26 دی 1400 - 08:39
به بهانه ۲۶ دی سالروز فرار رژیم طاغوت از ایران

تحریف برای تطهیر پهلوی

۴۳ سال از روزی می‌گذرد که محمدرضا، پسر ارشد رضاخان میرپنج، درحالی که داشت فرودگاه مهرآباد تهران را به مقصد قاهره پایتخت مصر ترک می‌کرد، گفت: «مدتی است احساس خستگی می‌کنم و احتیاج به استراحت دارم»
کد خبر : 10752

پایگاه رهنما:

۴۳ سال از روزی می‌گذرد که محمدرضا، پسر ارشد رضاخان میرپنج، درحالی که داشت فرودگاه مهرآباد تهران را به مقصد قاهره پایتخت مصر ترک می‌کرد، گفت: «مدتی است احساس خستگی می‌کنم و احتیاج به استراحت دارم» از آن روز که شاه دست نشانده متفقین با بیم فراوان و امید نیم‌بند رفت و مجبور به اقامت‌های کوتاه مدت در مصر، مراکش، مکزیک، پاناما و امریکا شد، تا ۵ مرداد ۱۳۵۹ که در اوج آوارگی در قاهره از پای درآمد و مُرد و تا امروز که ۴۳ سال از آن ایام می‌گذرد، عده‌ای دائماً تلاش کرده‌اند تا روایتی دیگر از ماجرای شاه فراریِ ایرانِ آن روز را در تاریخ ثبت کنند و واقعیت انقلابی را که از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با خون ۶ هزار و ۶۰۰ شهید به ثمر نشست، به شیوه دیگری بازنمایی کنند. تلاش جریان تحریف در یک جمله خلاصه می‌شود؛ حرکت مردم از روی دل خوشی و شکم‌سیری انجام شد و هیچ آرمان و زیربنای فکری مشخصی هم در شکل‌گیری و پیروزی آن مطرح نبود! در واقع، این جریان تلاش می‌کند تا با تصویرکردن چهر‌ه‌ای مظلوم و حق به‌جانب از خاندان سلطنتی حاکم بر ایرانِ آن روز، این گزاره را در افکار عمومی جا بیندازد که وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن ایام به مراتب از این روز‌ها بهتر و شکوفاتر بود و اساساً ضرورتی برای انقلاب وجود نداشت و حتی اگر مشکلی هم بود، با صحبت حل می‌شد!
برای جاانداختن این گزاره هم چه دستاویزی بهتر از موج‌سواری بر برخی مشکلات اقتصادی جامعه امروز ایران؟ در واقع، چون امروز مشکلات مختلفی داریم -صرفنظر از چرایی و ریشه‌های این مشکلات- پس شرایط قبل از انقلاب عالی بود و مردم قدر ندانستند!
آن همه مبارزه و تحمل سختی‌ها و رنج‌ها هم همه از سر هیجان بود و ۶ هزار و ۶۰۰ شهید هم احتمالاً تبعات این هیجان اجتماعی زودگذر بوده است!
چرا انقلاب شد؟
نگاهی گذرا به آنچه در روزگار پهلوی‌ها بر ایران و ایرانیان می‌گذشت، نشان می‌دهد «وابستگی و عدم استقلال سیاسی»، «دیکتاتوری، خفقان و عدم آزادی فعالیت‌های سیاسی به ویژه از سوی گروه‌های اسلامی»، «نشر هدفمند و برنامه ریزی شده فحشا و منکرات»‌و «فقر شدید، بی عدالتی و فاصله طبقاتی» از مهم‌ترین دلایل و زمینه‌های شکل‌گیری حرکت مردمی برای انقلاب و تغییر شرایط بوده است که نه در یک شب یا چند روز و چندماه که در فاصله میان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بعد از آن به طور جدی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ این روند شکل گرفت، تا اینکه به پیروزی حرکت مردمی به رهبری امام خمینی در ۲۲ بهمن ۵۷ منجر شد.
درباره وابستگی و عدم استقلال دستگاه حاکم در آن روزگار، نگاهی به مهم‌ترین کتاب‌های به جامانده از رجال آن رژیم کافی است. «خاطرات ارتشبد حسین فردوست»، دوست و یار غار محمدرضا پهلوی، «خاطرات اسدالله عَلم»، وزیر دربار رژیم ستمشاهی و ده‌ها کتاب دیگر به عنوان اسناد باقی مانده از درون آن رژیم -و نه ادعا‌های دیگران- به خوبی گویای واقعیت‌های تلخ آن روزگار است. فریدون هویدا، سفیر و نماینده دائم رژیم شاه در سازمان ملل متحد، در کتاب خاطراتش می‌نویسد: «موقع ورود شاه به امریکا در نوامبر ۱۹۷۷ خبرنگار مجله نیوزویک با وی مصاحبه‌ای ترتیب داد و طی آن از شاه پرسید دولت ایران در هفته پیش اعلام داشت که پرزیدنت کِنِدی در سال ۱۹۶۱ پرداخت مبلغ ۳۵ میلیون دلار کمک امریکا به ایران را منوط به انتصاب دکتر علی امینی به نخست‌وزیری کرده بود، آیا شما این ادعای دولت را تأیید می‌کنید؟ شاه پاسخ داد این البته یک مسئله کهنه است، ولی حقیقت دارد!»‌
برشی از کتاب خاطرات اسدالله علم، فقر و نابرابری‌های حاکم بر جامعه ایران و واقعیت‌های آن روزگار را بهتر عیان می‌کند. وزیر دربار پهلوی می‌نویسد: «شاه در سال ۱۳۵۳ مبلغ ۵۰۰ میلیون لیره استرلینگ به انگلیس کمک مالی کرد تا شاید صنایع غذایی انگلیس از ورشکستگی نجات پیدا کند. در همان سالی که این مبلغ هنگفت به عنوان کمک به انگلیس داده شد، تنها یک درصد از روستا‌های کشور آب آشامیدنی سالم و ۴ درصد برق داشتند.»
انقلاب را چطور تحریف می‌کنند؟
شناخت ترفند‌های جریان تطهیر پهلوی برای تحریف واقعیت‌های دوران پیش از انقلاب، چندان سخت و پیچیده نیست؛ تکنیک این جریان، تکرار چندباره و پمپاژ اطلاعاتِ «دروغ»‌در میان مشکلات روزمره و سوء استفاده از ناآگاهی‌های گروه‌های مختلف جامعه درباره وقایع تاریخی آن دوران است. تصویرسازی دروغین از واقعیت‌های دوران سیاه پهلوی در ذهن نسل جوان که خفقان و شرایط سخت آن دوران را از نزدیک لمس نکرده یکی از اصلی‌ترین کار‌های بزک‌کنندگان پهلوی است. جریانی که با تبیین‌های دروغ از تاریخ، هدف اصلی‌اش را که همان زیر سؤال بردن اصل انقلاب است دنبال می‌کند، تا آنچنان که رهبری گفته‌اند «یک جوانِ امروز بگوید:عجب! این‌ها آدم‌های بدی نبودند، اوضاع بدی نبود؛ پس چرا انقلاب کردید؟»
گاهی این جریان به صورت گسترده و به سبک بمباران اطلاعاتی، بدون آنکه تصویری از استبداد خاندان پهلوی نشان دهد، قطعات تقطیع شده از فیلم‌های رنگی و گزارش‌های سال‌های پیش از انقلاب را از آرشیو خود بیرون می‌آورد و با بازنشر آن درشبکه‌های اجتماعی سعی دارد تا شرایط رفاه و آرامش و پیشرفت در آن دوران را القا کند! حتی گاهی برای دفاع از دیکتاتوری سیاه پهلوی به انتشار تک عکس‌هایی روی می‌آورد که ظاهراً نمایی جذاب و دلنشین از شهر‌های آن روزگار را نشان می‌دهد، اما کوچک‌ترین اشاره‌ای به زاغه‌نشین‌های تهران و اوضاع سخت زندگی روستاییان محرومی که از امکانات اولیه زندگی هم برخوردار نبوده‌اند نمی‌کند.
حقیقت این است که فعالیت جبهه مؤمن انقلابی در مقابل جریان تحریف انقلاب نیازمند تقویت است؛ اگرچه دشمن تاکنون در رسیدن به اهدافش ناکام مانده است، آن‌ها «سعى می‌کنند چهره خاندان خبیث و منحوس پهلوى را بَزک کنند.»
* برشی از گزارش خط حزب‌الله به مناسبت ۲۶ دی ماه، سالروز فرار محمدرضا شاه پهلوی از ایران شماره323

ارسال نظرات