزینکورت پیروز شدند، اما فرانسوی‌ها با فرماندهی ژاندارک، مهاجمان انگلیسی را در سال ۱۴۵۳ میلادی عقب راندند.

با آغاز جنگ‌های مذهبی، در سال ۱۰۹۵ میلادی پاپ اوربان دوم، مسیحیان اروپایی را مجبور کرد تا علیه مسلمانان قیام کنند و شهر اورشلیم یا بیت‌المقدس واقع در فلسطین را بازپس گیرند. در همان سال، سپاه بزرگی مهیا و رهسپار نخستین جنگ صلیبی گردید. تعداد زیادی از جنگجویان صلیبی جان خود را از دست دادند، اگرچه در سال ۱۰۹۹ میلادی، بیت‌المقدس را اشغال کردند. در میان سال‌های ۱۰۹۹ تا ۱۲۵۰ میلادی، شش جنگ صلیبی دیگر برای به‌اصطلاح «ترویج مسیحیت» رخ داد و اهداف صلح‌طلبانه و انسان‌دوستانه حضرت عیسی علیهالسلام را نادیده گرفت.

جنگ ۳۰ساله اروپا نیز از سال ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ به‌عنوان یک درگیری مذهبی، بین دولت‌های کاتولیک و پروتستان در امپراتوری روم واقع شد و به گزارش نشریه «هیستوری»، با بیش از ۸ میلیون قربانی ناشی از نبرد‌های نظامی و همچنین قحطی و بیماری ادامه یافت. این جنگ، یکی از طولانی‌ترین و وحشیانه‌ترین جنگ‌ها در تاریخ بشر بود.

جنگ‌های معروف ناپلئون بناپارت تحت عنوان افسر انقلاب فرانسه که با هدف کشورگشایی صورت پذیرفت، بخش دیگری از تاریخ خیزش جنگ در اروپاست. در اواخر سال‌های فرمانروایی  او، روسیه از دستور فرانسه مبنی بر محاصره اقتصادی انگلستان سر باز زد و ناپلئون با هفتصد هزار نفر که بیشتر آنان غیر فرانسوی بودند به روسیه حمله کرد و مسکو را تصرف کرد. لشکر ناپلئون پس از مدتی به‌دلیل سرمای شدید در روسیه به فرانسه بازگشت و به جنگ دولت‌های متحد اروپایی رفت و شکست خورد.

در اواخر قرن ۱۹، بیسمارک، صدراعظم دولت پروس، در یک اقدام توسعه‌طلبانه، اتحاد آلمان را هدف قرار داد و با دانمارک، اتریش و فرانسه وارد جنگ شد. بیسمارک با غلبه بر فرانسه در سال ۱۸۷۱ اتحاد آلمان را کامل کرد و فرانسه به اشغال آلمان در آمد. در این دوره، فرانسه درگیر یک جنگ داخلی ویرانگر شد که تلفات فراوانی داشت.

در اوایل قرن بیستم و ماه اوت ۱۹۱۴با جنگ جهانی اول، چهار امپراتوری اروپایی از جمله آلمان، اتریش و مجارستان از هم گسیخته شد و امپراتوری روسیه نیز به‌دست انقلابی‌های بلشویک افتاد. در این جنگ حدود ۱۰ میلیون نفر کشته شدند.

در سپتامبر ۱۹۳۹ میلادی، آدولف هیتلر، رهبر آلمان اراده کرد تا به یک قدرت مطلقه در اروپا تبدیل شود و جنگ جهانی دوم آغاز شد؛ اما پس از سال ۱۹۴۳، قوای متفقین، متشکل از نیروهای آمریکا، شوروی و انگلستان، بر آلمان برتری یافتند. بیش از 20میلیون اروپایی در این جنگ کشته شدند.

اما نیمه نخست قرن بیستم، خشن‌ترین دوره در تاریخ اروپا و مملو از جنگ، کشتار، غارت و تخریب عمدی جوامع قومی و فرهنگی بود. اگرچه جنگ‌های مرگ‌بار در اروپا از اواخر دهه ۱۹۵۰ فروکش کردند، اما تجاوز مکرر دولت‌های اروپایی به مردم خود و نقض حقوق بشر ادامه یافت و قرن بیستم «قرن خشونت در اروپا» نام گرفت.

بعد از جنگ‌های اول و دوم جهانی می‌توان از جنگ ترکیه و یونان، جنگ داخلی اسپانیا، جنگ‌های بالکان (یوگسلاوی سابق) و جنگ‌های استعمارگران اروپایی در قاره‌های دیگر مانند روآندا که به نسل‌کشی مردم این کشور انجامید، یاد کرد که در منابع مختلف، به جنگ هایی تحت عنوان «جنگ‌های دولت‌ها و مردم اروپا» به ۷۶ جنگ در اروپا اشاره شده است.

این جنگ‌ها، تبلیغات اروپا برای نمایش یک قاره مدرن و دموکراتیک را خنثی کرده است و چهره واقعی جنگ‌طلبان این قاره و اهداف پنهان آنها را علیه بشریت روشن ساخته است. در این جنگ‌ها، مدعیان دفاع از حقوق انسان‌ها به نابودکردن بشریت و حذف فیزیکی انسان روی آوردند و صورت مسئله را که دفاع از حقوق بشر بود پاک کردند.

امروز نیز با تحریک آمریکا و کشورهای اروپایی و حمله روسیه به اوکراین، یک جنگ ویران‌کننده دیگر در اروپا، یعنی «نقطه جنگ‌خیز جهان» آغاز شده است. این جنگ، کشورهای جهان را با کمبودهای غذایی، بحران انرژی، معضلات اقتصادی، تهدیدهای فزاینده نظامی و امنیت جهانی را از سوی کشورهایی که خود را حافظ امنیت جهان می‌دانند، در معرض آسیب جدی قرار داده است.بنابراین ، این ظلم به دیگر قاره های جهان است که اروپا را فقط با نام قاره سبز بشناسیم چراکه سبز بودن یک قاره نعمت خدادادی است و آنچه اکتسابی و بشر آفریننده آن است، شیوه زندگی بوده که حاکمان  این قاره سبز، این قاره را تبدیل به قاره جنگ و خونریزی کرده اند و اگر در دیگر قاره ها هم جنگی تاکنون بوده باز این غربی ها بوده اند که آن را برای مردمان این قاره ها به ارمغان آورده اند.

ارسال نظرات