پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
11 اسفند 1400 - 09:05

جنگ تبلیغاتی دشمن و آرایش جنگی ما

مهمترین ابزار و سلاح جنگی در این نبرد روایت‌ها، رسانه و فضای مجازی است که قدرت نفوذ و اثرگذاری آن روز به روز بیشتر از قبل می‌شود
نویسنده :
حامد حسین عسکری
کد خبر : 11224

پایگاه رهنما:

در یک دهه اخیر، مخصوصا در طی چند سال گذشته تاکنون، بار‌ها شنیده‌ایم و خوانده‌ایم که جنگ امروز، جنگ روایت‌هاست. در این جنگ، چگونگی روایت و بازگو کردن یک مسئله برای جامعه، در پذیرش یا عدم پذیرش آن از سوی جامعه هدف تاثیر حیاتی دارد و گاهی یک گزاره دروغ یا ناقص، به دلیل روایت هوشمندانه و بزک شده، خیلی زود از طرف مردمان یک کشور پذیرفته می‌شود و به مرور بر ذهن و رفتار آن‌ها تاثیر می‌گذارد، اما یک گزاره واقعی و مبتنی بر حقیقت، به دلیل آنکه به خوبی و به موقع روایت نمی‌شود، برای مردم هم قانع‌کننده به نظر نمی‌رسد و جا نمی‌افتد و حتی گاهی رسما با مخالفت و طرد مواجه می‌شود.
مهمترین ابزار و سلاح جنگی در این نبرد روایت‌ها، رسانه و فضای مجازی است که قدرت نفوذ و اثرگذاری آن روز به روز بیشتر از قبل می‌شود و حالا دیگر حتی کودکان هم با داشتن یک تب‌لت یا گوشی هوشمند، خواه ناخواه در معرض اخبار و ادعا‌هایی قرار می‌گیرند که حتی بزرگسالان هم گاهی قدرت تجزیه و تحلیل دقیق آن‌ها را ندارند. در کنار فضای مجازی که امروز در قالب وبگاه و پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی، روایت‌های گزینشی را به خورد مخاطب می‌دهد، رسانه‌های دیگر مانند رادیو و تلویزیون‌های فرامرزی و بین‌المللی هم از همدیگر سبقت می‌گیرند تا آنچه را که خودشان ساخته و پرداخته کرده‌اند، در قالب‌های اثرگذار به مخاطب ارائه کنند و به این ترتیب، یک جنگ تمام عیار در فضای عمومی جهان با بهره‌گیری از فضای مجازی و رسانه‌ای شکل گرفته است.
نتیجه این جنگ تمام عیار رسانه‌ای، بمباران تبلیغاتی افکار و ضمیر مخاطبان است و در این جریان، آن‌هایی که از قدرت فناوری و هنری بالاتری برخوردارند، بهتر می‌توانند مناطق هدف را بمباران کنند.
حالا سوال اینجاست که جریان خودی برای مغلوب نشدن در این نبرد رسانه‌ای و بمباران بی‌وقفه اطلاعاتی، چه باید بکند و چگونه باید آرایش جنگی بگیرد؟ منظور از جبهه خودی در این بحث، هم مجامع و نهاد‌های رسمی و حاکمیتی هستند که وظیفه تولید محتوا، اطلاع‌رسانی و جریان‌سازی را برعهده دارند و هم فعالان غیر رسمی فضای مجازی که با دلبستگی به اصول و باور‌های الهی و نیز آرمان‌های انقلابی و دغدغه‌های مردم، به فعالیت در فضا‌های مختلف مجازی مثل توئیتر، اینستاگرام و گروه‌های مختلف پیام‌رسان می‌پردازند.
نخستین اصل برای گرفتن آرایش جنگی درست در این نبرد رسانه‌ای و تبلیغاتی، اطلاع و آگاهی دقیق از وقایع و مسائلی است که قرار است روایت شود. اینکه بدانیم آنچه موضوع بحث است، دقیقا چیست و چه گذشته‌ای دارد، برای برداشتن گام‌های بعدی تاثیر حیاتی دارد. این اطلاع و آگاهی هم عموما از راه مطالعات دقیق و عمیق و کسب اطلاع از منابع دارای اهلیت به دست می‌آید، نه از افراد بی‌اطلاع یا از میان اطلاعات جسته و گریخته و پراکنده.
گام دوم در این نبرد حساس، هماهنگی و وحدت در عملیات است؛ گاهی جبهه انقلاب، یک حرف درست را به چندین بیان متفاوت و بعضا متناقض و در روایتی خسته‌کننده و فرسایشی با یکدیگر به مخاطب عرضه می‌کنند که نتیجه‌ای جز پس زدن آن از سوی مخاطب ندارد. بنابراین، هماهنگی و وحدت در مهندسی پیام و ارائه همزمان آن به جامعه هدف، در خنثی کردن طراحی تبلیغاتی دشمن بسیار مهم است.
گام سوم در این جنگ، توجه به اصل «اقناع» مخاطب است. اینکه حرف ما درست و دقیق باشد و آن را بطور هماهنگ به مخاطبان ارائه کنیم، تنها بخشی از کار است؛ بخش دیگر آن هم که اتفاقا اهمیت کمتری ندارد، قانع کردن مخاطب است و مخاطب هم قانع نمی‌شود، مگر زمانی که اطلاعات و روایت‌ها را به صورت جذاب و هنرمندانه ببیند. این جذابیت در روایت، در کنار روایت صادقانه، دقیق و هماهنگ، به جان مخاطب می‌نشیند و دیگر جایی نمی‌گذارد که جبهه رسانه‌ای و تبلیغاتی دشمن – که نمی‌خواهد سر به تن این مردم باشد – روایت‌های نادرست را با بمباران وسیع و هدفمند، به خورد مخاطب بدهند.
مشکل امروز در جبهه رسانه‌ای و مجازی دلبسته انقلاب، عموما ناهماهنگی با یکدیگر و عدم توجه به فنون و ظرافت‌های جنگ رسانه‌ای است که البته این هم غالبا ناشی از تقید به ارزش‌های اخلاقی برای پرهیز از فریب مخاطب است، اما می‌توان در عین پایبندی به ارزش‌های اسلامی و انسانی و خودداری از فریب مخاطب – که یک اصل تخلف‌ناپذیر و غیر قابل چشم‌پوشی است –، اما از ظرافت‌های هنری و عملیاتی لازم هم بهره گرفت تا روایت درست و صادقانه یک ماجرا، به دل مخاطب بنشیند و به هدف بخورد و در نهایت، دشمن را در اهدافش ناکام بگذارد.

ارسال نظرات