در گذشته خانوادهها از هر فرصتی استفاده میکردند تا فرزندانشان مهارتی را یاد بگیرند.
نویسنده :
حامد کرمانیزاده
کد خبر : 10428
پایگاه رهنما :
در گذشته خانوادهها از هر فرصتی استفاده میکردند تا فرزندانشان مهارتی را یاد بگیرند، به همین دلیل بود که بچهها به خصوص در تابستانها هر کدام در جایی مشغول به کار میشدند. پسرها بیشتر به تعمیرگاه و سوپرمارکتها و حتی خیاطیها میرفتند و شاگرد مغازه میشدند، دختران نیز در کنار دست یک خیاط یا حتی مادر خانواده سعی در یادگیری مهارتهایی مانند گلدوزی و خیاطی و آشپزی میکردند.
اما رفته رفته پدرها و مادرها طرز فکرشان تغییر کرد و با این دید به موضوع نگاه میکردند که نباید فرزندان ما شاگرد یک مغازه باشند، یا بهتر است نوجوانمان چه دختر و چه پسر به جای آموختن یک کار، آن هم به صورت شغلی پاره وقت، دائم درس خوانده و یا اگر وضع اقتصادی جواب میدهد، دائما در این کلاس زبان و آن کلاس موسیقی و آن کلاس دیگر ثبتنام کنند.
قطعا موسیقی نیز یک هنر است، زبان انگلیسی نیز یادگیریاش بسیار مفید است، اما هیچ کدام از اینها نمیتواند جای یادگیری یک مهارت و اتفاقا کسب درآمد از همان را برای رشد روحی و تربیت اجتماعی یک نوجوان بگیرد.
• فراموشی مهارتهای حرفهای
دنیا به سمت تخصصی شدن مشاغل پیش میرود و شاید در جامعهای که افراد برای پیدا کردن شغل مناسب دچار مشکلات زیادی هستند، همین مهارتها روزی به کار فرزندانمان بیاید و بتواند مسیر جدیتری پیش روی آنان قرار دهد.
شاید برخی بگویند که ما اصلا دوست نداریم فرزندمان تعمیر ماشین یاد بگیرد، دلمان نمیخواهد دخترمان تا خانه بخت نرفته آشپزی کند! اصلا تمام اینها درست، اما آنچه این خانوادهها و اتفاقا بیشتر خانوادههای تحصیل کرده به آن دقت ندارند، این است که کسب یک مهارت لزوما برای این نیست که آن فرد در آن رشته شغلش را نیز انتخاب کند؛ بلکه هر مهارتی میتواند در یک زمان بسیار مفید بوده و کار خانواده را راه بیندازد.
فرض کنید پسری را تربیت کنیم که دکتر یا معلم یا کارمند باشد، اما هیچ مهارتی جز در حیطه شغلی خودش نیاموخته است! این پسر فردای روزگار که همسر و یا پدر یک خانواده باشد، چگونه از پس ضروریترین کارهای مربوط به تعمیرات وسایل بسیار ساده خانه برمیآید؟! یا دختری که حتی بلد نیست یک دکمه بدوزد چطور میتواند عهدهدار مدیریت خانه شود؟! چه بسیار مردانی که برای زدن یک میله پرده یا نصب یک وسیله بر روی دیوار به کمک دیگری نیاز دارند و یا چه بسیار دخترانی که برای مهمانی دادن برای دو نفر، به کمک مادر و خواهرشان نیاز دارند.
اما این حداقل سودی است که مهارت در کودکی به زندگی آینده فرزندانمان میرساند؛ در حالی که فواید عمیقتری در یادگیری مهارت وجود دارد که یکی از مهمترین آنها، افزایش اعتماد به نفس و ایجاد حس استقلال با به دست آوردن دستمزدی است که از کار خودِ بچهها به دستشان میرسد. البته شاید این روزها برای یادگیری این مهارتها نتوان فرزندان را در هر جایی سپرد، اما قطعا بسیاری از مراکز آموزش حرفه و فن و یا کلاسهای مناسب، هستند که مهارتهای مختلفی را به فرزندانمان میآموزند.
• معجزه مهارتهای رفتاری و تربیتی
البته آموزش مهارتهای مختلف به فرزندان، لزوما به مهارتهای حرفهای ختم نمیشود، بلکه برخی مهارتهای آموزشی و تربیتی هم هستند که لازمه زندگی خوب برای هر فردی محسوب میشوند و باید حتما مورد توجه خانوادهها قرار بگیرند؛ مهارتهایی که موجب تعامل بهتر و مواجهه درستتر با مسائل و فراز و نشیبهای زندگی میشود؛ مانند مهارت در نوع ارتباطگیری در جامعه. از تعامل با دوستان گرفته تا معلم و پس از آن، کسان دیگری که در جامعه با آنها برخورد میکنند.
یکی دیگر از مهارتهایی که میتواند کمک بزرگی برای فرزندانمان باشد، مهارت تربیتی «نه» گفتن به دیگران است. از همان ابتدا باید به فرزندان خود بیاموزیم که بسیاری در زندگی ما هستند که خواستههای نابجا، نادرست و یا توقعات بیجا دارند؛ بنابراین باید یاد بگیریم که حتما در چنین مواقعی بلد باشیم به دیگران «نه» بگوییم. خوب میدانیم که بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی که در سنین نوجوانی از افراد سر میزند، به خاطر نداشتن همین مهارت است؛ از اعمالی مانند سیگار کشیدن گرفته تا رفتن به مهمانیهای نادرست و ...؛ بنابراین، آموزشهای فانتزی و اتوکشیده لزوما نمیتواند اسباب موفقیت و آسایش فرزندانمان را فراهم کند، بلکه این مهارتهای حرفهای و نیز مهارتهای رفتاری و تربیتی هستند که سر بزنگاهها به کمک آنها میآیند.
ارسال نظرات