20 دی ماه سالروز شهادت بزرگ مردی از دیار سیستان و بلوچستان است که در زمان هشت سال دفاع مقدس همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی در لشکر 41 ثارالله بود و در عملیات کربلای پنج در سال 1365 در خاک مقدس شلمچه پس از ساماندهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی و سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در دیار سیستان به خاک سپرده شد.
شهید سردار سلیمانی خاطرات زیادی را از او نقل کرده است و این شهید را مالک اشتر لشکر سپاه اسلام نامید و در دوران حیات پر برکتش همیشه از روح بلند این شهید مدد میجست.
در ابتدای سال 1400 از سوی سازمان بسیج مستضعفین سه شهید به عنوان شهدای شاخص سال معرفی شدند که شهید حاج «قاسم میرحسینی» به عنوان شهید شاخص برادر، شهیده «شیرین روحانی راد» به عنوان شهیده شاخص خواهر و شهید «سید مصطفی بدرالدین» به عنوان شهید شاخص جهان اسلام معرفی شدند.
سردار حاج قاسم سلیمانی در آخرین حضور خود در دفتر کارش قبل از شهادت به عکس این شهید (میرحسینی) بوسه زد که با انتشار فیلم این بوسه، مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفت و شهید میرحسینی که هیچ گاه از زبان حاج قاسم نمیافتاد پس از شهادت سردار سلیمانی بیش از گذشته در بین مردم شناخته شد.
شهید حاج قاسم سلیمانی آنقدر شیفته شهید حاج قاسم میرحسینی بود که آرزوی خدمت رسانی به مردم سیستان و بلوچستان را داشت و در یکی از سفرهایش به استان سیستان گفت: «من به سیستان و مردم آن دیار تعلق خاطر دارم و آرزو دارم پس از اتمام ماموریتم اگر یک روز از عمرم باقی مانده باشد، فرماندار سیستان شوم و به مردم آن منطقه خدمت کنم».
رهبر معظم انقلاب در سفر به دیار سیستان و بلوچستان درباره این شهید فرمودند: «شهید حاج قاسم میرحسینی که از سرداران لشکر 41 ثارالله میباشد از آن شخصیتهایی استثنایی و جالب است که من مردم سیستان را اینگونه شناختم».
زندگی نامه شهید حاج میرقاسم میرحسینی
شهید حاج قاسم میرحسینی در خرداد ماه 1342 در سیستان و روستای جزینک متولد شد. پدرش کشاورز بود و او را که کوچکترین و ششمین فرزند وی بود «میرقاسم» نام نهاد.
شهید حاج قاسم میرحسینی یا مشهور به حاج میرقاسم میرحسینی از شهدای ناشناخته و استثنایی دوران دفاع مقدس است که در سن 18 سالگی پس از اخذ دیپلم در سال 1360 در زابل به سپاه پاسداران پیوست.
او در عملیات بیتالمقدس در سال 61 به عنوان معاون یکی از گردانهای عمل کننده حضور یافت و پس از آزادی خرمشهر برای دوره آموزشی تکمیلی فرماندهی به تهران رفت که پس از گذراندن این دوره به لشکر 41 ثارالله پیوست و با حاج قاسم سلیمانی آشنا شد.
میرقاسم در سال 1361 به عنوان فرمانده گردان «شهید مطهری» منصوب شد و پس از شرکت در عملیاتهایی چون «رمضان» و «والفجر مقدماتی» به عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ 41 ثارالله (ع) منصوب شد.
شهید میرحسینی در عملیات والفجر یک مجروح شد و در سال 1362 ازدواج کرد و سپس در عملیاتهای والفجر سه و چهار حضور یافت.
وی در عملیات خیبر به عنوان فرمانده تیپ معرفی شد و در این عملیات در جزیره مجنون پس از دلاوریهای فراوان بر اثر بمباران شیمیایی دچار مسمومیت گازهای سمی و مجروحیت شد و به پشت جبهه اعزام و پس از آن به تهران منتقل شد. او بلافاصله به مناطق عملیاتی برگشت و در عملیات «میمک» شرکت کرد تا اینکه ارتفاعات «میمک» را فتح کردند.
در سال 1363 مسئولیت طرح و عملیات لشکر 41 ثارالله (ع) را عهده دار شد و در عملیات «بدر» دوباره بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی مجروح شده سالروز شهادت بزرگ مردی از دیار سیستان و بلوچستان است که در زمان هشت سال دفاع مقدس همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی در لشکر 41 ثارالله بود و در عملیات کربلای پنج در سال 1365 در خاک مقدس شلمچه پس از ساماندهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی و سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در دیار سیستان به خاک سپرده شد.
شهید سردار سلیمانی خاطرات زیادی را از او نقل کرده است و این شهید را مالک اشتر لشکر سپاه اسلام نامید و در دوران حیات پر برکتش همیشه از روح بلند این شهید مدد میجست.
در ابتدای سال 1400 از سوی سازمان بسیج مستضعفین سه شهید به عنوان شهدای شاخص سال معرفی شدند که شهید حاج «قاسم میرحسینی» به عنوان شهید شاخص برادر، شهیده «شیرین روحانی راد» به عنوان شهیده شاخص خواهر و شهید «سید مصطفی بدرالدین» به عنوان شهید شاخص جهان اسلام معرفی شدند.
سردار حاج قاسم سلیمانی در آخرین حضور خود در دفتر کارش قبل از شهادت به عکس این شهید (میرحسینی) بوسه زد که با انتشار فیلم این بوسه، مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفت و شهید میرحسینی که هیچ گاه از زبان حاج قاسم نمیافتاد پس از شهادت سردار سلیمانی بیش از گذشته در بین مردم شناخته شد.
شهید حاج قاسم سلیمانی آنقدر شیفته شهید حاج قاسم میرحسینی بود که آرزوی خدمت رسانی به مردم سیستان و بلوچستان را داشت و در یکی از سفرهایش به استان سیستان گفت: «من به سیستان و مردم آن دیار تعلق خاطر دارم و آرزو دارم پس از اتمام ماموریتم اگر یک روز از عمرم باقی مانده باشد، فرماندار سیستان شوم و به مردم آن منطقه خدمت کنم».
رهبر معظم انقلاب در سفر به دیار سیستان و بلوچستان درباره این شهید فرمودند: «شهید حاج قاسم میرحسینی که از سرداران لشکر 41 ثارالله میباشد از آن شخصیتهایی استثنایی و جالب است که من مردم سیستان را اینگونه شناختم».
زندگی نامه شهید حاج میرقاسم میرحسینی
شهید حاج قاسم میرحسینی در خرداد ماه 1342 در سیستان و روستای جزینک متولد شد. پدرش کشاورز بود و او را که کوچکترین و ششمین فرزند وی بود «میرقاسم» نام نهاد.
شهید حاج قاسم میرحسینی یا مشهور به حاج میرقاسم میرحسینی از شهدای ناشناخته و استثنایی دوران دفاع مقدس است که در سن 18 سالگی پس از اخذ دیپلم در سال 1360 در زابل به سپاه پاسداران پیوست.
او در عملیات بیتالمقدس در سال 61 به عنوان معاون یکی از گردانهای عمل کننده حضور یافت و پس از آزادی خرمشهر برای دوره آموزشی تکمیلی فرماندهی به تهران رفت که پس از گذراندن این دوره به لشکر 41 ثارالله پیوست و با حاج قاسم سلیمانی آشنا شد.
میرقاسم در سال 1361 به عنوان فرمانده گردان «شهید مطهری» منصوب شد و پس از شرکت در عملیاتهایی چون «رمضان» و «والفجر مقدماتی» به عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ 41 ثارالله (ع) منصوب شد.
شهید میرحسینی در عملیات والفجر یک مجروح شد و در سال 1362 ازدواج کرد و سپس در عملیاتهای والفجر سه و چهار حضور یافت.
وی در عملیات خیبر به عنوان فرمانده تیپ معرفی شد و در این عملیات در جزیره مجنون پس از دلاوریهای فراوان بر اثر بمباران شیمیایی دچار مسمومیت گازهای سمی و مجروحیت شد و به پشت جبهه اعزام و پس از آن به تهران منتقل شد. او بلافاصله به مناطق عملیاتی برگشت و در عملیات «میمک» شرکت کرد تا اینکه ارتفاعات «میمک» را فتح کردند.
در سال 1363 مسئولیت طرح و عملیات لشکر 41 ثارالله (ع) را عهده دار شد و در عملیات «بدر» دوباره بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی مجروح شد.
سال 1364 به حج تمتع مشرف شد و در همان سال به سمت قائم مقامی لشکر 41 ثارالله (ع) منصوب شد و در عملیات والفجر 8 پس از رشادتها و شجاعتهای نیروهای سپاه اسلام شهر فاو آزاد شد.
او در سال 1365 در خاک مقدس شلمچه و در عملیات کربلای پنج در حالی که 23 سال بیشتر نداشت به یاران شهیدش پیوست و سردار حاج قاسم سلیمانی را سوگوار خود کرد.
از شهید حاج قاسم میرحسینی وصیت نامهای برجای مانده است که در بخشی از این وصیت نامه آمده است: «منتظر نباشید تا قدرت بگیرید بلکه حرکت کنید تا قدرت بگیرید. انتظار میرود با توجه به نیاز استان سیستان و بلوچستان و ارزش استراتژیکی آن با بودن کادر موجود در لشگر سرمایه گذاری شود و آنجا در قالب یگان مستقل ولی تحت امر لشکر ثارالله یا هر یگانی صلاح دیدند در جنگ خدمت کند و در راستای ارتش بیست میلیونی گامی بلند برداشته شود».
بانوان طلبه زاهدانی به زیارت شهید میرحسینی رفتند
به مناسبت ایام شهادت سردار شهید حاج قاسم میرحسینی طلاب مدرسه فاطمیه سلام الله شهرستان زابل بر مزار شهید میرحسینی رفتند.
حجت الاسلام مهدی فاطمی منش، سرپرست اداره تبلیغات شهرستان زابل در این مراسم به روایتگری پرداخت و با اشاره به رشادتهای شهید میرحسینی گفت: حاج میرقاسم، بزرگ لشکر 41 ثارالله بود و سردار سلیمانی درباره این شهید فرمود «شهید میرحسینی فرماندهای بود که همه ابعاد یک فرمانده اسلامی را با تعاریف اصیل امیرالمؤمنین (ع) دارا بود».
سرپرست اداره تبلیغات اسلامی زابل گفت: صدای دلنشین آوای قرآن شهید میرحسینی را هر کس میشنید از خود بیخود میشد و یک سخنوری بود که به قول دوستان «جادو» میکرد.
حجت الاسلام فاطمی منش اظهار کرد: شهید میرحسینی تمام حرفهای خودش را با استناد به آیات و روایات نقل میکرد که هیچ روحانی در سن و سال این شهید به پای او نمیرسید.
وی افزود: در بعد فرماندهی همیشه صائب تر ین نظرها را میداد و در میدان عمل نظرات او به وقوع میپیوست.
سرپرست اداره تبلیغات اسلامی زابل خاطرنشان کرد: هیچ وقت در چهره شهید میرحسینی در سختترین شرایط، هراسی ندیدم و انگار در وجود این مرد چیزی بهعنوان ترس، هراس، دلهره و تردید وجود نداشت.
فاطمی منش ادامه داد: در محاصره دشمن همانطور صحبت میکرد که در اردوگاه سخن میگفت در حالی که رگبار گلوله از همه طرف میبارید و همه در پناهگاهها یا سنگرها پناه میگرفتند ولی او را میدیدند که ایستاده است.
وی تصریح کرد: شهید میرحسینی در بحبوحه عملیات مثل جنگهای زمان صدر اسلام رجز میخواند و بسیجیان و رزمندگان را حرکت میداد، در حالی که در همان حال در سخنانش شوخ طبعی هم دیده میشد.
سرپرست اداره تبلیغات اسلامی زابل گفت: هیچ گاه نافله شبش ترک نمیشد و یا هیچ نافله شبی از شهید میرحسینی بدون گریه تمام نمیشد و رزمندگان با صدای گریه او بیدار میشدند.
ارسال نظرات