دیدار با حسین محجوبی ـ معمار پارک ساعی و نقاش معاصر
ساخت پارک های جدید برای تهران روی بوم نقاشی!
طراح و معمار پارک های معروف تهران که از نقاشان معاصر کشورمان هم هست، مدتی است که برای طراحی پارک های جدید به بن بست خورده است. می گوید، تهران آب ندارد. او خلاقیت را جایگزین ماندن در این شرایط کرده است و پارک هایی که طراحی کرده و قرار بوده زمانی عملیاتی شود را در تابلوهایش به تصویر می کشد.
پایگاه رهنما :
طراح و معمار پارکهای معروف تهران که از نقاشان معاصر کشورمان هم هست، مدتی است که برای طراحی پارکهای جدید به بن بست خورده است. میگوید، تهران آب ندارد. او خلاقیت را جایگزین ماندن در این شرایط کرده است و پارکهایی که طراحی کرده و قرار بوده زمانی عملیاتی شود را در تابلوهایش به تصویر میکشد.
یک شب مانده بود به شب چله. هوا بارانی و تهران ترافیک. ساعتها در انتظار رسیدن به منزل «نقاش بهشت» بودیم. اما پس از رسیدن به مقصد و وارد شدن به منزل حسین محجوبی، فضای دل انگیزی پیش رویمان قرار گرفت که از همان بدو ورود، خستگی را فراموش کردیم و درگیر تابلوها و آثار هنری شدیم؛ مثال بازدیدکنندهای که به تماشای یک موزه رفته باشد!
ورود به منزل محجوبی تنها فرصتی گذرا را برای تماشای فضا در اختیارمان گذاشت. پس باید دندان بر جگر میگذاشتیم، کنجکاوی مان را کنترل میکردیم تا در فرصتی مقتضی از آثار هنری فراوانی که از پشت یک ورودی روی دیوار نصب شده و هر لحظه ما را فرا میخواندند، بازدید کنیم.
همراه با مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت و همراهانش بر سر میز پذیرایی نشستیم که استاد محجوبی برای مهمانان خود آماده کرده بود. هنرمندی که سالیان دراز است قلمو و بومش طرحی جز طبیعت را نمیشناسد و اکنون با محاسن سفید با مهمانان خود به گپ و گفت: نشسته است.
محجوبی پس از مدتی از تخریب فضای طبیعی ایران صحبت میکند و میگوید که «امروز حتی مازندران را هم نابود کردهاند و نمیدانند که چه میکنند. دیگر چای طبیعی هم پیدا نمیشود و همه چیز ماشینی شده است، در گذشته با چایای که میخوردیم واقعا مست میشدیم. آن چای واقعا عطر و رنگ خوبی داشت.»
ساخت پارکهای جدید برای تهران روی بوم نقاشی!
منزل حسین محجوبی به یک موزه میماند. خود او نیز با شوخ طبعی از بیتوجهی شهرداری و بدقولیهایش درباره تبدیل آن به یک موزه میگوید و در گفتوگویی با ایسنا ادامه میدهد: تنها آرزویی که در سینه دارم راهاندازی موزهام است و اصلا وصیت کردهام که پس از فوتم فرزندانم اینجا را به یک موزه تبدیل کنند. من از سال ۱۳۵۳ در این خانه هستم و میزبان چهرههای فرهنگی مهمی مثل احمد شاملو، بهبهانی، مشیری و ... بودهام. بارها مسئولان شهرداری به خانه ما آمدند و حتی در بار آخر صورت جلسه هم کردند، ولی همچنان هیچ اتفاقی در این زمینه نیفتاده است. آخرین بار قرار شد ملک را به قیمت روز بخرند که ملک در اختیار شهرداری باشد و حدود ۶ اثر مرا نیز که مربوط به دورههای مختلف است خریداری کنند که به همراه بخشی از وسایل شخصی من در محل موزه به نمایش بگذارند. ولی گویی برایشان اهمیتی ندارد.
ساخت پارکهای جدید برای تهران روی بوم نقاشی!
نیکنام حسینیپور (مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت) و حسین محجوبی
«همین الان اینجا را ۵۰ میلیارد میخرند، ولی اگر بفروشیم پس فرهنگ این مملکت را چه کسی میخواهد نگه دارد؟ این وظیفه شهرداری است که این کار را برای اهالی مطرح فرهنگ و هنر کشور انجام دهد. این اتفاق برای چهرههای هنری کشورهای مختلف افتاده است و دولتها از همین موزهها، درآمدهای توریستی کسب میکنند.
وقتی از لاهیجان به تهران آمدم ۱۰ ـ. ۲۰ سال تنها زندگی میکردم. آن زمان شغلی پیدا کرده بودم که ۸۰۰ تومان حقوقم بود و بخشی از آن را پس انداز میکردم تا اینکه در آریاشهر منزلی خریدم و در سال ۵۳ اینجا را با دو میلیون تومان خریدم.»
ساخت پارکهای جدید برای تهران روی بوم نقاشی!
پس از این صحبتها، محجوبی کتابی از آثارش را میآورد و در هر صفحه که یکی از آثارش ثبت شده است، درباره آن و چگونگی خلقش توضیح میداد.
مدتی بعد تصمیم گرفتیم درباره وضعیت نا به سامان معماری شهر تهران صحبت کنیم و نظر طراح و معمار پارک ساعی تهران را جویا شویم. محجوبی علاوه بر پارک ساعی، مسوولیت نظارت بر اجرای ساخت پارکهای ملت، نیاوران، لاله، جمشیدیه و ... را هم عهده دار بوده است. او میگوید: «من ۷۱ سال است در این شهرم. تهران زشت شده است و این را قبلا به آقای قالیباف هم گفتهام. تمام آب تهران در سه مسیر جریان دارد، ولی آنقدر اکنون جمعیتش زیاد شده که با مقایسه جمعیت و ظرفیت آب آن، به یک جنایت میرسیم. کاری نمیشود برای تهران کرد.»
ساخت پارکهای جدید برای تهران روی بوم نقاشی!
«دوست داشتید که پارکهای دیگری برای تهران طراحی کنید؟»
پاسخ میدهد: قرار بود از چیتگر تا لواسان درخت کاری شود؛ تحت عنوان کمربند سبز، ولی وقتی کار را شروع کردیم دیدیم که آب نداریم و تنها لویزان درست شد.»
محجوبی حرفهایش را اینگونه پایان میدهد:، چون در تهران آب نداریم نمیشود کار خاصی کرد و خودمان با دست خودمان زمینهایمان را خفه کردهایم. ولی با اینکه نشد این ایدهها را در حقیقت پیاده کنم، در آثارم مثلا «هفت باغ ایرانی» آنها را به تصویر کشیدم.
منبع: ایسنا
ارسال نظرات