میلاد پر خیر و برکت پیامبر(ص) شروع رویداد گسترش رحمت الهی بر دنیاست؛ هرچند که آن حضرت در زندگی پر فراز و نشیب خود مشکلات و سختیهای زیادی را تحمل کردند اما مایه رحمت برای مردم عالم شدند. گویا همین سختیهای زندگی، از وفات پدر قبل از تولد تا از دست دادن مادر و پدربزرگ عزیزشان در خردسالی، زمینهای برای رشد شخصیتی ایشان بوده تا بعدها در دوران رسالت خود بار مشکلات و سختیها را با تحمل بیشتری بپذیرند.
در گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین سید کاظم ارفع، سخنران و نویسنده اسلامی، به بررسی بخشهایی از رویدادهای مهم زمان میلاد پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله تا دوران کودکی ایشان پرداخته است. آنطور که این محقق اسلامی توضیح میدهد، در ابتدا بنا بر این بود که حضرت محمد صلوات الله علیه مدت دو سال و در زمان شیرخوارگی نزد حلمیه و خانواده ایشان بمانند. اما حلیمه متوجه خیر و برکت فراوانی در زندگیاش شده بود که با حضور این کودک مبارک جریان یافته بود. به همین علت از حضرت آمنه و جناب عبدالمطلب درخواست کرد تا ایشان مدت بیشتری سرپرستی این کودک پر خیر و برکت را بر عهده داشته باشد. به همین علت مدت اقامت و زندگی رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه در کنار جناب حلمیه حدود پنج سال طول کشید و سپس به کنار خانواده خود برگشتند. ایشان تقریباً هفت ساله بودند که همراه مادر گرامی خود برای زیارت مزار پدرشان و دیدار با داییهای پدر رهسپار سفر شدند. اما حضرت آمنه سلامالله علیها در راه بازگشت از مسیر بیمار شده و از دنیا رفتند. به این ترتیب بود که رسول خدا صلیالله علیه و آله تنها فرزند پدر و مادرشان بودند که در کودکی یتیم شدند. بعد از آن هم سرپرستی ایشان را جناب عبدالمطلب، پدربزرگ مؤمن و باتقوای ایشان بر عهده داشتند.
جدایی از خانواده در بدو تولد
در تاریخ تصریح شده که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله بعد از تولد، از خانواده و مادر خود جدا شده و به دایه سپرده شدند. علت این موضوع چه بود و چرا دایه، آن حضرت را از مادر خود دور کرد؟
پدر رسول خدا صلیالله علیه و آله پیش از اینکه ایشان متولد شوند، از دنیا رفته بود و به این ترتیب آن حضرت پدرشان را ندیدند. طبق شواهد تاریخی، گویا جناب عبدالله، پدر رسول خدا صلوات الله علیه، در حالی که تقریباً 25 ساله بودند در اثر مرگ ناگهانی از دنیا رفتند. جناب آمنه سلامالله علیها، مادر پیامبر صلیالله علیه و آله، بر اثر این اتفاق دچار شوک ناگهانی شده و به همین علت قادر به شیر دادن به فرزند خود نبودند.
در این شرایط، از آنجا که مکه یک شهر زیارتی و تجارتی بود، کاروانهای زیادی از آنجا رفت و آمد داشتند. با آمدن مردمان مختلف از نواحی گوناگون به این شهر بیماریهایی با آنها به شهر وارد میشد و چون امکان مداوا و پیشگیری از بیماری وجود نداشت، اولین تلفات متوجه نوزادان و کودکان میشد.
به همین علت اشراف و بزرگان مکه بر اساس یک رسم اشرافی برای اینکه فرزندان خود را از معرض بیماریهایی که به شهر وارد میشد دور کنند، آنها را به دایگانی که در فضای پاک و سالم روستاها و صحراها زندگی میکردند، میسپردند تا به خوبی و در سلامت رشد کنند.
دایهها کودکان را تا سن چهار پنج سالگی و زمانی که بتوانند در برابر بیماریها مقاومت کنند نزد خود پرورش میدادند. سپس بچهها را به والدین خود تحویل میدادند.
همین اتفاق برای پیامبر صلیالله علیه و آله افتاد؟
بله. البته این مسئله در مورد پیامبر اکرم صلوات الله علیه از باب سنت اشرافی نبود، بلکه به دلیل اینکه مادر بزرگوار آن حضرت قادر به شیر دادن نبودند، ایشان را مانند فرزندان اشراف به دایهای به نام حلیمه سعدیه سپردند.
این بانوی گرامی هم پیامبر صلیالله علیه و آله را به منطقه خود برد و تا پنج سالگی از آن حضرت نگهداری کرد. بعد آن بزرگوار را آورد و به عبدالمطلب، پدربزرگ ایشان تحویل داد.
ماجرای وفات پدر پیامبر صلوات الله علیه قبل از میلاد ایشان
اشاره کردید که پدر بزرگوار رسول اکرم صلیالله علیه و آله، قبل از تولد ایشان از دنیا رفته بود. آیا امروزه محل مزار ایشان مشخص است و امکان زیارت برای مردم وجود دارد؟
همانطور که اشاره شد پدر پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله، چند ماه قبل از تولد ایشان، در یک سفر تجاری شرکت کرده بودند. در آن زمان ایشان حدود 25 سال داشتند و در حال کسب تجربه شغلی و تجاری بودند. اما در راه بشدت بیمار شدند و چون توان حرکت و همراه شدن با کاروان را نداشتند، در شهر شام اقامت کردند و خبر بیماری ایشان و ماندن در شام را به پدرشان، جناب عبدالمطلب، رساندند.
جناب عبدالمطلب یکی از پسران خود را برای کمک به جناب عبدالله فرستاد تا او را همراهی کرده و به مکه و خانه خود بازگرداند. اما قبل از رسیدن برادر، ایشان از دنیا رفته بودند.
به همین دلیل جناب عبدالله در شهر شام به خاک سپرده شدند و امروزه مزار ایشان در همین شهر قرار دارد. چند ماه بعد از این اتفاق بود که رسول خدا صلیالله علیه و آله به عنوان تنها فرزند جناب عبدالله و جناب آمنه به دنیا آمدند.
وفات مادر گرامی پیامبر صلوات الله علیه
چطور پیامبر صلیالله علیه و آله تنها فرزند حضرت آمنه سلامالله علیها بود؟ آیا این بانوی گرامی بعد از وفات همسرشان ازدواج نکردند؟
خیر. حضرت آمنه بنت وهب حدود پنج سال فرزند خود را برای سرپرستی به حضرت حلیمه سلامالله علیها سپردند و خودشان هر از گاهی به ایشان رسیدگی کرده و از احوال فرزند عزیز خود جویا میشدند.
رسول خدا صلیالله علیه و آله تقریباً هفت ساله بودند که همراه مادر گرامی خود برای زیارت مزار پدرشان و دیدار با داییهای پدر رهسپار سفر شدند. اما حضرت آمنه سلامالله علیها در راه بازگشت از مسیر بیمار شده و از دنیا رفتند.
به این ترتیب بود که رسول خدا صلیالله علیه و آله تنها فرزند پدر و مادرشان بودند که در کودکی یتیم شدند. بعد از آن هم سرپرستی ایشان را جناب عبدالمطلب، پدربزرگ مومن و باتقوای ایشان بر عهده داشتند.
انس دایه با کودک پر برکت
اشاره کردید که خانوادههای مکه در آن زمان کودکان خود را برای شیردهی به دایه میسپردند. چرا زمان ماندن پیامبر صلیالله علیه و آله نزد دایه این اندازه طولانی شد و پنج سال در کنار ایشان زندگی کردند؟
در ابتدا بنا بر این بود که حضرت محمد صلوات الله علیه مدت دو سال و در زمان شیرخوارگی نزد حلمیه و خانواده ایشان بمانند. اما حلیمه متوجه خیر و برکت فراوانی در زندگیاش شده بود که با حضور این کودک مبارک جریان یافته بود. به همین علت از حضرت آمنه و جناب عبدالمطلب درخواست کرد تا ایشان مدت بیشتری سرپرستی این کودک پر خیر و برکت را بر عهده داشته باشد.
به همین علت مدت اقامت و زندگی رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه در کنار جناب حلمیه حدود پنج سال طول کشید و سپس به کنار خانواده خود برگشتند.
مزار مادر پیامبر صلیالله علیه و آله
آیا مزار مادر گرامی رسول خدا صلیالله علیه و آله امروزه مشخص است؟
طبق روایتی گفته شده در دورانی که قریش به قصد خونخواهی کشتههای بدر به سمت مدینه حرکت میکردند، از منطقه ابواء گذشتند. آنها مزار حضرت آمنه مادر رسول خدا صلیالله علیه و آله را مشاهده کردند و قصد داشتند که ایشان را نبش قبر کنند اما صاحبنظران قریش آنها را از این کار شوم منع کردند.
در روایتهایی نیز عنوان شده که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله مزار مادر خود را در منطقه ابواء زیارت میکردند و از جمله در ماجرای حدیبیه بر سر مزار مادر گرامی خود حاضر شده و اشک میریختند.
این مزار مطهر در منطقه ابواء از دوران حکومت عثمانی بقعهای داشته ولی بعدها تخریب شد.
شغل پیامبر صلوات الله علیه
موضوع دیگری که در خصوص دوران نوجوانی و جوانی رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه مطرح میشود، آن است که عنوان میشود ایشان دورانی را به شبانی گوسفندان مشغول بودند. آیا چنین مطلبی صحت دارد؟
این موضوع عموماً در منابع برادران اهل سنت عنوان شده و در برخی منابع عنوان شده که ایشان تنها یک دوره کوتاه مدت و آن هم به سبب بدهیای که عمویشان به شخصی داشتند، به شبانی مشغول شدند تا آن مبلغ بدهی را با این کار خود بپردازند.
در روایاتی هم نوشته شده که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله قبل از اینکه با حضرت خدیجه سلامالله علیها ازدواج کنند، گوسفندانی را که متعلق به جناب عبدالمطلب، عموی ایشان، بود را به صحرا میبردند.
البته در منابعی نیز عنوان شده که آن حضرت فرمودهاند: «همه پیامبران قبل از رسیدن به بعثت مدتی به چوپانی مشغول بودهاند.» گروهی پرسیدند: آیا خود شما هم چنین بودهاید؟ آن حضرت در جواب فرمودهاند: «بله من هم گوسفندان عمویم ابوطالب را به چرا میبردم.»
بررسی یک حدیث مشکوک
آیا این حدیث پیامبر صلیالله علیه و آله که فرمودند من در زمان انوشیروان متولد شدهام صحت دارد؟
چنین روایتی وجود دارد اما معلوم نیست صحت داشته باشد. در مورد این موضوع باید اهل فن که حدیثشناساند نظر بدهند اما شنیدهام که این حدیث از قول پیامبر صلیالله علیه و آله مجعول است و قابل اعتنا نیست.
در این روایت منظور از انوشیروان چه کسی است؟ آیا مقصود پادشاه ایران است؟
منظور از انوشیروان در این نقل منسوب به پیامبر همان پادشاه معروف ایران خسرو انوشیروان است، اما اینکه نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله فرموده باشد من در زمان پادشاه عادلی که منظور انوشیروان باشد متولد شدهام بعید به نظر میآید.
ارسال نظرات