تصمیمات اقتصادی اخیر دولت و برنامه آن برای اصلاح نظام پرداخت یارانهها و در واقع عادلانه کردن یارانهها، خیلی زودتر از آن چیزی که تصور میشد، به دستاویزی برای موجسواری مجازی دشمنان این مردم تبدیل شده است؛ همان دشمنانی که در سالهای اخیر، حلقه تحریمهای غیرانسانی و غیرقانونی را تنگتر کرده و حتی داروی مورد نیاز بیماران کرونایی یا بیماران خاص را هم از مردم ایران دریغ کردهاند، حالا وانمود میکنند که نگران معیشت مردم ایران هستند و در صفحات مجازی یا بر روی آنتن تلویزیونی خود، تلاش میکنند تا فضای عمومی جامعه ایرانی متشنج کرده و از آب گلآلود ماهی خودشان را بگیرند.
اهمیت و ضرورت اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور، چند سالی است که صریحتر و پررنگتر از گذشته توسط صاحبنظران مطرح میشود؛ مخصوصا از زمانی که دولت سابق در نتیجه ناکامی در اداره اقتصاد کشور و نظام ارزی آن، دلار 4200 تومانی را ابداع کرد و مفاسد آن دامنگیر معیشت مردم شد، اهمیت این جراحی اقتصادی بیشتر از قبل مطرح میشود؛ حالا و در شرایطی که دولت سیزدهم با اعلام قبلی – و نه با اصل غافلگیری دولت سابق در ماجرای بنزین – دست به شروع این جراحی زده، عدهای در داخل و خارج به طور همزمان، «فضای مجازی» را به اتاق عملیات روانی و تدارک آشوب و ناامنی تبدیل کردهاند و برای مردمی نوحهسرایی میکنند که خودشان اسباب تحریم این مردم را فراهم کردهاند.
* فعال شدن دو لبه قیچی، علیه آرامش مردم
ماجرا از این قرار است که در 10 روز اخیر و همزمان با کلید خوردن برنامه دولت برای اصلاح نحوه پرداخت یارانه کالاهای اساسی و جلوگیری از رانت و قاچاق، عدهای در داخل و خارج به طور همزمان عملیات علیه دولت و ملت را شروع کردهاند؛ در داخل، عدهای فرصت را برای تسویه حساب سیاسی و زدن دولتی که تازه 8 ماه است بر سر کار آمده، مناسب دیدهاند و در خارج هم، دشمنان قسم خورده این مردم دوباره فضا را برای لگد زدن به اصل انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و در نهایت انتقامگیری از مردم، هموار دیدهاند.
آنهایی که در داخل عملیات روانی راه انداختهاند، تلاش میکنند تا ژست مظلومیت و دردمندی بگیرند و خودشان را دلسوز معیشت و زندگی مردم جلوه دهند؛ در حالی که نه سبک زندگی و مراودات این جماعت نسبتی با دردها و دغدغههای عامه مردم دارد و نه اساسا در موارد مشابه چندان نگران مردم شدهاند؛ از جمله در زمانی که چشم و گوش بسته و برای زدن رقیب، از برخی جریانات سیاسی که کارنامه عملکردشان معلوم بوده حمایت میکردند و برای رقیبهراسی، میگفتند اگر فلانی رأی بیاورد، قیمت دلار و سکه فلان و بهمان میشود، در حالی که همه مشاهده کردند که نتیجه افراد مورد حمایت آنها افزایش چند برابری قیمت ارز، طلا، مسکن، خودرو و کالاهای اساسی روزمره مردم در طی کمتر از 4 سال بوده است.
آنهایی هم که در خارج دوباره اتاق جنگ را علیه آرامش مردم فعال کردهاند، تلاش میکنند تا با خبرسازی و هشتگسازی در فضای مجازی و رسانهای، هم فضای نگرانی بحق مردم برای مدیریت صحیح بازار را بهم بریزند و متشنج کنند و هم با انعکاس اخبار دروغ یا بزرگنمایی از برخی وقایع میدانی – مانند تجمع مردم یا برخی اصناف – روایتی خلاف واقع از آنچه در کف جامعه میگذرد، منتشر کنند. همه این دست و پا زدنها در حالی است که در اوج بحران اقتصادی آمریکا و غرب – ناشی از جنگ روسیه و اوکراین و گرانی قیمت گندم در جهان – یک خط خبر یا یک قاب تصویر از فروشگاههای شلوغ و قفسههای خالی آنها در این کشورها و به جان هم افتادن مردمان آنها مخابره نکردهاند و هرگز هم نخواهند کرد.
* وقتی «دروغ» در مقابل عدهای کم میآورد!
مسئله وقتی طنزآمیزتر و البته تلختر میشود که برخی از این شبکههای ماهوارهای و مجازی، به تطهیر چهره غیرانسانی آمریکا و غرب در ماجرای تحریم مردم ایران میپردازند؛ مثلا میهمان شبکه ضد ایرانی «من و تو» بر روی آنتن میگوید: «آمریکا و غرب از آنجایی که نمیخواهند به ایران حمله نظامی کنند، پس مجبورند که ایران را تحریم کنند و راهی غیر از این ندارند»!. این جماعت البته به روی خودشان هم نمیآورند که سیاهه جنایات جنگی آمریکا در جهان تا چه حد گسترده است!
حالا و در این جنگ رسانهای و مجازی، آنچه تعیین کننده است و سرنوشت جنگ را رقم میزند، ابتکار عمل، هماهنگی و سرعت در اطلاعرسانی است که میتواند هم به جامعه آرامش بدهد و هم فرصت را از دست بدخواهان این مردم بگیرد. این وظیفه هم به دوش دستگاههای مجری اصلاحات اقتصادی است که هماهنگ و هنرمندانه اطلاعرسانی کنند و هم به عهده فعالان رسانهای متعهد و دلسوز که میدان فضای مجازی را به نفع مردم این سرزمین تغییر دهند.
ارسال نظرات