سرانجام پس از مدت¬ها گمانه¬زنی در هفته¬های اخیر شاهد پایان دور هفتم مذاکرات وین بودیم و هر کدام از طرفین برای رایزنی به پایتختهای خود بازگشتند
پایگاه رهنما :
سرانجام پس از مدت¬ها گمانه¬زنی در هفته¬های اخیر شاهد پایان دور هفتم مذاکرات وین بودیم و هر کدام از طرفین برای رایزنی به پایتختهای خود بازگشتند. اگر چه طبق برخی گفتهها قرار است اواخر هفته آتی دوباره دور هشتم مذاکرات در وین از سر گرفته شود. تحلیلگران بر این باور هستند که در یک نگاه کلان و کلی به این دور از مذاکرات به نظر میرسد در ابتدای کار همه طرفها از آغاز و پیشرفت مذاکرات راضی بودند، اما پایان خوبی برای این دور رقم نخورد. خصوصاً اینکه تهران از یک سو و واشنگتن و تروئیکای اروپایی در دیگر سو همدیگر را به کارشکنی و کُندی در مذاکرات متهم کردند. در این یادداشت قصد کالبد شکافی این دوره از گفت: وگوهای وین و تیم مذاکره کنندگان را نداریم و هدف بررسی فضای رسانه¬ای شکل گرفته در خصوص مذاکرات در داخل کشور است. مذاکرات وین اولین دور از مذاکرات مربوط به تیم دیپلماسی دولت جدید محسوب می¬شد و طبیعی بود که برای این مذاکرات چه در رسانه¬های داخلی و چه در رسانه¬های خارجی فضاسازی زیادی صورت بگیرد. فضاسازی رسانه¬های خارجی همیشه در راستای هدف دیپلمات¬ها و دستگاه سیاست خارجه آنها طراحی می¬گردد. اما رسانه¬های داخلی و علی¬الخصوص فضای حاکم بر شبکه¬های اجتماعی، نشانگر نوعی تشتت آرا در موضع¬گیری نسبت به این دوره از مذاکرات بود. ریشه این تشتت آرا هم چیزی جز تسویه حساب سیاسی جناح¬های حاکم بر کشور نبود. فضاسازی منفی پیرامون مذاکرات اخیر ابتدا با حاشیه¬سازی در خصوص هیات ۴۰ نفره ایران برای مذاکرات آغاز شد. موضوعی که اگرچه در نگاه بسیاری از تحلیلگران داخلی و حتی دیپلمات¬های ایرانی به عنوان اقدام جدی تیم ایران برای مذاکرات تعبیر شد و نوعی ابتکار عمل به حساب می¬آمد، اما برخی با استفاده از تعابیر نامناسب آن را به سوژه انتقادات و تمسخرهای خود تبدیل کردند. در ادامه نیز پس از آنکه مذاکرات بدون نتیجه مشخص به پایان رسید، بسیاری طلبکارانه و بدون اطلاع دقیق از جزئیات، رویکرد تیم جدید را مورد هجمه قرار دادند و با اشاره به فشارهای اقتصادی وارد شده بر کشور ناشی از تحریم¬ها، نه تنها به یک پشتوانه برای دیپلمات¬ها تبدیل نشدند، بلکه حتی در مسیری حرکت کردند که به نفع دشمن و بر خلاف منافع ملی بود و تیم مذاکره¬کننده داخلی را در موضع ضعف قرار می¬داد. موضوع از آنجا حائز اهمیت است که تمام این اظهارات منفی نه تنها می¬تواند باعث تضعیف روحیه دیپلمات¬های ما گردد، بلکه طرف مقابل از طریق بررسی بیگ دیتایی که شبکه¬های اجتماعی برایشان فراهم می¬کند، می¬توانند به یک افکارسنجی دقیق از آنچه در ایران می¬گذرد دست یابند و هر گونه سیگنال تشتت ارا و یا تقاضا از داخل برای عقب نشینی مذاکره کنندگان از مواضع خود در حکم پاس گل به حریف است که می¬تواند زیاده¬خواهی¬های آنان را چندین برابر افزایش دهد. برخی منتقدان تیم مذاکره کننده برای توجیه این رویکرد خود به انتقادهایی که زمان مذاکرات دولت قبل از داخل مطرح می¬شد اشاره می¬کردند و بیان می¬کردند که اگر نقد باعث تضعیف تیم دیپلماسی و تهدید منافع ملی می¬گردد میان این دولت و دولت قبل تفاوتی وجود ندارد. بله این گزاره درست است، اما نکته¬ای که خطرآفرین است این است که در دولت قبلی عمده انتقادها بر حول پایین نیامدن از حق مردم و استقامت و ایستادگی ملت ایران بود که خب هر چند در ظاهر نقد به تیم مذاکره کننده بود، اما در عمل می¬توانست به یک امتیاز برای آنها و اهرم فشار بر دشمن تبدیل گردد، اما در حال حاضر انتقادها عمدتا با رویکرد تمسخر تیم مذاکره کننده و تهدیدات ملی در خصوص ادامه تحریم¬ها است که کاملا می-تواند به اهرم فشار رقیب در مواجهه با ایران تبدیل گردد. توجه به این موضوع نیز بد نیست که دولت قبل پس از سال¬ها مذاکرات طولانی و مداوم به برجامی رسید که با کارشکنی دشمنان بی فرجام ماند، پس بهتر است در شرایط فعلی نیز قبل از هر موضع¬گیری جناحی، توجهی به منافع ملی کشورمان داشته باشیم و با انتقادهای نابخردانه به اهرم فشار دشمن بر روی خودمان تبدیل نشویم. فضاسازی رسانه¬ای اخیر در خصوص تیم دیپلماسی ایران یادآور این شعر قدیمی است که: هرکس به طریقی دل ما میشکند، بیگانه جدا دوست جدا میشکند، بیگانه اگر میشکند حرفی نیست، من در عجبم دوست چرا میشکند.
سواد رسانه
نقش ارزش در فرایند اقناع
تغییر و تحول یکی از ویژگیهای اصلی هر جامعهای است و بر اساس این، نظام ارزشی هر جامعه نیز از خاصیت پویایی برخوردار است. برخی از اندیشمندان، مانند مازلو، معتقدند که مفهوم ارزش هم وزن مفهوم نیاز است و پایه و اساس ارزشهای فردی و اجتماعی را تشکیل میدهد. هم چنین یک ارزش میتواند استانداردی برای رفتار باشد، مثل صداقت. با به وجود آمدن نیاز در هر انسانی، توجه و گرایش در وجودش شکل میگیرد. به عبارت دیگر، افراد جامعه اموری را ارزشمند میدانند که به نحوی با نیاز آنها ارتباط داشته و بتواند پاسخگوی آن نیاز باشد. در صورتی که منبع پیام به رفع این نیاز اقدام کند، توجه و گرایش رخ میدهد و در نتیجه فرایند اقناعی سریعتر رخ میدهد. در صورتی که تغییر در نظام ارزشها با سرعتی نامتناسب و ناهماهنگ رخ دهد، منجر به بروز ناهنجاریهای اجتماعی میشود که به آن اصطلاحا بحران ارزشها گفته میشود. در این وضعیت، فرایند اقناع با دشواری انجام میشود. به طور کلی در فرایند اقناع هرگونه تغییر و تحول در ارزش با توجه به تنیده شدن آن در فرهنگ یک جامعه بسیار دشوار است. دستکاری در ارزشها در زمینه محیط زیست و اقتصادی آسانتر و در حوزه فرهنگی دشوارتر است. تغییر در شرایط با تغییر در ارزشها در ارتباط است. به عنوان مثال تغییر در شرایط مدرسه، دانشگاه، محل کار، آشنایان، خانه، دوستان و نزدیکان میتواند منجر به تغییر یا تقویت یا ایجاد ارزش شود.
ارسال نظرات