آنروزی كه امپراتورى خبرى استکبار، تصاویر صدام را در جبهههاى جنگ به دنیا مخابره می كردند، تصور نمىكردند كه دارند شمارش معكوس عمر او را كلید می زنند.
پایگاه رهنما:
آنروزی که امپراتورى خبرى استکبار، تصاویر صدام را در جبهههاى جنگ به دنیا مخابره میکردند، تصور نمىکردند که دارند شمارش معکوس عمر او را کلید میزنند. صدام که سرمست از قدرت و تبلیغات بود، سوداى فتح چند روزه تهران را در سرداشت، اما در مدت زمان کوتاهى ماشین جنگى او زمین گیر شد و ۴۴ کشور حامى او اعتراف کردند که ارتش صدام در برابر مقاومت نیروهاى ایرانى، شکست خورده است. بعدها که دیگر اثری از صدام نبود و جبهههای دیگری از مقاومت در لبنان، فلسطین، عراق، سوریه، یمن و تک تک سرزمینهای اسلامی رخ نمایاند، تازه دنیای غرب و نظام سلطه متوجه شدند، مشتی که با مقاومت ملتی فشرده شده باشد با هیچ قدرتی باز شدنی نیست؛ چرا که این پیروزىهاى بزرگ با فرهنگ، تفکر و گفتمان مقاومت به نتیجه رسیده و با هیچ ابزار و توانی قابل حذف نخواهد بود.
باید بر روح پرفتوح امام راحل درود فرستاد که پس از پایان جنگ تحمیلى، زمانی که برخى خاماندیشانه از پایان مأموریتهای نظامی و دفاعی کشور نام میبردند و تضعیف نیروهای مقوم دفاعی کشور را در سر میپروراندند، امام راحل آن پیر خوش ضمیر چگونه تیز بینانه نسخه تشکیل بسیج جهانی را با آخرین پیام خود در هفته بسیج سال ۱۳۶۷ را کلید زدند و فرمودند: «. باید هستههاى مقاومت را در تمامى جهان بهوجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلى نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب مىتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامى در جهان نیازمند فداکارىهاى شماست.» و بعدها این سیاست راهبردی امام خمینی (ره) در کلام رهبر فرزانه انقلاب نمود آشکارتری به خود گرفت. آنجا که ایشان فرمودند:: «ملتهاى مسلمان عمق استراتژیک نظام جمهورى اسلامىاند.»
تأکید امام راحل عظیمالشأن روى شکلگیرى هستههاى مقاومت در تمامى جهان از آن رو بود که شکلگیرى بسیج تجربه گرانقیمت و کارآمدى را در اختیار نظام جمهورى اسلامى ایران قرار داد که این تجربه مىتوانست در بیرون مرزهاى جغرافیایى ایران اسلامى نیز پیشبرنده گفتمان اسلام ناب محمدى (ص) و انقلاب اسلامى باشد.
بستر موفقى که این تجربه در افق برونمرزى و جهانى مستقر شد و رابطه قلبى و ایمانى میان ملت مسلمان ایران و دیگر ملل مسلمان و مستضعف جهان شکل گرفته و تقویت شد تا آنجا که بین جریان مقاومت در عراق، لبنان، سوریه و... با حرکت مقاومت در جمهوری اسلامی همگرایی معناداری پیدا شد. چنانکه امام خامنهای (مدظله العالی) در این رابطه مىفرمایند: «ما در بیرون کشور ظرفیتهاى مهمى داریم؛ طرفدارانى داریم، عمق راهبردى داریم؛ در منطقه، در کشور؛ بعضى بهخاطر اسلام، بعضى بهخاطر زبان، بعضى بهخاطر مذهب شیعه؛ اینها عمق راهبردى کشور هستند.»
نیمنگاهى به تحولات منطقه غرب آسیا در چند دهه گذشته، ابعاد گوناگون کارآمدى عمق راهبردى انقلاب اسلامى که با آزاد سازی خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۰ شروع شد و متاثر از آن، این دستاورد بزرگ را در کشورهایی که از نسخه مقاومت برای دفع متجاوز و ایستادگی در برابر زیاده خواهی دشمن استفاده میکردند، بارها در طول این چهاردهه پس از آزادی خرمشهر در تحولات منطقه شاهد بودیم. این درست از همان زمانی آغاز شد که جریان ارتجاع وابسته به نظام سلطه بهدنبال آشتى با غده سرطانى صهیونیسم در منطقه بود، ولی گروههاى کوچک مقاومت اسلامى با الهامگیرى از گفتمان انقلاب اسلامى، مسیر پایدارى و مبارزه اسلامى را برگزیدند و چنان به بالندگى رسیدند که در جنگهاى متعدد، افسانه شکستناپذیرى رژیم اشغالگر قدس را بر باد دادند.
تأثیر چنین روندى بر تحولات راهبردى منطقه تا حدى است که امروز از محورى بهعنوان «محور مقاومت» یاد مىشود که مناسبات و طراحىهاى سلطهگران نظام استکبار و اذناب آنها را بر هم مىزند. اگر امروز فرهنگ شهادتطلبى را در میان جوانان یمنی، عراقی، افغانی و سوری و دیگر مردمانی که برای آزادی از یوغ مستکبران تلاش میکنند، رصد کنیم بدرستی درخواهیم یافت که فرهنگ مقاومت سالیان درازی است که از پوسته خود خارج شده و نوید پیروزی را در همه سرزمینهای اسلامی و بلکه فراتر ازآن برای همه محرومان گرفتار در چنبره استکبار سر میدهد. آنچه جوانان مدافع حرم را از اقصى نقاط جهان اسلام براى دفاع از اسلام ناب در مقابل اسلام جعلى و آمریکایى به سوریه کشاند، «فرهنگ و تفکر مقاومت» بود که از دوران دفاع مقدس و نقطه آغازین آن یعنی آزادی خرمشهر درس گرفت.
ارسال نظرات