15 آبان 1400 - 13:58

آیا دوران «اقتصاد دزدان دریایی» به پایان رسیده است!؟

نقطه‌ی آغاز اقتصاد غرب را باید در کشف قاره‌ی امریکا، کشتن بومیان و تصاحب طلاهای این قاره دانست
کد خبر : 10158

پایگاه رهنما:

آیا دوران «اقتصاد دزدان دریایی» به پایان رسیده است!؟

دکتر مسعود درخشان –استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی- سال‌ها پیش در یک سخنرانی با عنوان «اقتصاد دزدان دریایی» توضیح می‌دهد که نقطه‌ی آغاز اقتصاد غرب را باید در کشف قاره‌ی امریکا، کشتن بومیان و تصاحب طلاهای این قاره دانست. مسلمین و سایرین باید از طریق تلاش و تولید و فروش محصولاتشان طلا به دست می‌آوردند ولی غربی‌ها به منابع طلا دسترسی داشتند. گاه حتی یک کشتی به امریکا می‌رفت تا طلا بیاورد اما در میانه‌ی راه گروه غربی دیگری با دزدی دریایی، روی آب طلاها را از آن‌ها می‌گرفتند! درخشان معتقد است همین خدانشناسی و دزدی دریایی بود که باعث شد اقتصاد غرب در یک مسابقه‌ی نابرابر پیش برود.

اخیراً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی بیانیه‌ای اعلام کرده است که در سوم آبان‌ماه یک نفت‌کش را توقیف کردند؛ نفت‌کشی که امریکایی‌ها به وسیله‌ی آن قصد داشتند نفت صادراتی ایران را بدزدند. آیا می‌توان گفت دوران «اقتصاد دزدان دریایی» به پایان رسیده است!؟

  • طلا؛ آغاز ماجرا

دکتر درخشان، سرآغاز اقتصاد غرب را این‌طور روایت می‌کند: وقتی غرب به تکنولوژی دریانوردی دست یافت، برای تجارت به کشورهای مختلف سفر کرد. در یکی از این سفرها که قرار بود به هند بروند، تصادفاً قاره‌ی امریکا کشف می‌شود. ماجرای کشتن بومیان و غارت معادن طلا پیش می‌آید. در ادامه دزدان و ماجراجویان اروپایی به سمت قاره‌ی امریکا می‌رفتند تا طلا بیاورند یا در همان‌جا ساکن شوند. بنابراین منابع طلا در این کشورها زیاد می‌شود و به کمک آن‌ها، تجارت می‌کنند و طبعا رشد اقتصادی رقم می‌خورد. برخی متفکران، آن روزها تأثیر این طلاها را بر روی قیمت‌ها بررسی کردند. برخی متفکران نیز به این نتیجه رسیدند که خزائن پر از طلا، قدرت یک کشور را بالا می‌برد. بنابراین هدف در غرب، «ایجاد مازاد تجاری» شد و همین هدف، وسیله‌ی «استعمار» را برای غربی‌ها توجیه کرد. حمله می‌کردند، مواد اولیه ارزان می‌گرفتند و تولیدات خود را به آن‌ها می‌فروختند. از نظر دکتر درخشان، استمرار این مسیر، باعث شد غرب پیشرفت کند و مسلمین عقب بمانند.

  • استمرار با دلار و سوئیفت

امروز البته مکانیزم برتری‌جویی غرب و خصوصاً امریکا -که با کشتن بومیان توسط ماجراجویان و دزدان دریایی اروپایی سابق شکل گرفت- دیگر ذخیره‌ی طلا نیست. دزدی رشد اقتصادی از کشورها با عالم‌گیر شدن دلار در کنفرانس برتون وودز (سال 1944 میلادی) و حذف پشتوانه‌ی طلای دلار توسط امریکا در دهه‌ی 1970 میلادی آغاز شد و با گسترش استفاده از جامعه‌ی جهانی ارتباطات مالی بین بانکی (سوئیفت) در سال‌های اخیر استمرار یافت. تنها در سال 2018 به‌طور روزانه بیش از 28 میلیون پیام از طریق سیستم سوئیفت در سطح جهان مبادله شد. این در حالی است که از سال 2012، سوئیفت همکاری خود را با بانک‌های ایرانی قطع کرد. مدت محدودی در سال‌های پسابرجام، بانک‌های ما به این شبکه برگشتند اما مجدداً در سال 2018 (1397 شمسی) این شبکه خدمات بانکی خود به تعدادی از بانک‌های ایرانی را به حالت تعلیق در آورد. بنابراین شبکه بانکی سوئیفت که به درستی آن را ستون فقرات برای تبادلات مالی جهان می‌نامند، عملاً به ابزار دست امریکایی‌ها برای فشار به کشورمان تبدیل شد تا ایران از منافع ملی خود کوتاه بیاید و منافع امریکایی‌ها را تامین کند.

  • شکست فشار حداکثری

تصور امریکایی‌ها این بود که می‌توانند با تحریم‌ها و کمپین فشار حداکثری، اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کنند. دیدیم که این اتفاق رخ نداد. رشد اقتصادی ایران (بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران) در پاییز 1399 برابر با 1.1 درصد شد. زمستان 1399 به 7.1 درصد رسید و در پاییز 1400 نیز برابر با 7.6 درصد شد. تولید نفت و گاز نیز در پاییز و زمستان سال گذشته به‌ترتیب با رشد 4.9 درصدی و 32.8 درصدی مواجه بود و در بهار سال جاری نیز 27.5 درصد رشد کرد. همچنین خبرگزاری واشنگتن فری‌بیکن (the washington free beacon) در گزارشی که 11م آبان‌ماه ارائه داد، از صادرات نزدیک به 800 هزار بشکه نفت از ایران به چین در روز خبر داد. بنابراین به نظر می‌رسد ایران توانسته شبکه‌ی سوئیفت را دور بزند و از طریق تهاتر یا پیمان‌های پولی دو جانبه، صادرات خود را حفظ کند. در عین حال رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت نیز سه فصل مثبت شده است و می‌دانیم اگر رشد اقتصادی پس از دوره‌ای منفی بودن، دو فصل متوالی مثبت شود، اقتصاد عملاً از رکود خارج شده است.

  • نتایج دزدی ناکام!

با شکست فشار حداکثری و بی‌اثر شدن تحریم‌های نفتی و استمرار جدی نفت ایران –خصوصاً به چین-، عملاً ایرانی‌ها به‌خوبی از منافع ملی خود حفاظت کرده‌اند و توانسته‌اند سیاست فشار حداکثری را ناکام بگذارند. تلاش برای دزدی دریایی نفت صادراتی ایران در دریای عمان توسط امریکایی‌ها دو چیز را به خوبی ثابت کرد: نخست آنکه علیرغم تبلیغات، تحریم‌ها نتوانسته مانع صادرات نفت ایران شود. دوم آنکه عملاً امریکا توان پرداخت هزینه‌های رویارویی مستقیم نظامی با ایران را ندارد و نمی‌تواند مستقیماً به کمک نیروهای نظامی‌اش مانع صادرات نفت ایران شود؛ بنابراین بر اساس سنت سال‌های ابتدای کشف قاره‌ی امریکا سراغ دزدی دریایی رفته است که البته این‌بار ایران با نمایش اقتدار نظامی خود در عرصه‌ی دریا نشان داد که عملاً این ابزار نیز از دست امریکایی‌ها گرفته شده است. اکنون هم ابزارهای نوین اعمال قدرت امریکا برای کسب منافع بیشتر (مانند جهان‌روایی دلار بدون پشتوانه و شبکه‌ی سوئیفت) جواب نداده و هم روش‌های سنتی (مانند دزدی دریایی) دیگر پاسخگو نیست. بنابراین به‌نظر می‌رسد ایجاد هژمونی اقتصادی در دنیا به‌روش دزدان دریایی به پایان رسیده و پیروی از نیاکان، نتیجه‌ای جز شکست نخواهد داشت.

ارسال نظرات