انصارالله یمن در 6 سال و اندی گذشته توانسته است قدرت خود را اثبات کند به گونه ای که حتی رسانه های دشمن همچون نیویورک تایمز به نقل از وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده که موشکهای جدید یمنیها قابلیت گریز از سامانههای دفاعی آمریکا و همچنین ساقط کردن بالگردهای ساخت این کشور را دارد.
اینکه این موشک ها طبق اعلام انصارالله بومی هستند یا طبق اعلام آمریکایی ها ایرانی، به نظر چندان مهم نیست. مهم در اختیار داشتن این موشک های پیشرفته است که به موشک 538 معروف هستند. حمله اخیر به جیزان و کشته شدن 35 نظامی عربستان، شاهدی بر قدرت فزاینده انصارالله از لحاظ تسلط نظامی آنها است . کما اینکه اخبار مسرت بخش بیش از 90 درصد استان استراتژیک « مأرب» و همراهی قبایل با انصارالله،گویای پیروزی نهایی مردم یمن و انصارالله در مقابل متجاوزین است.
جنگ يمن در واقع بازي «جنايت در سكوت» است و اگر هم به اجبار در رسانه های جهاني خبري درباره آن منتشر ميشود، هرگز این جنگ در کانون توجه اخبار جهان قرار نداشته است. در واقع کشته شدن بیش از 90 هزار غیر نظامی به همراه ده ها هزار کودک زیر 5 سال یمن در کنار نابودی مدارس، بیمارستان ها و خانه های مسکونی و گسترش قحطی و انواع بیماری های واگیردار یمن به دنبال حملات دد منشانه عربستان و امارات هیچ گاه باعث هیاهوی بین المللی نشده است و نهادهای حقوق بشری کشورهای غربی مدعی دفاع از حقوق بشر هیچ گاه خواستار نشست فوری و یا تلاش برای کمک به بحران یمن نبوده اند. اما در مقابل حمله انصارالله به تاسیسات نفتی عربستان به سرعت تیتر نخست تمام رسانه های غربی شده و به سرعت از اهمیت این حمله سخن گفته و انصارالله و عاملان این حمله را خطری بزرگ برای صلح جهانی معرفی می کنند. این در حالی است که در تمام حملات انصارالله به مراکز نفتی، فرودگاه ها و مراکز استراتژیک سعودی نه ساختمان های مسکونی مردم در استان های همجوار خاک یمن، انصارالله در واکنش به حملات بی امان و وحشیانه آل سعود به مردم بی گناه خود این حملات را انجام داده است اما این جامعه به اصطلاح جهانی است که همواره سعی کرده هدف قرار گرفتن چند واحد تاسیساتی عربستان بدون اینکه کسی کشته شود را به عنوان یک فاجعه بین المللی معرفی کند. در واقع این نوع نگاه نشان دهنده این است که کشورهای غربی به دنبال حمایت از منافع خود و دوشیدن بیشتر کشورهای عربی هستند. بنابراین کاملا طبیعی است که این کشورها که خود عامل اصلی جنگ و ناامنی بین المللی هستند، هیچ گاه در کنار انصارالله و مردم یمن قرار نخواهند گرفت و مافیای رسانه ای و همچنین نهادهای حقوق بشری بین المللی سعی خواهند کرد که به دنبال فریب افکار عمومی ومعرفی کردن انصارالله به عنوان عامل اصلی تهدید منطقه باشند. از سوی دیگر هر حمله انصارالله به عربستان نیز از سوی نهادهای بین المللی و کشورهای غربی به عنوان یک عمل تروریستی معرفی و فضاسازی علیه آن شکل می گیرد. در واقع این مسئله خود گویای این واقعیت تلخ است که جامعه بین المللی براساس منافع زورگویان و قدرت های استکباری اداره می شود و این یک تراژدی خنده دار است که جای ظالم و مظلوم در نظام بین المللی جابجا شده است.
سازمان «انتصاف» که در زمینه حقوق زنان و کودکان فعالیت دارد، اخیرا اعلام کرد که طی 2400 روز تجاوز رژیم سعودی به یمن، 13 هزار و 199 زن و کودک یمنی کشته و مجروح شدند.
در آمار منتشر شده این سازمان آمده است که طی این مدت، شش هزار و 266 زن و کودک شهید شده که دو هزار و408 نفر آنها زن و سه هزار و 818 نفر آنها کودک بودند.
همچنین در مدت 2400 روز تجاوز ائتلاف سعودی به یمن، 6 هزار و 979 زن و کودک مجروح شده اند که از این تعداد دو هزار و 822 نفر زن و 4 هزار و 157 نفر کودک بودهاند که غالب مجروحان به جهت شدت حملات هوایی سعودی ها با قطعی عضو مواجه هستند که در شرایطی که امروز یمنی ها از لحاظ بیکاری و تامین مواد غذایی دارند چه بسا بدتر از شهادت برای آنها باشد.
از سوی دیگر، محاصره یمن توسط ائتلاف سعودی موجب کمبود شدید مشتقات نفتی در این کشور شده است؛ به گونهای که نبود سوخت 1500 بیمارستان و مرکز بهداشتی، این کشور را با خطر بسته شدن مواجه کرده است و در پی آن، زندگی هزاران نفر با تهدید مرگ روبروست.
بــرای درک آخریــن تحولات جنگ یمن چاره ای جز پرداختن به آنچه در «مأرب» می گذرد، نیســت؛ چرا که از ابتدای آغاز جنگ ســعودی علیه این کشور، تمرکز سعودی ها و شرکای جهانی او در این جنگ نابرابر بر روی اســتان مأرب بوده است. در حال حاضر مأرب از ســه جهت شمال، جنوب و غرب در محاصره انصارالله است. بنابراین با وجود گذشت بیش از شش ســال از جنگ یمن، مأرب که حدود یک میلیون آواره در آن ســاکن هستند، همچنان یکی از کانون درگیری بین انصارالله و متجاوزان سعودی بوده است که نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در چشم انداز آتی تحــولات میدانی و سیاســی یمن دارد. در آخرین پیشروی، ارتش و نیروهای دولت نجات ملی یمن کــه انصارالله نیز بخش مهمی از این دولت است، طی چند هفته اخیر شهرهایی در جنوب استان مأرب را آزاد کردند که آخرین آن شهرستان « العبدیه» بود.
مأرب که از یک طرف به صنعا، پایتخــت یمن نزدیک اســت و از طرف دیگر بسیاری از منابع نفتی و گازی یمن
را در خود جای داده است، قلب اقتصادی این کشور محسوب می شود. ذخائر نفتی این منطقه آنچنان زیاد است که استان مارب را دومین میدان نفتی شبه جزیره عربستان معرفی می کنند. این شهر مهم همچنین پایگاه نیروهای وابسته به منصور هادی است که نظامیان و عناصر مزدور امارات را در خود جای داده است .لذا آزادسازی آن، عملاً به معنای پایان دولت هــادی در یمن و آغاز فصل جدید در تاریخ این کشور است. با آزادی مارب، انصارالله که در حال حاضر بیش از دو ســوم اراضی قابل سکونت یمن را در اختیار دارد، خواهد توانســت بر 90 درصد استان های
شمالی یمن نیز تسلط یابد. این مسئله همچنین باعث دسترسی نیروهای مردمی و انقلابی به منابع نفتی و آبی شهر مأرب شده و بخشی از فشــارهای وارده بــر انصارالله که در پی محاصره یمن اتفاق افتاده ، کاهش خواهدیافت.
برای پــی بردن به اهمیــت راهبردی مــأرب در تعیین وضعیــت جنگ یمن باید اشــاره داشت به نقشی که مأرب در تحــولات میدانی و سیاســی یمن دارد، همانند نقش حلب در ســوریه و یا نقش خرمشهر در جنگ تحمیلی که توانست شرایط را به نفع ایران بعد از آزادسازی خرمشهر تغییر دهد. اینکه چرا سعودی هابه این اندازه نســبت بــه تحولات مارب، مضطرب و وحشت زده اند و بخش عمده ای از توان لجســتیکی، رزمی و پشــتیبانی خود را در ایــن نقطه معطوف کرده اند، دقیقــاً به دلیــل جلوگیری از دسترســی کامل انصارالله به این شهر و منطقه فوق استراتژیک است که در صورت آزاد سازی کامل مارب و تسلط کامل انصارالله بر این منطقه، باید شکست سعودی ها را در یمن جشن گرفت که در این صورت، چه بسا شاهد تحولات سیاسی مهم در داخل عربستان و ساختار قدرتی که عملا امروز در دست بن سلمان شروع کننده جنگ یمن، در پی این شکست خفت بار خواهیم بود.
ارسال نظرات