رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامشان به پنجاه و ششمین نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، رویدادهای سیاسی و نظامی این روزها را تشکیلدهنده بخشی از همان پیچ تاریخی جهان دانستند که گمان آن رفته بود و بر مسئولیت نخبگان و زبدگان ملت بزرگ ایران در این شرایط حساس تأکید کردند..
نویسنده :
عباس حاجی نجاری
کد خبر : 11383
پایگاه رهنما:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامشان به پنجاه و ششمین نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، رویدادهای سیاسی و نظامی این روزها را تشکیلدهنده بخشی از همان پیچ تاریخی جهان دانستند که گمان آن رفته بود و بر مسئولیت نخبگان و زبدگان ملت بزرگ ایران در این شرایط حساس تأکید کردند.
۳۰ سال پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه (۲۷/۰۶/۱۳۷۰) با پیشبینی وقوع یکی از پیچهای مهم تاریخی در دوران ما یادآور شدند: «اگر خدای متعال اراده بفرماید، ما صحنهها و مراحل گوناگون خواهیم دید. ما در آینده باید شاهد چیزهای بزرگ باشیم. تاریخ دارد عوض میشود. یکی از پیچهای مهم حرکت تاریخ، در زمان من و شما دارد طی میشود. پیچهای تاریخ، در طول سالهای متمادی طی میشود. گاهی عمر یک نسل یا دو نسل، در تاریخ یکلحظه است. ما در یکی از همان پیچهای عمده و در یکی از همان نقاط عطفیم.»
مهمترین بعد این تحول از منظر اعتقادی و فرهنگی فروپاشی ایسمهای متداول در قرن بیستم و احیای ارزشهای دینی و الهی است، آنگونه که در طول این دوران، بشریت از مکاتب و ایدئولوژیهای مادی عبور کرده، مارکسیسم به موزه تاریخ سپردهشده، نظام سرمایهداری متکی به لیبرال دموکراسی غرب به بنبست رسیده و در مهد خود یعنی اروپا و امریکا با بحران هویت مواجه شده است. ناسیونالیستهای سکولار نیز دیگر جاذبهای ندارند و این در حالی است که حقوق بشر بهعنوان مهمترین ارزش مورد اجماع باقیمانده برای کشورهای غربی، در ماجرای جنگهای اخیر و برخوردهای دوگانه غربیها با ملل جهان رنگباخته است.
اما در عرصه میدانی نشانه این تحول تغییر ساختار جهانی از دوقطبی دوران جنگ سرد به دوران تکقطبی بعد از فروپاشی شوروی و محور شدن امریکا بهعنوان کدخدای جهان بود که این توهم امریکاییها نیز دیری نپایید و بعد از سلسله شکستهای امریکا در منطقه غرب آسیا و فروپاشی هژمون این کشور که با اتکای قدرت هستهای و جنایات مستمر این بهاصطلاح ابرقدرت شکلگرفته بود، اکنون هیبتش آنگونه تهی شده که وقتی موشکهای ایران پادگان عین الاسد بزرگترین پایگاه نظامی این ابرقدرت در خارج از امریکا را به لرزه درآورده بود، کوچکترین واکنشی حتی در حد صدای شلیک یک پدافند هوایی هم شنیده نشد. از خاصیت افتادن نهادهای بینالمللی وبی اعتبار شدن بیشتر برخی از حقوق انحصاری قدرتهای برتر نظیر حق وتو از دیگر جلوههای این تحول است. جنگ اوکراین نشان داد که صحنه بینالمللی و منطقهای بیش از گذشته آمادگی نادیده گرفتن حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل را دارد و ناکارآمدی این سازمان را آشکارترکرده و این در حالی است که عملکرد سایر نهادهای بینالمللی نظیر فیفا در این حوادث ماهیت نژادپرستانه و عدالت ستیزانه آنها را آشکارتر کرد.
پیمانهای نظامی و ائتلافهای سنتی نیز در این پیچ تاریخی کارکرد خود را ازدستدادهاند، شکست و فرار نیروهای ناتو از منطقه غرب آسیا این روزها با ناکارآمدی این پیمان در جنگ اوکراین آشکارتر شده است. درس تاریخی این تحول این است که دیگر حمایت ابرقدرتها و پیمانهای نظامی از یک کشور نمیتوانند برایش امنیت ایجاد کنند. جنگ اوکراین قابلیت پیمان ناتو را در انجام انتظارات اولیه از این پیمان نظامی در مواجهه با چالشهای نظامی بهشدت زیر سؤال برده و طبعاً با تداوم این بحران و تحکیم موقعیت روسها موقعیت آن ضعیفتر خواهد شد. محور دیگر این تغییر از خاصیت افتادن سلاحهای هستهای است، چراکه پس از جنگ جهانی دوم برای این سلاحها نقشی بازدارنده تعریفشده بود، اما ماجرای اوکراین نشان داد که این سلاحها هم خاصیت بازدارندگی خود در جلوگیری از جنگها را ازدستدادهاند و به عاملی برای نگرانی ملتهای دیگر تبدیلشدهاند. اما در نقطه مقابل ظهور پدیده جبهه مقاومت و تأثیرگذاری آن بر تحولات جهانی از نمادهای دیگر این پیچ تاریخی است. تحولات منطقه غرب آسیا بیانگر این است که جبهه مقاومت با تحکیم و تثبیت جایگاه خود، اکنون به یکی از مؤثرترین عناصر تعیینکننده درروند تحولات آینده منطقه و جهان تبدیلشده و بدون ملاحظه جایگاه و نقش این نیروها هیچ طرح و برنامهای برای مدیریت تحولات منطقه به سامان نمیرسد؛ و در شرایطی که چهار دهه قبل نام ونشانی از گروههای محوری این جبهه یعنی حزبالله، حماس، جهاد اسلامی وانصارالله نبود اکنون تنظیم معادلات آینده منطقه به خواست و اراده آنها بستگی دارد. روندهای فوق ابعادی از این پیچ تاریخی را نشان داده و مؤید ورود جهان به مرحله نوینی است که لازمه آن هوشیاری و آمادگی ملل مسلمان برای مدیریت و بهرهگیری از آن برای تحقق آرمانهای بلند اسلام و نظام جهانی اسلامی است تا بشریت راه درست خود را در بستر آن پیدا کند، نکتهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامشان به نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، بر آن تأکید و دو مسئولیت تاریخی را برای جوانان در آن ترسیم و یادآور میشوند: الف: مسئولیت کوتاهمدت:شناخت جبههبندیها و صفآراییها و انتخاب موضع درست. ب: وظیفه میانمدت:آمادگی برای نقشآفرینی در تحولات به سود جبهه حق. ایشان سپس تأکید میکنند:شما جوانان عزیز میتوانید در هر دو بخش بدرخشید و امید به انجمنهایی را که مزین به نام مبارک اسلام است، بارور نمایید. مبتنی براین الزامات و روند تحولات اشاره به چند گزاره مهم ضروری است:
۱- با توجه به برهم خوردن نظم گذشته و تضعیف قدرتهای سلطهگر دوران سلطهگرى و سلطهپذیرى در دنیا رو به پایان است. در این دوران کشورهای مستقل با اتکا به پایگاه مردمی و میتوانند نقش اصلی را درروند تحولات ایفا کنند. ۲ –پیروزی انقلاب اسلامی و مقاومت جانانه مردم ایران در برابر تهدیدات نظامی و تحریمهای اقتصادی نقش اصلی را در این تحول داشته است و استمرار آن نیز مسئولیتی بر عهده جوانان مسلمان است، مطالبه رهبری از دانشجویان جهت آمادگی برای نقشآفرینی در تحولات به سود جبهه حق، به این پیشینه بازمیگردد. ۳– محوریترین عنصر در این تحولات ایدهها و آرمانها هستند، ایسمهای مادیگرانه به دلیل نقشی که در فجایع تحمیلشده بر بشریت در چند قرن اخیر داشتهاند، دیگر جذابیتی برای نسل کنونی ندارند، گرایش به ادیان الهی و بهویژه اسلام، فرصت ذیقیمتی برای گفتمانسازی برای تحول در این پیچ تاریخی است و این همان مسئولیت مهمی است که در قالب شناخت جبههبندیها و صفآراییها بر عهده علما و اندیشمندان جوان برای مهندسی حرکت در این پیچ تاریخی نهاده شده است. تأکید مقام معظم رهبری بر بیداری اسلامی، تحرک مسلمین، تمدنسازی اسلامی دقیقاً ناظر به اهمیت تاریخی گذار از این مرحله است. ۴- در تحولات مهم الگوها نقش مهم برای باورپذیری برنامهها و تحقق آرمانها دارند، تجربه موفق ما در پیروزیهای جبهه مقاومت و معرفی آن به دیگر ملل زیر سلطه از طریق معرفی الگوهای مبارزهای و مدیریتی و علمی همچون شهیدان سلیمانی، تهرانی مقدم وکاظمی آشتیانی میتواند گامی مهم در فراگیرسازی این تغییر باشد.
ارسال نظرات