آیا ناقوس جنگ در شرق اروپا به صدا درخواهد آمد؟
خطوط مرزی در شرق اروپا بار دیگر محل مناقشه قرارگرفته است
پایگاه رهنما:
خطوط مرزی در شرق اروپا بار دیگر محل مناقشه قرارگرفته است. روسیه نارضايتی از گسترش ناتو به سمت مرزهای خود است و از سوی دیگر غرب در تلاش است تا حلقه محاصره حول روسیه را تنگتر کند و خرس بزرگ را در محدودهای کوچکتر به بند بکشد. در زمان فروپاشی شوروی، غرب متعهد شده بود تا از گسترش ناتو به سمت روسیه اجتناب کند ولی بعد از دو دهه در حال عبور از خط قرمز روسها هستند.
نگاهی به پروپاگاندای رسانهای غرب در مورد تنشها در شرق اروپا، گویای راهبرد مشخص است. آمریکا و بریتانیا بهعنوان متحدان قدیمی از سایر کشورهای اروپایی، از خطر وقوع جنگ سخن میگویند و حتی جو بایدن در دو هفته اخیر دو بار از روز شروع جنگ گفته بود. همچنین بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس، روسیه را متهم کرده که برای شروع بزرگترین جنگ پس از جنگ دوم جهانی در حال نقشهکشی است. فضای التهاب و درگیری که غرب و رسانههای آن به دنبالش هستند، در افکار عمومی جهان توانسته تا حد زیادی انحراف ایجاد کند. آمریکا و انگلیس سایه جنگ را در حالی تقویت میکنند که مقامات روس اعلام کردهاند که طرحی برای حمله به اوکراین ندارند. اما آنچه واضح است، این دو کشور بازی برد- برد را با طراحی سایه جنگ دنبال میکنند. اروپایی که قصد داشت بیش از گذشته از آمریکا استقلال عمل بیشتری کسب کند، این روزها خود را وابستهتر به واشنگتن میبيند و این قاره همچنان مستعمره آمریکا و بریتانیا خواهد بود. از سوی دیگر به صدا درآمدن جنگ حتی به صورت محدود، سرعت پیوستن اوکراین به ناتو را شتاب خواهد بخشید و در بحبوحه درگیریها، افکار عمومی جهان نیز با توجه به جنگ روانی و رسانهای غرب، روسیه را محکوم خواهند کرد.
آتش زیر خاکستر
جریان اصلی رسانهای جهان در حال حاضر بیشتر اخباری را منتشر میکند که روسیه بهعنوان نیروی مهاجم و جنگطلب در نظر گرفتهشده و هر آن ممکن است آتش جنگ را در شرق اروپا شعلهور سازد. مقامات روسیه چنین اقدامی را « کمپین اطلاعات نادرست آمریکا علیه روسیه» ارزیابی میکنند. کمپینی که آتشافروزیهای نیروهای اوکراینی در دونتسک و لوهانسک را پوشش نمیدهند ولی مانور نظامی روسیه را بهعنوان تلاش این کشور برای حمله به اوکراین بزرگنمایی میکنند.
همچنین باوجود آتشبسی که بر پایه توافقنامه مینسک برقرار بود، بین نیروهای استقلالطلب در دو جمهوری دونتسک و لوهانسک و ارتش اوکراین درگیری به وجود آمده است. شدت این درگیریها به حدی بود که مسئولان این دو جمهوری به خاطر خطر جدی حمله اوکراین دستور تخلیه داده و بخش اعظمی از سالمندان، زنان و کودکان به قلمرو روسیه فرستاده شده و فرمان بسیج صادر شده است.
در نگاه استراتژیستهای نظامی جهان، هر نوع تحولی در مرزهای اوکراین راهبردی خواهد بود. روسیه به دنبال آن است تا با روشهای مختلف مانع از پیش روی ناتو به سمت مرزهای خود شود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بخشی از کشورهای استقلالیافته به سمت غرب جذبشده و نسبت به منافع ملی و امنیت ملی روسیه خطراتی ایجاد کردند. روسیه در جنگ قفقاز و قرهباغ
ثابت کرد که باوجود گرایش کشورهایی مانند گرجستان و ارمنستان به سمت اروپا و ناتو، حاضر است هر نوع هزینهای را در برابر این موج بپذیرد، هرچند توانست با حمایت از جمهوریهای استقلالخواه، ناتو و غرب را تا حدی به عقبنشینی وادار سازد ولی در اوکراین اوضاع پیچیدهتر شده است. در سال 2014 این کشور بهراحتی توانست کریمه را به خاک خود ملحق کند ولی در سال 2022، غرب سعی میکند روسیه را به تلهای بکشاند که حاصل آن تثبیت پایگاههای قدرت خود در اوکراین باشد. جمهوریهای دونتسک و لوهانسک تاکنون موفق به کسب استقلال و جدایی کامل نشدهاند و تلاش آنها برای استقلال دو قدرت بزرگ یعنی روسیه و غرب را برای جنگ نیابتی به مرزهای اوکراین کشانده است.
واقعیتی به نام خطر ناتو
ناتو مجموعهای از30 کشور در اروپا و آمریکاست که مجموع قدرت نظامی آنها از هر قدرتی در جهان بیشتر است. درحالیکه اولویت اصلی ناتو در بدو تشکیل، مقابله با خطر بلوک شرق بود، ولی باوجود فروپاشی شوروی، ناتو همچنان به کار خود ادامه داد و در تلاش است تا کشورهای بیشتری را در شرق قاره اروپا به خود ملحق سازد. روسیه از این اقدام عصبانی است، چراکه محدود امنیتی این کشور در کشورهای اطرافش تعریف شده و نزدیکترشدن حضور نظامی ناتو و بهویژه آمریکا، امنیت این کشور را بهصورت راهبردی تهدید میکند. ازاینرو است که روسیه با تمام توان تلاش میکند تا غرب را نسبت به خطرات هر نوع جاهطلبی آگاه سازد و مانور هستهای اخیر روسیه نیز در همین راستا قابلتعریف است. واقعیت آن است که روسیه بهمانند هر کشور دیگری نگران امنیت و ثبات در مرزهای خود است و همانگونه که تاریخ ثابت کرده، حضور نظامی غرب در منطقهای هیچگاه باعث ثبات و صلح نشده بلکه خطر هر نوع جنگ قریبالوقوع را تشدید کرده و حاکمیت ارضی کشورها را نیز با خطر روبهرو ساخته است. در ساختار قدرت کنونی جهان، نمیتوان بهراحتی پارادایمهای قدرت را تغییر داد و روسیه نیز قصد ندارد بهسادگی تسلیم جاهطلبی نظامی و امنیتی غرب در مرزهای خود شود. درنتیجه تلاش دارد تا با حمایت از جمهوریهای استقلالطلب در اروپای شرقی، دامنه نفوذ غرب را کاهش دهد و پایگاههای نظامی ناتو را نیز هر آنچه در توان دارد به سمت عقبتر بکشاند.
منبع:روزنامه رسالت
ارسال نظرات