با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران با موج گستردهای از تهدیدات، بهویژه تهدیدات نامتقارن مواجه است که خود دارای روندی بسیار پیچیده بوده، لذا تعریف تهدید و بازدارندگی ضروری به نظر میرسد بهره جستن از نوعی تفاوت که به غلبه بر دشمن منجر میشود
پایگاه رهنما:
وقوع حادثه یازده سپتامبر در سال ۲۰۰۱، منجر به ظهور اشکال جدیدی از تهدیدات درصحنه بینالمللی گردید. در آن دوران منطقه خاورمیانه نیز از تیررس این تهدیدات جدید دور نمانده و تحت تأثیر شاخصهای هژمونیک گرایی ایالاتمتحده آمریکا، بحرانهای منطقهای بهگونهای وسیع افزایشیافته است. در چنین فضایی نگرانیهای امنیتی بازیگران منطقهای بهویژه ایران تا حدودی افزایشیافته است و طبعاً هرکدام از واحدهای سیاسی منطقه سعی در ارتقای موقعیت خویش دارند؛ بنابراین در چنین وضعیتی، اتخاذ پارهای از استراتژیها بهویژه تعقیب راهبرد دفاعی مناسب برای امنیت جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تهدیدات نامتقارن در قالب مدل بازدارندگی عینیت مییابد. استراتژی بازدارندگی شامل مجموعه اقداماتی میشود که در آن مجموعهای از اقدامات دفاعی، امنیتی، سایبری و دیپلماتیک در پیوستاری به یکدیگر متصل و مکمل یکدیگر میشوند. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران با موج گستردهای از تهدیدات، بهویژه تهدیدات نامتقارن مواجه است که خود دارای روندی بسیار پیچیده بوده، لذا تعریف تهدید و بازدارندگی ضروری به نظر میرسد.
واژه تهدیدات نامتقارن از دهه ۹۰ به کار گرفتهشده که گستره وسیعی از تهدیدات نامتعارف را شامل میشود. در اولین نگاه، عدم تقارن یعنی بهره جستن از نوعی تفاوت که به غلبه بر دشمن منجر میشود. تهدیدات نامتقارن به اشکال مختلفی تعریفشده است، در ضمن اینگونه تهدیدات در کلیه گزارشها، اسناد و مکتوبات در کنار جنگ نامتقارن دیده میشود. جنگ نامتقارن یعنی اندیشیدن، سازماندهی کردن و انجام عملیات متفاوت ازآنچه دشمن انجام میدهد، بهمنظور به حداکثر رساندن برتریهای خود یا بهرهبرداری از نقاط ضعف دشمن.
تهدیدکنندههای نامتقارن میکوشند تا نقاط ضعف دشمن را هدف قرار داده، با شمار نیرویی کم و با راهبرد جنگ بدون درگیری و یا بهکارگیری عملیات انتحاری و انجام عملیات از راه دور به دشمن قوی، ضربه وارد کنند. تهدیدهای نامتقارن نسبی بوده و برخی از برخی دیگر نامتقارنتر هستند. آنچه این تهدیدها را به تهدیدهای نامتقارن تبدیل میکند، تفاوت در مفاهیم عملیات است و اینکه چنین تهدیدهایی علیه آسیبپذیریهای غیرمنتظره دشمن به کار میرود. در این مورد کشوری که هدف تهدید قرار میگیرد، معمولاً غافلگیر میشود و این حالت گیجکننده ممکن است واکنش طرف مقابل را به تأخیر اندازد. در طی ۲۰ سال گذشته سیاستهای دفاعی و بازدارنده جمهوری اسلامی ایران بهصورت بازدارندگی نامتقارن هدایتشده است. این دستاورد باعث آن شده است که با کمترین هزینه ممکن، بیشترین بازدهی موجود را در منطقه فراهم آوریم.
در دوره پهلوی و نیز دهه اول از انقلاب اسلامی سیاستهای عملیاتی ایران بهسوی دفاع کلاسیک سوق داده شد. تجربیات بهدستآمده از هشت سال جنگ تحمیلی مدلهای راهبردی ایران را تغییر اساسی داد. نمونه روشن آن را میتوان در جنگ با تروریستهای تکفیری بهصورت عینی مشاهده کرد. به اعتراف مقامات آمریکایی هزینه جمهوری اسلامی ایران در سوریه کمتر از ۱۷ میلیارد دلار بوده است؛ این رقم برای قطر ۱۰۰ میلیارد؛ برای امارات متحده ۱۲۰ و برای ترکیه نزدیک به ۹۰ میلیارد دلار بوده است. اختلاف مشهود و قابلفهم و نیز دستاوردهای بهدستآمده در منطقه نشان از مدل جدیدی از بازدارندگی از سوی تهران دارد. درحالیکه هزینه نظامی محمدرضا پهلوی در بین ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۹ نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار بوده است. شاه گمان میکرد که با صرف هزینههای هنگفت نظامی میتواند ژاندارم منطقه شده و توازن امنیتی ایجاد کند. فروپاشی آن ارتش در کوتاه زمانی در دوره انقلاب نشان داد که صرف هزینههای میلیارد دلاری دلیلی بر موفقیت طرحهای صنعت دفاعی در یک کشور نیست!
اخیراً مؤسسه خاورمیانه در اولین اجلاس سالانه خود میزبان ژنرال کنت اف. مکنزی جونیور فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی ایالاتمتحده (سنتکام) بود. این کنفرانس از طریق مجموعهای از گفتگوهای سطح بالا میان کارشناسان و متصدیان ایالاتمتحده و منطقه، باهدف پرداختن به چالشها و فرصتهای کلیدی دولت بایدن در خاورمیانه برگزار شد. از نکات جالبتوجه در این اجلاس توجه کارشناسان امنیتی به بودجه نظامی و استراتژیهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. فرمانده تروریستهای سنتکام در این اجلاس به قدرت دفاعی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران اشارهکرده و میگوید که مقاومت در منطقه توانسته است با هزینه بسیار کم همواره بالای سر سربازان آمریکایی باشد. مکنزی در این باره میگوید: «گسترش سامانههای هوایی بدون سرنشین کوچک و تجاری است. ما در ارتش آنها را بهعنوان پهپاد (UAS) میشناسیم. استفاده از پهپادها توسط بازیگران دولتی و غیردولتی افزایشیافته است و این سامانهها به تهدیدی فزاینده برای ایالاتمتحده و همپیمانان و شرکای ما در منطقه تبدیلشدهاند. البته منظور من فقط سامانههای بدون سرنشین بزرگ نیست؛ چراکه این پهپادها در اندازه جتهای جنگنده متعارف، با ابزارهای دفاع هوایی معمول قابلمشاهده و مقابله هستند. من در مورد پهپادهایی صحبت میکنم که میتوان همین حالا در فروشگاههای کاستکو ایالاتمتحده با هزار دلار خرید. فرمانده ارشد ارتش آمریکا در بخش مهمی از سخنرانی خود اعتراف میکند که این سیستمهای ارزان، بهراحتی قابلتغییر و تبدیل به سلاح و بهراحتی قابلگسترش هستند. همچنین توانایی عملیاتی تحت نظر قرار دادن و حمله به تأسیسات آمریکا و شرکای آن را در اختیار دشمنان قرار میدهند و درعینحال، امکان انکار موجه را فراهم میکنند که این، بازده سرمایهگذاری نامتناسبی به نفع دشمنان ما دارد. من همیشه به همکاران خود در نیروی هوایی خود میگویم که پروازهای آینده عمودی و بدون سرنشین است و فکر میکنم که از حالا شاهد این واقعیت هستیم. تهدید فزاینده ناشی از این سامانهها در کنار فقدان قابلیتهای شبکهای قابلاعتماد برای مقابله با آنها، نگرانکنندهترین تحول تاکتیکی از زمان ظهور بمبهای دستساز در عراق است!»
اعتراف آمریکاییها به کارایی بالای مدل جدید از بازدارندگی نشان میدهد که بهخوبی توانستهایم ذهن دشمن را درگیر بازدارندگی نامتقارن کنیم. این دستاورد در تاریخ جنگهای بینالمللی بینظیر و بدون مانند است. آنچه مسلم است اینکه جایگاه و موقعیت ژئوپلیتیک ایران در منطقه پس از اشغال افغانستان و عراق در سال ۲۰۰۱ ارتقای محسوسی یافته که این خود موجب خلق فرصتهایی برای ایران شده است. در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران میتواند از نفوذ و تأثیرگذاری خود در منطقه استفاده کرده و مؤلفههای قدرت خود را برای مقابله با تهدیدها و روابط با کشورهای دیگر گسترش دهد و از طرفی نیز بهگونهای برخورد کند که بازیگران منطقهای به این نتیجه برسند که بدون برگ ایران، امکان بازی موفق میسر نیست. آنچه در منطقه در حال وقوع است بخشی از تواناییهای ما در جنگ ارادههاست، بخش مهمتری از این توانایی را در حال حاضر از چشمان دشمن پنهان نگاه داشتهایم
ارسال نظرات